مثل ورشکسته شدن
کودتای خاموش علیه دموکراسی
نویسنده ها: نانسی برمیو، استاد علوم سیاسی دانشگاه آکسفورد و دارون عجماغلو، استاد اقتصاد در مؤسسهی فناوری ماساچوست
دیپلماسی ایرانی: حامیان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده و نامزد اصلی حزب جمهوریخواه امریکا همین سه سال پیش با تحریک او به ساختمان کنگره حمله کردند تا نمایندگان را به رد کردن نتایج انتخابات ریاست جمهوری مجبور کنند. این رویداد بزنگاهی تلقی شد که در آن خطر عقبگرد دموکراسیها در پیش چشم جهان قرار گرفت. دموکراسیها چگونه سقوط میکنند؟ چه عواملی باعث پسرفت دموکراسیها به اقتدارگرایی میشوند؟
یک روش پیچیده و تدریجی برای براندازی نظام دموکراتیک چیزی است که به آن «گسترشطلبی قدرت اجرایی» گفته میشود. گسترشطلبی قدرت اجرایی به فرایندی گفته میشود که طی آن دولت منتخب از طریق مجاری قانونی، همچون همهپرسی یا تغییر قانون اساسی، بهمرور خود را از قیدوبندهای قانونی رها میکند و با دستزدن به مجموعهای از تغییرات نهادی از این مانع میشود که نیروهای مخالف بتوانند قدرت دولت را در آینده به چالش بکشند.
ویژگی اصلی روش گسترشطلبی این است که تغییرات نهادی مورد نظر دولت اغلب یا به رأی عموم گذاشته میشوند یا توسط منتخبان مردم به تصویب میرسند. یعنی تضعیف دموکراسی از طریق مصوباتی دموکراتیک صورت میپذیرد. نمونهای از این مدل عقبگرد دموکراسی روند تحکیم و توسعهی قدرت رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعهی ترکیه است. بیش از پانصد قانون تنها در دو سال اول کار اردوغان تصویب شد. برخی از این قوانین نهادهای ناظر بر پاسخگوکردن قوهی اجرایی، از جمله آزادی رسانهها و استقلال قوهی قضائیه را تضعیف کردند.
دستکاری راهبردی انتخابات فرآیند رایج دیگری است که به عقبگرد دموکراسیهای معاصر منجر شده است. چنین دستکاریهایی مداخلات مختلفی هستند که در رقابت انتخاباتی به نفع دولت مستقر انجام میشوند، از جمله:
- جلوگیری از دسترسی به رسانهها به اطلاعات مربوط به انتخابات
- استفاده از منابع مالی دولت برای مبارزهی انتخاباتی
- رد صلاحیت نامزدها مخالف و جلوگیری از ثبت نام رأیدهندگان
- دستچینکردن اعضای کمیسیونهای برگزاری انتخاباتی
- تغییر قوانین انتخاباتی به نفع صاحبان مناصب و آزار مخالفان.
حرکت تدریجی دمکراسی ها به سوی اقتدارگرایی، برخلاف تحولات دفعی مثل کودتا، اغلب فاقد جرقهای ناگهانی هستند که مردم را به کنشگری برانگیزد یا رهبران را وادارد که عَلَم مبارزه برای حفظ نهادها و ارزشهای دموکراتیک را بلند کنند.
گسترشطلبی قدرت اجرایی دقیقاً زمانی اتفاق میافتد که اکثریت حامی دولت هستند و دستکاری راهبردی انتخابات زمانی رخ میدهد که رقبا گمان میکنند بخت کسب اکثریت آرا را دارند. در این مقاطع، نیروهای مخالف به دلیل شکافهای داخلی ناشی از شکست تضعیف شدهاند و ایجاد بسیج مردمی برای مقاومت بسیار دشوار است.
یکی دیگر از مشکلات مربوط به روندهای جدید عقبگرد دموکراسی مبهمبودن آنهاست. دولتهایی که به این عقبگردها اقدام میکنند سعی دارند از همان نهادهایی مشروعیت کسب کنند که در اولویت دموکراسیخواهان قرار دارند: انتخابات ملی، کسب اکثریت آرا در مجلس، دادگاه، و حاکمیت قانون. در نتیجه، کسانی که میخواهند در برابر عقبگرد دموکراسی مقاومت کنند، باید از یک سو با مقامات حکومتی مقابله کنند که در پی مهندسی عقبگرد هستند، و از طرف دیگر با تودههای بسیجشدهی حامی دولت. دفاع از فشار خارجی به چنین دولتهایی به عنوان مداخله در امور داخلی کشور و نقض حق حاکمیت ملی تفسیر میشود. همچنین، اثبات اینکه چنین تغییرات نهادیای با هدف برقراری استبداد انجام میشوند بسیار دشوار است.
عجم اوغلو میگوید که فروپاشی نهادهای دموکراتیک به ورشکستگی مالی شبیه است: در ابتدا به آرامی آغاز میشود و ناگهان شتاب میگیرد. نهادهای دموکراتیک به هنجارهایی دموکراتیک (همچون مصالحه، همکاری، و احترام به حقیقت) وابسته هستند که با کنش فعال شهروندان و رسانههای آزاد تقویت میشوند./مطالعات امریکا
نظر شما :