عمق فاجعه در عین دخالت ادامه دار خارجی
دولت ورشکسته و روابط بینالمللی
دیپلماسی ایرانی: آشوب در کشور جزیرهای هائیتی، در دریای کالائیب، در مدت اخیر به اوج رسیده و پایتخت این کشور حدود 12 میلیونی و عملاً در اختیار باندهای جنایتکار قرار گرفته و از دولت هائیتی خبری و نشانهای از توان برقراری امنیت و ثبات نیست. تقریباً روزانه سخنگوی سازمان ملل متحد، گزارشی از اوضاع نابسامان این کشور آشوب زده را ارائه میکند.
در 15 مارس 2024 (25/12/1402) ، با استناد به گزارشهای چندین نهاد سازمان ملل متحد که درگیر امور هائیتی هستند را ارائه داد که ورشکستگی کامل دولت را به تصویر میکشد.
ناامنی، کمبود غذا، به هم ریختگی سیستم درمانی و ناکافی بودن کمکهای بینالمللی در این بحران برهستههای نابسامانی در هائیتی را چگونه میتوان با توجه به پدیده دولتهای ورشکسته در روابط بینالملل معاصر، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
در پاسخ به این پرسش و با درنظر گرفتن هائیتی به عنوان یک مورد از موارد متعدد دولتهای ورشکسته، باید مفاهیمی چون ناتوانی ریشهدار، مداخلات خارجی و حاشیه شدن در روابط بینالمللی را به عنوان چارچوبهای تحلیلی مدنظر قرار داد. اما بدون یک صورت برداری از شرایط کنونی هائیتی، نمیتوان به زد پی برد.
بحران هائیتی، البته ریشهدار است، اما اوج بحران اخیر در 29 فوریه 2024 (10/12/1402) هویدا گردید و آن زمانی بود که باندهای تبهکار تقریباً کنترل کامل پایتخت این کشور، پورت رو پرنیس، را در اختیار گرفتند آنها به زندان اصلی شهر حمله کرده و 3800 زندانی را رها کردند سپس کنترل فرودگاه بینالمللی پایتخت را در اختیار گرفته و وزارتخانههای این کشور را هدف قرار دادند و باندهای تبهکار،برزندگی عمومی مردم مسلط شده و به تبع آن گرسنگی رو به افزایش گذاشته و سیستمدرمانی کشور فلج گردیده باندهای تبهکار مانع بازگشت آریل هنری، نخست وزیر موقت شدند که برای درخواست کمک از دولت کنیا برای ارسال نیروهای پاسدار صلح مصوب شورای امنیت سازمان ملل به آن کشور سفر کرده بود.
آنچه این تصویر را دردناکتر میکند تقاضای گروههای تبهکار برای مشارکت در قدرت رسمی است و در این میان جیمی چرزیر، رهبر گروه موسوم به جی ـ 9 که اصلیترین گروه تبهکار است در کانون توجه بینالمللی قرار دارد.
هائیتی تاریخی پرنشیب و فراز دارد این کشوری کارائینی از زمانی که اروپائیها، قاره آمریکا را با سفر کریستو کلمپ در آخرین دهه سده یازده میلادی کشف کردند، در کشمکشی بین قدرتهای اروپائی دست به دست شده است. ابتدا اسپانیا بر این جزیره تسلط پیدا کرد و بعد فرانسه، به تسلط دو قرن اسپانیا خاتمه داده و بر آن جزیره مسلط شد.اما واکنش مردم و به مرور عصر انقلاب را از ابتدای قرن نوزدهم در این جزیره شکل داد و به دنبال رقابتهای استعماری، انگلوساکسونها، کنترل این جزیره را به عهده گرفتند و به طور خاص از 1913 به بعد ایالات متحده نه فقط کنترل این جزیره را در اختیار گرفته، بلکه در عمل این جزیره تبدیل به مستعمرهای برای واشنگتن شده است هر چند کنترل مستقیم آمریکای 1934 خاتمه یافته، ولی واشنگتن، پیوسته، مدیریت امنیت این کشور را در دست داشته و البته نمیتوان به علائق چندلایه فرانسه در شناخت تاریخی این جزیره بیتوجه بود.
در دوران جنگ سرد، دنیا در نظر آمریکا، با مقابله با کمونیسم تعریف میشد لذا حمایت از دیکتاتورهای هائیتی بخشی از استراتژی ایالات متحده بود. این خود به نابسامانی در این جزیره و نوعی بیثباتی پایدار دامن میزد. میتوان گفت ناتوانی در اداره کشور تبدیل به بیماری سیاسی مزمن و پایدار شد.
اما پایان جنگ سرد، آغاز دورانی در روابط بینالمللی بود که در آن رقابتهای جهانی بهای خود را به منازعات داخلی داد و ناتوانی نخبگان در این کشور، و از همه مهمتر استفاده از باندهای تبهکار برای رسیدن به اهداف سیاسی، دولت را به عنوان یک نهاد جدی و موثر تضعیف کرد و به باندهای تبهکار میدان داد. به گونهای که در برخی از نوشتارها، از مفهوم «تسلیحاتی شدن گروههای تبهکار» یاد میشود. به این معنی که استفاده از گروههای تبهکار، اسلحهای در دست نخبگان حاکم شد. اما سرانجام این گروههای تبهکار، نخبگان حاکم را به چالش کشیده و به مرور هرج و مرجی را شکل دادند که در نیم قرن گذشته در هائیتی عمیقتر شده است.
هرج و مرج داخلی که از دهه 90 میلادی شروع شد، به مداخلههای نظامی آمریکا و مداخله چندجانبه بینالمللی توسط سازمان ملل متحد و البته با پشتیبانی واشنگتن انجامید. شورای امنیت، بارها برای بررسی اوضاع در این کشور که در کنار بحران سیاسی، بحرانهای طبیعی و بهداشتی گوناگون من جمله گسترش وبا روبه رو شده بود، تشکیل جلسه داد و قطع نامههای متعدد تصویب کرد که از جمله آخرین آنها می توان به قطعنامه 2653 در سال 2022 اشاره کرد که کمیته تحریم برای اجرای آن نیز راه اندازی شد. اما از اکتبر 2023 (مهر1402)، قطعنامه 2699، به تصویب رسید که ارسال نیروهای پاسدار صلح توسط کنیا مورد تائید قرار گرفت. جالب آن که دولت کنیا برای برقراری نظم و امنیت، آماده اعزام نیرو بود که دیوان عالی کنیا، ایراد حقوقی به تصمیم دولت گرفت.
مداخلات خارجی، هنوز ادامه دارد و جلسه شورای امنیت در 6 مارس به درخواست ایالات متحده، مرحله جدیدی از توجه بینالمللی را شکل داد که ادامه دارد ولی به احتمال زیاد، نظم و امنیت به راحتی در این کشور برقرار نخواهد شد.
هائیتی، نمونهای از دولتهائی است که از آنها با عنوان دولتهای ورشکسته یاد میکنند. پیش از دوجین از کشورها، در جهان معاصر، به خاطر وضعیت ناهنجار داخلی، مطرح شدهاند، اما عدد آنها، با مفهوم ورشکستگی بیشتر است. این کشورها، از رواندا گرفته تا سومالی و از هائیتی گرفته تا افغانستان بعد از دوران جنگ سرد، با بحرانهای گوناگونی رو به رو شدند که از آن میتوان با عنوان در حاشیه قرار گرفتن بینالمللی یاد کرد. آنها قربانیان دو پدیده همزمان هستند.
پدیده اول توجه مصنوعی بینالمللی در دوران جنگ سرد و پدیده دوم باز شدن فضای سیاسی داخلی برای گروهها و باندهاست. باندسالاری، ناتوانی نخبگان در مدیریت سیاسی، مداخلات خارجی مخصوصاً در متن پرنشیب و فراز از تاریخ استعماری، پدیده دولتهای ورشکسته را به بخشی دردناک و پرتنش از روابط بینالمللی معاصر کرده است.
نظر شما :