نهادها و گرایشها
پویائیهای دیپلماتیک در آمریکای لاتین
دیپلماسی ایرانی: هشتمین اجلاس سالانه کشورهای عضو جامعه لاتین و کارائیب موسوم به سیلا در اول مارس 2024 (11اسفند 1402) در سنت و نیز با حضور رهبران عالیرتبه بیش از سی کشور عضو این نهاد دیپلماتیک برگزار شد.
سخنان برخی از رهبران آمریکای لاتین در انتقاد جدی و اساسی از رفتار غرب در بحران غزه در این اجلاس، توجه جهانی را بخود جلب کرد.قبل از این اجلاس، لولا رئیسجمهوری قدرتمندترین کشور آمریکای لاتین با عرفان علی رئیسجمهوری گویان دیدار داشت و عبارتی گفت که بازتاب یک بینش دیپلماتیک است.
او بیان داشت که برای حفظ آمریکای لاتین به عنوان منطقهای صلحآمیز باید تلاش کنیم.جالب آنکه گویان، این کشور کوچک از قاره آمریکای لاتین، در پایان ماه فوریه جاری به عنوان ریاست دورهای شورای امنیت، دوره مدیریت خود بر این نهاد را به خوبی به پایان برد و ریاست شورای امنیت را به ژاپن برای ماه مارس تحویل داد.
این سه خبر یعنی اجلاس سیلا، دیدار دوجانبه رهبران گریان و برزیل و عضویت گویان در شورای امنیت بهعنوان یکی از اعضای غیر دائم، انعکاسی از پویائیهای دیپلماتیک در قاره و پهناور و پر ماجرای آمریکای لاتین است. چگونه میتوان پویائیهای دیپلماتیک آمریکای لاتین را ارزیابی کرد؟ در پاسخ اهمیت دادن به دیپلماسی برای حل و فصل اختلافات «نهادهای منطقهای ساختن» و برآمدن در دیپلماسی جهانی را باید مورد مداقه قرارداد.
قاره آمریکای لاتین با کشورهای متنوعی که دارد، قارهای پرماجرا پر مسئله و محشون از بحران است. این پدیده شامل تنشهای درونی و تنش بین کشورها نیز میشود.
این تنشها که ریشه در تاریخ سخت استعمار بیرونی در چند قرن گذشته و نابرابریهای عمیق داخلی در درون کشورها دارد، به گونهای مدیریت میشود که در خور توجه و عنایت میباشند.
در درون، بیش از سه دهه است که از طریق نهادهای دموکراتیک و برگزاری انتخابات، قدرت به صورت مسالمتآمیز جابجا شده و سیاستهای گوناگونی برای مدیریت تنشهای داخلی دنبال میشود.
فاصله زندان تا کاخ چنانکه سرنوشت لولا رئیسجمهوری برزیل گواهی میدهد، از مسیر مراجعه به آرای عمومی طی شد. اما آنچه که مورد تاکید است،استفاده از دیپلماسی در این قاره برای حل و فصل اختلافات بین کشورها و حتی در درون کشورهاست.
در درون کشورهای مثال جدی و قابل ملاحظه، پایان دادن به جنگ بین چریکهای فارک در دولت کلمبیا با دیپلماسی پیچیده و چندوجهی بین آن دولت، کوبا و نروژ است که یکی از مصادیق میانجیگری موفقیت در پایان بخشیدن به زد و خورد خونین دولت کلمبیا و چریکهای ضددولتی در طی چند دهه است، اما در بین کشورهای آمریکای لاتین نیز اختلافات کم نیست ولی آنچه که جالب است گویش دیپلماسی برای حل و فصل اختلافات است در دیدار لولا رئیسجمهوری برزیل ، یک روز قبل از اجلاس سلا هر دو کشور از تلاشهایی که برای حل و فصل اختلافات گویان و ونزوئلا میشود تقدیر و تعهد خود را به این مسیر مورد تاکید قرار دادند.
اغراق نیست، اگر گفته شود که در آمریکایلاتین نوعی بلوغ سیاسی و دیپلماتیک به وجود آمده و این بلوغ مانع گسترش و افزایش عمق و سطح تنشها بین کشورهای این منطقه میگردد.
اما این پدیده باید درک و نهادسازی دیپلماتیک منطقهای وزیر منطقهای در آمریکای لاتین مورد توجه قرار گیرد. در آمریکای لاتین، نهادهای دیپلماتیک قارهای و نیز قارهای فراوانی، تأسیس شده که بعضاً چندین دهه است که در ایجاد و همبستگی منطقهای، نقش جدی داشتهاند.
این نهادها در سرتاسر قاره آمریکای لاتین، متعدد و رنگارنگاند و از نکته قابل ملاحظهای برخوردارند؛ به گونهای که میتوان گفت آمریکای لاتین، از نظر دیپلماسی چند جانبه و منطقهای، اگر پرنهادترین منطقه جهان نباشد، بیتردید یکی از پرنهادترین در جهان است. همین اجلاس سلا که در ابتدا بدان اشارت رفت یکی از آنها است.
حضور دبیرکل ملل متحد، گوترش در این اجلاس خود نشانگر اهمیت این نهاد قارهای است. سخنان وی نیز در میان چالشهای آمریکای لاتین و تاکید بر راههای مبتنی بر دیپلماسی چند جانبه در این اجلاس در خور توجه است. نهادهای دیپلماسی چند جانبه در آمریکای لاتین، عمدتاً بر حل و فصل مسائل اقتصادی و عمیقکردن سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی تکیه دارند، جامعهآفرینی در جنوب آمریکای لاتین و جامعه کارائیب دو نمونه از میان نمونههای متعددند.
جامعه کارائیب که متشکل از کشورهای کوچک و جزیرهای در دریای کارائیب است، با حدود نیم قرن فعالیت دیپلماتیک چندجانبه، بیتردید در ایجاد پیوندهای منطقهای بین کشورهای عضو از موفقترینها در نوع خود است .
پدیده دیگری که در پویائیهای دیپلماتیک آمریکای لاتین قابل شناسائی است، برآمدن آمریکای لاتین در دیپلماسی جهانی است. مجموعه کشورهای آمریکای لاتین از یک سو بلوک قابل اعتنائی در سازمان ملل و نهادهای وابسته امروز و از سوی دیگر در منظومه فعل و انفعالات دیپلماتیک در سطح جهانی مطرحاند.
در سطح سازمان ملل حضور کشورهای آمریکای لاتین، به عنوان اعضای غیردائمی شورای امنیت، مخصوصاً با در نظر گرفتن ابتکارات آنها در دوران ریاست ماهانه در آن شورا، موثر و برجسته است. به علاوه در نهادهای دیگر سازمان ملل متحد، نظیر شورای حقوق بشر، بیتردید پرتحرک بوده و مخصوصاً با فاصله گرفتن از غرب در رفتار دوگانه در عرصه حقوق بشر جایگاه متفاوتی نسبت به سایر کنشگران حقوق بشری پیدا کردهاند.
خارج از سازمان ملل متحد هم باید گفت در پدیده برآمدن جنوب جهانی، مخصوصاً دور از بحران اوکراین، در دو سال گذشته، آمریکای لاتین، سهم قابل توجهی داشته است.
به علاوه در سایر نهادهای بینالمللی خارج از ملل متحد مانند گروه 20، آمریکای لاتین، مخصوصاً با ریاست دورهای برزیل بیش از گذشته مطرح است.قاره صلح شدن آمریکای لاتین، ریشه در بهادادن به دیپلماسی در سطوح دوجانبه و چندجانبه است و برآمدن جهانی آمریکای لاتین نیز از رهگذر دیپلماتیک صورت گرفته است.
نظر شما :