چرا اروپایی ها دور جدیدی از سیاست های ضدایرانی را اتخاذ کرده اند؟
آینده روابط ایران و اروپا به اقدامات قاره سبز بستگی دارد
مالک مصدق، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: تحریم شرکتهای هواپیمایی و همراهی با ادعای امارات درخصوص جزایر سهگانه با استفاده از لفظ «اشغالگری» در قبال تهران، نشان از این دارد که دور جدیدی از سیاستهای ضدایرانی اروپاییها شکل گرفته است. اما چرایی اتخاذ این سیاست ضدایرانی اروپا در شرایط فعلی خاورمیانه، محور گفتوگویی با علی رضوانپور، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل قاره سبز است که در ادامه میخوانید.
به نظر میرسد در هفتههای اخیر شاهد پررنگشدن سیاستهای ضدایرانی از جانب اروپاییها هستیم که از یک سو با اعمال تحریم درخصوص شرکتهای هواپیمایی و از سوی دیگر ذیل حمایت از ادعای امارات متحده عربی درباره جزایر سهگانه همراه بود. شدت این نگاه ضدایرانی اروپاییها به حدی بود که از واژه «اشغالگر» برای ایران استفاده کردند. از منظر شما دلایل اوجگیری این سیاست ضدایرانی قاره سبز در روزهای اخیر چیست؟ آیا صرفا موضوع به ادعاها درخصوص حمایت تسلیحاتی تهران از مسکو در جنگ اوکراین بازمیگردد یا دلایل دیگری در این رابطه نقشآفرین هستند؟
همانطور که عنوان کردید، در هفتههای اخیر کشوقوسهایی در روابط کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است و به باور من، محور اصلی اتخاذ این سیاستهای ضدایرانی اروپا، در عدم استقلال سیاسی آن نهفته است. من در این رابطه همواره به مثال معروف وزیر امور خارجه بلژیک در دهه ۹۰ میلادی و در آستانه حمله نیروهای چندملیتی به رهبری ایالات متحده آمریکا به عراق بدون تأیید سازمان ملل متحد اشاره میکنم و لازم میدانم با توجه به ماهیت سیاستهای ضدایرانی اروپا در چند وقت اخیر، به این مسئله اشاره دوبارهای کنم. ببینید، واقعیت امر این است که اتحادیه اروپا به تنهایی توانایی اتخاذ یک سیاست مستقل مبتنی بر منافع خود را در قبال دیگر کشورها ندارد. مارک ایسکنس (Mark Eyskens)، وزیر امور خارجه وقت بلژیک در دهه ۹۰ میلادی که همزمان نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی بود، اتحادیه اروپا را به یک غول اقتصادی و یک کوتوله سیاسی تشبیه کرد؛ غول اقتصادی از این بابت که اتحادیه اروپا بعد از ایالات متحده آمریکا، ژاپن و چین یک قدرت اقتصادی به شمار میرود، اما در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی، این اتحادیه کاملا دنبالهرو ایالات متحده آمریکاست.
بنابراین در موضوعاتی که حساسیتهایی را به دنبال دارد، این اتحادیه سعی میکند با برخی بیانیهها و موضعگیریها نشان دهد سیاستی مستقل از آمریکا دارد. این در حالی است که در هفتهها و ماههای اخیر، به دلیل ادعاهای مکرر درخصوص جمهوری اسلامی ایران، اتحادیه اروپا سعی کرده است با برخی اقدامات، موضعگیریها و تحریمها، وجهه ایران در جهان را مخدوش کند که مهمترین مسئله به اتهامزنی درباره ارسال موشکهای بالستیک به روسیه در جنگ اوکراین بازمیگردد و همین موضوع به نحوی درخصوص نگاه اتحادیه اروپا به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه نیز اثر خود را گذاشته است که این موضوع در نقض حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. واقعیت امر این است که چون اروپاییها نمیتوانند در قبال مسئله مهمی مانند جنگ اوکراین، مستقل از آمریکا سیاستی را اتخاذ کنند، به همین دلیل در رویکردی مشابه با واشنگتن، به دنبال تقابل با تهران هستند.
این باعث تشدید گسل در روابط ایران و اروپا در دولت آقای پزشکیان خواهد شد؟
تشدید گسل از سوی ایران نیست؛ چون آقای پزشکیان، هم در شعارهای انتخاباتی، هم در مراسم تنفیذ و تحلیف و هم بعد از آن بارها در جلسات و نشستها عنوان کرده است سیاست خارجی دولت چهاردهم بر اساس همان سه اصل مدنظر رهبر معظم انقلاب، یعنی عزت، حکمت و مصلحت است و بر اساس همین سه اصل، دولت جدید به دنبال تنظیم روابط با همه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای خواهد بود. بنابراین دولت چهاردهم به اقتضای حفظ منافع و امنیت ملی، هرجا که لازم باشد، تصمیماتش را خواهد گرفت. اما در تکمیل آنچه گفتم، به نظر میرسد هم سیاستهای ضدایرانی رژیم صهیونیستی و هم شانتاژهای ایالات متحده آمریکا باعث شده است اکنون اروپاییها نتوانند به دنبال یک سیاست مستقل و مبتنی بر احترام متقابل در قبال ایران باشند.
علیرغم آنچه گفتید، نکته حائز اهمیت در روابط با اروپا، به ضربالاجل اکتبر ۲۰۲۵/ مهرماه ۱۴۰۴ و پیش از انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ بهعنوان ضامن اجرای برجام بازمیگردد که به نظر میرسد سه کشور اروپایی عضو توافق هستهای تا آن زمان یا به دنبال مذاکرات جدید خواهند بود یا فعالکردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن شش قطعنامه شورای امنیت؛ در آن صورت روابط تهران و قاره سبز را چگونه میبینید؟
درباره برجام، کشوری که از این توافق خارج شد، ایران نبود. اما اگر در فرصت باقیمانده، اروپاییها و بهخصوص سه کشور عضو برجام، به دنبال فعالکردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت باشند، در آن صورت وجهه آنها زیر سؤال میرود.
چرا؟
چون این تهران نبود که از برجام خارج شد و در این رابطه خود آمریکاییها بهصراحت اذعان دارند که بزرگترین فاجعه در سیاست خارجی دوران دونالد ترامپ همین خروج از برجام بود و برعکس آن چیزی است که رسانههای آمریکایی بر آن تأکید دارند که پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش با رژیم صهیونیستی، بزرگترین دستاورد دونالد ترامپ بود. این نکتهای است که نشنالاینترست آن را اعلام کرده است و بعد از خروج آمریکا بود که اروپاییها دچار نوعی استیصال در اجرای تعهدات خود ذیل برجام شدند و به همین واسطه تاکنون روپاییها نهتنها تعهدات خود را اجرائی نکردهاند، بلکه درست ضد آن عمل کردهاند. این در تأیید نکتهای بود که قبلا اشاره کردم که اروپاییها نمیتوانند مستقل از آمریکا در هیچ موضوعی از جنگ اوکراین گرفته تا برجام و سایر موضوعات حساس، یک سیاست جداگانه را پیگیری کنند.
به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت مدنظر رهبری اشاره کردید. همزمان رهبری در مراسم تنفیذ پزشکیان هم چراغ سبز خود را برای ارتقای روابط با اروپا نشان داد. آیا در سایه همین نکته میتوان در آینده امیدی به ارتقای روابط داشت؟
همانطور که قبلا گفتم، سیاست خارجی دولت پزشکیان بر اساس شعارهای خود آقای رئیسجمهور مبتنی بر سه اصل حکمت، عزت و مصلحت مدنظر مقام معظم رهبری است. اما در همان مراسم تنفیذ آقای دکتر پزشکیان، مقام معظم رهبری نکته بسیار مهمی را اشاره کردند که هرجا منافع و امنیت ملی ایران، چه در روابط با اروپاییها، آمریکا، آسیا، آفریقا یا هر جای دیگری به خطر افتاد، باید در مقابل آن بایستیم، ولی در مقابل هر کشور و بازیگری پیشنهاد و راهحلی برای بهبود مناسبات و در راستای منافع ایران داشته باشد، ما میتوانیم در مناسبات خود تجدیدنظر کنیم. در مجموع میتوانم این سؤال را اینگونه جواب بدهم که اگر اروپاییها در ماههای آینده تا اکتبر سال ۲۰۲۵ به دنبال تشدید سیاست ضدایرانی و اقداماتی نظیر فعالکردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت باشند، علاوه بر تخریب وجهه خود، باید مسئولیت تبعات این اقدام را نیز بپذیرند. اما اگر در مقابل، بهجای تشدید سیاست ضدایرانی، اروپا راهحلی در چارچوب مذاکرات دیپلماتیک و مبتنی بر احترام متقابل داشته باشد، قطعا دولت آقای پزشکیان بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت به آن پاسخ مثبت خواهد داد. پس آینده روابط ایران و اروپا بستگی به عملکرد خود اروپاییها دارد./شرق
نظر شما :