از تغییرات آب و هوایی تا تحولات سیاسی
پنج عاملی که نمی گذارد خاورمیانه به شرایط عادی برسد
نویسنده: جان آلترمن Jon B. Alterman، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز واکاوی های راهبردی و بین المللی در واشنگتن دی.سی
دیپلماسی ایرانی: ترکیب دست کم پنج فاکتور یا عامل مهم، به این معناست که دولت های خاورمیانه در سال 2023 از سال 2011 ضعیف تر هستند و احتمالا ضعیفتر هم خواهند شد. چهار عامل، دست کم تا حدودی فراتر از کنترل و اختیار دولت های منطقه است اما تمرکز بر آنها الزامی است. یکی از این عوامل، منابع آب و نیز دگرش های آب و هوایی است. کمبود منابع آبی یک مشکل رو به رشد در بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. دلیل آن هم مصرف افزوده منابع آب است، بخشی برای کشاورزی، بخشی هم برای تامین نیاز جمعیتهای بزرگتر و بخشی هم به دلیل هدر رفتن منابع آب. ساخت سدهای جدید، بر جریان آب در مرزها تاثیر گذاشته موجب میشود زمینهای کشاورزی تدریجاً بایر شوند. البته کمبود آب همچنین معلول خشکسالی های ناشی از تغییرات آب و هوایی و بهرهبرداری بیش از حد از آبهای زیرزمینی هم هست. در بخش دگرش های آب و هوایی، گرمای غیرقابل تحمل برای زندگی در خاورمیانه روز به روز فراگیرتر میشود، طوفانهای گرد و غبار غیرقابل تحمل گسترش مییابد و بیابانزایی به کوچ کشاورزان ناامید از روستاها به محدودهای شهری می شود. همه این مسائل، زندگی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و چشم انداز هیچ گشایشی هم وجود ندارد.
عامل دوم، محیط مالی کمتر دلخواه است. همه گیری کووید19، به افزایش هزینه دولتهای خاورمیانه برای حمایت از جمعیت خود در اوج بیماری انجامید و بدهیهایشان را افزایش داد. اکنون، بازارهای مالی همچون گذشته، نسبت به بدهی بازارهای نوظهور بدبین تر هستند و هزینههای اخذ وام، به شدت افزایش یافته است. آمادگی صندوق بینالمللی پول و در واقع توانایی اش برای مداخله در سراسر منطقه محدودتر از گذشته است. به رغم نیاز دولتها به راهاندازی اقتصاد خود، محدودیتهای تأمین مالی به احتمال زیاد سرمایهگذاریهای دولتی عمده را برای مدتی طولانی کاهش خواهد داد.
عامل سوم، دگرگونی های پیشِ روی در زمینه انتقال از انرژی های فسیلی به انرژی های پاک است. تا به اینجا کشورهای صادرکننده نفت و گاز به طرق مختلفی به تقویت اقتصاد کل منطقه کمک کردهاند، تا حدودی با کمکهای دولت به دولت و تا حدودی هم با واردات نیروی کار به کشورهای عربی. چشمانداز تغییر در بازارهای جهانی انرژی، کشورهای صادرکننده امروزی را به تمرکزی درونگرا وادار ساخته است تا با سرمایهگذاری در زمینه تنوع بخشی به اقتصاد و تقویت نیروی کار خود برای آینده پساهیدروکربن آماده شوند. این به معنای کاهش قابل توجه حجم پول در دسترس برای دولتهای عربی و نیروی کار شاغل در این کشورهاست و تأثیرات آن هم در بودجه دولت ها و هم در حجم حواله های ارسالی کارگران به کشورهای خودشان احساس خواهد شد.
عامل چهارم، فناوریِ سریعا دگرگون شونده است. اگرچه فناوری به خودی خود، یک عامل منفی به شمار نمی رود اما سرعت تغییرات در تجارت، الگوهای ارتباطات، بازار کار و بسیاری از جوانب دیگر را شتاب خواهد داد. دولتها باید زیرساختهای مناسب را برای تکنولوژی فراهم کنند، چابکی و خلاقیت قابل توجهی را به خرج دهند و چارچوبهای نظارتی صحیح را بهکار گیرند تا توسعه فناوریها به امنیت و رفاه اقتصادی منطقه کمک کند. بدون چابکی، خلاقیت، سرمایهگذاریهای لازم و تنظیمات مناسب، فناوری ممکن است باعث عقبگرد کشورهای منطقه شود.
عامل پنجم هم، چهار عامل پیشین را هم به پیوند می دهد: ضعف پایدار جامعه مدنی در کشورهای منطقه. هرچند وجود یک جامعه مدنی قبراق، به معنی آماده بودن یک راهحل تضمین شده نیست اما روش و متدی را فراهم میکند که دولتهای منطقه بتوانند از گردنه چالشهای موجود عبور کنند. ضعف جوامع مدنی موجب منفعل بودن جامعه میشود و دولتها را به تقلای بیشتر با دستاورد کمتر وادار می کند. آلکسیس دو توکویل Alexis de Tocqueville، فیلسوف سیاسی، تقریباً ۲۰۰ سال پیش نوشت دموکراسی کارهایی را انجام می دهد که "حتی ماهرترین دولت ها نیز قادر به انجام آن نیستند: تحرکی بی پایان در متن جامعه، انرژی ای که بدون دمکراسی هرگز شکل نخواهد گرفت و در صورت مساعد بودن زمینه، حتی انجام کارهایی معجزه آسا." دولتهای منطقه طوری عمل میکنند که گویا یقین دارند که کاهش محدودیتهای جامعه مدنی، به آشوب و خشونت خواهد انجامید اما دشوار بتوان تصور کرد که تغییراتی که توسط دولت ها هدایت میشود، برای مدیریت مشکلات رو به افزایش منطقه کفایت کند. مدیریتِ رشد یک جامعه مدنی توانمند، بی گمان روشی بی زیان تر است اما مسیری است که به نظر می رسد کمتر حکومتی در خاورمیانه علاقمند به آزمودنش باشد.
هیچ یک از اینها، به این معنی نیست که خاورمیانه باید لاجرم و یکسره، نورم های اجتماعی و سیاسی غرب را بپذیرد، یا اینکه تنها یک راه برای مقابله با چالشهای آینده خاورمیانه وجود دارد. منظور این است که سختترین دورانهای خاورمیانه هنوز در راه است و باری که دولت ها، برای چاره کردن سریع و مؤثر مشکلات روز افزون گستردهتر و پیچیدهتر آینده بر دوش خواهند داشت، سنگین تر می شود و همزمان منابع در دسترس آنها هم احتمالاً محدودتر خواهد بود. خاورمیانه نه تنها به وضعیت قبلی برنگشته بلکه در آستانه یک انتقال قرار دارد و این بر عهده مردم و دولتهای منطقه است که تصمیم بگیرند این انتقال، چه شکل و شمایلی داشته باشد.
منبع: سی اس آی اس (مرکز واکاوی های راهبردی و بین المللی) / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :