نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی «هفت سر اژدها»

این اژدهای «بسیار سر»

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۲۵۹۲۳ اخبار اصلی سینما دیپلماسی
نویسنده خبر: بشیر اسماعیلی
بشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی درباره فیلم «هفت سر اژدها» می نویسد: مجموعه تلویزیونی «هفت سر اژدها»، کوشیده است تا پاسخ به این سوال را در ترسیم الگویی از فساد غیر سیستمی در نظام اقتصادی کشور نشان دهد که با همدستی تعدادی از مدیران و مسئولین فاسد در کنار پروژه نفوذ غرب به پیش می‌رود.
این اژدهای «بسیار سر»

دیپلماسی ایرانی: ابوالقاسم طالبی را می‌توان به جرات، سیاسی‌ترین کارگردان ایران به حساب آورد؛ ورود او به مسائل جنجالی در سیاست، اقتصاد و تاریخ ایران، تولید آثاری شاخص در این زمینه‌ها را موجب شده است؛ از جمله در مجموعه جدید وی «هفت سر اژدها»، طالبی به طوری عریان و بی‌پرده، مسأله فساد در کشور را مورد نقد قرار می‌دهد.

نام مجموعه برگرفته از یکی از سخنرانی‌های رهبر انقلاب در سال‌های گذشته است که فساد مالی را با لقب «اژدهای هفت سر» خطاب می‌کنند.
در عین حال به گفته طالبی، در این مجموعه هفت فساد کلان صورت گرفته در چند سال اخیر مورد اشاره قرار می‌گیرد که فساد در پتروشیمی، دارو، ارز و ... از جمله آنها هستند.

در این راستا مسأیلی مثل رانت‌خواری، ارتشا، نفوذ، جاسوسی، آقازادگی و اخلال عامدانه در نظام مالی و پولی کشور از موضوعاتی است که این مجموعه به آن می‌پردازد.

«هفت سر اژدها» مقارن با ایامی پخش می‌شود که افزایش لجام گسیخته نرخ ارز و سکه طلا، تداوم نابسامانی در بازار خودرو و مسکن و معضلاتی از این دست، موجب نگرانی اقشار متوسط و دهک‌های درآمدی پایین جامعه شده است. هراس از تبدیل تورم به «ابر تورم» و ناطرازی مداخل با مخارج، دغدغه‌های اصلی توده جامعه ایران را تشکیل می‌دهد.

همزمان اما در این بازار مکاره اقتصادی، بر اموال ثروتمندان افزوده می‌شود و نوسان‌گیری از افزایش قیمت‌ها، سودهای نجومی را نصیب مافیاهای متعددی می‌کند که بخش‌های مهم اقتصادی ایران را در انحصار خود درآورده‌اند.

این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اصول اقتصاد اسلامی به ویژه اصل عدالت اجتماعی و صیانت از بیت‌المال بنا شده و با تأسف بسیار، جولان فساد مالی و مافیا در این اقتصاد، آن را به انواع رادیکال سرمایه‌داری همچون «اقتصاد کازینویی» نزدیک کرده است.

اصطلاح «اقتصاد کازینویی»، نوعی از کاپیتالیسم بدخیم است که با مفاهیمی مانند «کاپیتالیسم درندگان» یا «توربو کاپیتالیسم» مترادف انگاشته می‌شود و موجب بروز بحران‌های اقتصادی بزرگی در جهان در فاصله‌ سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ شد.

تعبیر دیگری که از «اقتصاد کازینویی» می‌توان داشت، اقتصادی است بر پایه غیرمولد که به جای تکیه بر رونق تولید، بر سفته بازی و دلالی استوار است. در این نوع اقتصاد، مثل سازوکار قمار در کازینوها، پولی تولید نمی‌شود و برندگان از ضرر بازندگان سود می‌کنند.

در عین حال، بازی‌ها در قمار‌خانه به نحوی تنظیم شده است که سود اصلی نهایتا نصیب صاحب کازینو شود؛ مصداق این ضرب‌المثل که «در قمار، نهایتا این شخص کوزه ‌دار (صاحب قمار خانه) است که می‌برد.

در ایران، ساختار‌های بیمار اقتصادی موجب دامن زدن به تعبیر مذکور از اقتصاد کازینویی شده است؛ بانک‌ها و موسسات مالی در کنار موانع قانونی بسط تولید و جذابیت بازار‌های مالی کاذب و سفته بازی، اقتصاد ایران را به یک کازینوی بزرگ بدل کرده است که به جز «کوزه‌داران»، مابقی در آن بازنده‌اند.

سرگذشت بورس را به طور مثال، می‌توان نمونه‌ای بارز از این اقتصاد قمارگونه به حساب آورد؛ به عوض آنکه بورس موجب رونق تولید و تزریق سرمایه‌ها به فعالیت‌های تولیدی شود، بدل به بستری برای مالباختگی اقشار مختلف مردم شد. بورس دقیقا مشابه کازینو، ابتدا به اعضا اجازه سود بردن داد تا ایجاد طمع کند و بعد از این «دان پاشی»، موجب به تاراج بردن سرمایه‌های بیشتری از آنها شد.

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که چرا پس از گذشت سال‌ها، این وضعیت خاتمه نمی‌یابد و برای یک تحول زیرساختی در اقتصاد ایران اقدام موثری صورت نمی‌پذیرد؟

مجموعه تلویزیونی «هفت سر اژدها»، کوشیده است تا پاسخ به این سوال را در ترسیم الگویی از فساد غیر سیستمی در نظام اقتصادی کشور نشان دهد که با همدستی تعدادی از مدیران و مسئولین فاسد در کنار پروژه نفوذ غرب به پیش می‌رود.

در عین حال، افراد سالم و نفوذ ناپذیری که در سریال از آنها به «هسته سخت نظام» یاد می‌شود، در جدالی دائمی با جریان فساد، سعی در مهار آن و جلوگیری از در سقوط کشور به ورطه نابودی هستند؛ امری بسیار صعب و پیچیده که عبارت « هفت سر اژدها» بر همین مهیب بودن غول فساد در اقتصاد ایران دلالت می‌کند.

نام‌هایی در این سریال مثل «سلطان خواه»، «پولادی»، «چنگک» و ... پدرخوانده‌های مافیای اقتصادی هستند که هر کدام تداعی کننده اختلاس و فساد‌های معروف سال‌های گذشته در ایران به حساب می‌آیند.

از منظر ساختار، منطق داستانی، بازی‌ها و شخصیت پردازی، نقد‌های فراوانی به مجموعه وارد است، به ویژه برای مخاطبی که امروزه با تماشای نمونه‌های درخشانی مثل«خانه کاغذی»، توقع بالاتری از یک سریال تلویزیونی با موضوع فساد دارد.

با این وجود اما، اهمیت کار طالبی در فتح باب و تابوشکنی در نقد بی‌پرده فساد است که بسیاری از محدودیت‌های سیما را هم به چالش وا می‌دارد.

پیشتر هم در فیلم «یتیم خانه ایران»، ابوالقاسم طالبی به یکی از مهمترین وقایع تاریخی در ایران یعنی قحطی بزرگ پرداخته بود که با وجود اهمیت والای تاریخی و سیاسی این رخداد، همچنان در سینما و ادبیات معاصر ایران مهجور و ناشناخته باقی مانده است.

«هفت سر اژدها»، می‌تواند راه را برای ساخت آثاری با این محتوا باز کند و بدل به یک ژانر در سینما و تلویزیون ایران شود؛ باشد که نقش سازنده و تحول گرایی در ارتقا جایگاه فرهنگی مقابله با فساد در افکار عمومی ایرانیان ایفا کند. ‎

بشیر اسماعیلی

نویسنده خبر

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: هفت سر اژدها بشیر اسماعیلی سینما فساد فساد مالی فساد اقتصادی اقتصاد ایران جمهوری اسلامی ایران


( ۱۳ )

نظر شما :