الگویی برای سایر مقامات داخلی

حاج قاسم، مردی که هیچگاه به خودش غره نشد

۱۳ دی ۱۴۰۲ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۲۳۹۲۸ اخبار اصلی خاورمیانه
صباح زنگنه در نوشتاری به مناسبت سالگرد ترور سردار سلمیانی می نویسد: به هر میزان که نیروهای محور مقاومت این تراز عملکرد را در خود تقویت کنند به همان میزان در نزد خدا و نزد ملت های منطقه ارج و قرب پیدا می کنند. چون خداوند متعال وعده داده که هر کسی برا رضایش تواضع کند، خدا او را بلندمرتبه قرار می دهد. مصداق بارز این وعده پروردگار، حاج قاسم بود. همه توان و قدرت تحلیل نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و نیز داشتن توان پیش بینی امور و تبیین وضعیت استراتزِک منطقه و جهان سردارسلیمانی در جای خود قابل ستایش است، اما حاج قاسم همه این توانایی ها و موفقیت ها و نهایتا جان خود را با خدا معامله کرد. این می تواند متر، معیار و سنجه خوبی برای دیگر مقامات باشد که تا چه حد می توانند خود را کسی بدانند که در راه خدا و خلق خدا عمل کرده اند؟
حاج قاسم، مردی که هیچگاه به خودش غره نشد

صباح زنگنه، کارشناس ارشد مطالعات منطقه و جهان عرب

دیپلماسی ایرانی: اگر همه ابعاد شخصیتی حاج قاسم را در نظر بگیریم ایشان به لحاظ برخورداری از توان طراحی برای دفاع و حمله و توان عملیاتی، آادی سازی شهراه و انسان در سوریه و عراق از چنگ تروریسم و حتی توان ایشان در دوران جنگ تحمیلی در سطح کم و حتی بی نظیری قرار داشت. همه این دانش و توان نظامی حاج قاسم یک سوی داستان است و در سوی دیگر باید اذعان داشت که بی ادعایی و مغرور نبودن وی در مقام یک فرمانده و طراح ارشد نظامی یکی از خصائص به شدت قابل احترام برای سردار سلیمانی است؛ حاج قاسم از همه تعریف ها، قدردانی ها، مراسم های تجلیل و نکوداشت خود به سادگی عبور می کرد. 

 نکته اینجاست که هیچ کدام از این موارد باعث کم رنگ شدن تواضع و فروتنی سردار سلیمانی نشد و موجب نشد که حاج قاسم احساس غرور و تکبر پیدا کند. این ویژگی ایشان کمتر در میان شخصیت ها و قهرمانان ملی کشورها دیده می شود. چرا که غالبا تعریف و تمجید و دستیابی به پیروزی ها و فتوحات شرایط وسوسه انگیزی را برای افراد ایجاد می کند تا به نوعی آفت خودبرتربینی دچار شوند و در ادامه به سمت فخرفروشی به مردم سوق داده می شوند. این نکته از آن جهت اهمیت مضاعفی دارد که سردار سلیمانی نه تنها در داخل ایران از حمایت مردمی همه جانبه ای برخوردار بود، بلکه در میان ملت های منطقه از فلسطین، سوریه و لبنان گرفته تا عراق، یمن و ... هم محبوب بودند. اما این موضوع سبب نشد که حاج قاسم ذره ای خود را برتر از مردم کشورش و سایر ملت های منطقه بداند و یا به واسطه پیروزی در عملیلت ها و نابودی سرطان داعش بر آنها منت بگذارد و به آنها فخر بفروشد.

شاید دلیل این خصیصه پررنگ و قابل احترام حاج قاسم این بود که او قرارش را با خدا و آسمان ها بسته بود، نه با اهل زمین، وگرنه موفقیت های عظیم سردار سلمیانی در سوریه و عراق به راحتی می توانست ایشان را در مسیر کبر و غرور قرار دهد. در حالی که در واقعیت تا لحظه شهادت حاج قاسم ذره ای از اخلاص و معنویت ایشان کاسته نشد. چرا که حاج قاسم بنا بر عهدی که با خدا بسته بود توفیقاتش را با قراردادهای زمینی آلوده نمی کرد. همین خصیصه ایشان هم سبب گردید که محبت حاج قاسم در دل ملت ها بیشتر و بیشتر از قبل شود.

 این گونه است که قهرمان واقعی در طول تاریخ هم چنان محبوبیت خود را حفظ می کنند و در ذهن و قلب مردم برای همیشه رسوخ می کنند. همین خصوصیت حاج قاسم سبب شده بود که حتی دشمنان هم به این ویژگی ایشان اعتراف و اذعان داشته باشند. دشمنانش باور داشتند که سردار سلیمانی به دنبال فتح و فتوحات و کشورگشایی برای خود نیست و به دنبال آزاد کردن کشورها از سرطان تروریسم است. با توجه به همین خضوع و خشوع حاج قاسم باید گفت که سردار سلیمانی جایگاه متفاوتی در میان مقامات لشگری و کشوری پیدا کرده بود و هم چنان هم با گذشت چهار سال از شهادتشان، ایشان از همان جایگاه ممتاز برخوردار هستند. 

جان فدایی برای ملت می تواند یک امر عارضی باشد، ولی اگر جان فدایی برای ملت ها همراه با غرور، تکبر و فخرفروشی قرین باشد، مناسب ترین فضا را برای انحطاط و سقوط شخصیتی افراد فراهم می کند و باعث می شود که تمام موفیقت ها و آرمان های این افراد به سمت نابودی کشیده شود و پس از مرگ آنها کسی دنباله رو نگاهشان نباشد. در حالی که هنوز ملت ها بر سر آرمان و هدف حاج قاسم با او هم قسم هستند. این خصوصیت سبب شده بود که هم قطاران حاج قاسم هم در مسیر و الگوی رفتاری ایشان حرکت کرده و مشابه با ایشان رفتار کنند.

لذا به هر میزان که نیروهای محور مقاومت این تراز عملکرد را در خود تقویت کنند به همان میزان در نزد خدا و نزد ملت های منطقه ارج و قرب پیدا می کنند. چون خداوند متعال وعده داده که هر کسی برا رضایش تواضع کند، خدا او را بلندمرتبه قرار می دهد. مصداق بارز این وعده پروردگار، حاج قاسم بود. همه توان و قدرت تحلیل نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و نیز داشتن توان پیش بینی امور و تبیین وضعیت استراتزِک منطقه و جهان سردارسلیمانی در جای خود قابل ستایش است، اما حاج قاسم همه این توانایی ها و موفقیت ها و نهایتا جان خود را با خدا معامله کرد. این می تواند متر، معیار و سنجه خوبی برای دیگر مقامات باشد که تا چه حد می توانند خود را کسی بدانند که در راه خدا و خلق خدا عمل کرده اند؟/شرق

کلید واژه ها: حاج قاسم سلیمانی عراق سوریه فلسطین یمن خاورمیانه


( ۴ )

نظر شما :

ریحانه پزشکی وحدتی ۱۶ دی ۱۴۰۲ | ۱۱:۵۶
با سلام من برای خودم متاسفم که چنین گوهر گرانقدری رو توی کشورم از دست دادم بارها گریستم و از شدت ناراحتی قلبم درد میکرد خدا به هممون رحم کنه بعد از ایشان کشورمان امنیت نخواهد داشت .... مثل حادثه کرمان من که خودم فرزند شهیدم ولی حال این روزام خوش نیست احساس بدی دارم نگرانم برای خودم برای کشورم میترسم استرس دارم وقتی شنیدم عراق دوباره داره با امریکا میجنگه و نیروهای شرور امریکایی وارد عراق شده اند خدا به دادمون برسه بارها خواب دیدم آسمان ایران جنگنده های اسرائیلی پرواز میکردند... و من ترسیده بودم .... خدا بخیر کنه