هفدهمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم در سال یازدهم
چرا ایران و امریکا به توافق نیاز دارند؟
دیپلماسی ایرانی: پس از وقفه ای یک ساله، امسال با تماس هایی که با سرکیس نعوم، روزنامه نگار مشهور لبنانی داشتیم مجددا توانستیم یادداشت های او را دریافت کنیم. به دلیل پاندمی کرونا، وی سال گذشته به ایالات متحده سفر نکرد و برای همین سلسله یادداشت هایش در دیدار از امریکا را نیز منتشر نکرد. او گفت بعد از بیست سال سفر مداوم به امریکا برای نخستین بار وقفه ای در این سفر ایجاد شد که مسببش کرونا بود. وی در پیامی که سال گذشته به سردبیر دیپلماسی ایرانی داد گفت که کرونا به قدری دست و پا گیر بود که حتی امکان سفرهای بین ایالتی نیز وجود نداشت برای همین هیچ کدام از برنامه هایش برای این سفر تحقق نیافت و برای همین از اساس سفر را لغو کرد. اما امسال با فروکش کردن کرونا، او به ایالات متحده رفت و توانست با مقامات سابق و فعلی امریکایی گفت وگو کند. قبل و بعد از سفر با او در تماس بودیم و با توافقی که با هم داشتیم سلسله یادداشت های مربوط به ایالات متحده اش را در اختیار ما قرار داد.
به این ترتیب این یازدهمین سال است که دیپلماسی ایرانی سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. در ادامه بخش هفدهم آن را می خوانید:
در دیدارم با مقام مسئول مهم سابق در یک از وزارتخانه های کلیدی امریکا که سالها در موضوع اسرائیل و فلسطین کار کرد و از ابتدا تا آخر (تا شکست) در موضوع پرونده اعراب و اسرائیل بود و از عناصر عملی و نه رسمی محسوب می شد و اخیرا هم به یکی از مراکز بسیار مهم پژوهشی امریکایی منتقل شد و در آنجا فعالیت می کند، پرسیدم: نظرت درباره امریکا و ایران چیست؟ جواب داد: «هر دو یک هدف مشترک دارند و آن هم احیای توافق هسته ای است که کشورهای 1+5 یعنی امریکا و فرانسه و بریتانیا و روسیه و چین و آلمان با ایران در سال 2015 امضا کردند. ایران به امریکا نیاز دارد و امریکا هم به ایران نیاز دارد این چیزی است که همیشه در گفت وگوهایمان گفته ام. به نظرت این نیاز مشترک چیست؟»
جواب دادم: «نیاز مشترک هر دوی آنها مبارزه با تروریسم تندروی اسلامی است که در جهان به "جهاد" مشهور شده و مسلمانان تندرو در جهان آن را اعلام کرده اند و عربستان سعودی و ترکیه و ایالات متحده هم زمان و کشورهای دیگر هم، از آن حمایت کردند، و هدفش هم اخراج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستانی بود که اشغال کرده بود و کشور کمونیستی ایدئولوژیک خود را بر آن حاکم کرده بود که فاقد وحدت ملی بود و کشور و مردم را به سمت یک تجزبه قبیله ای متضاد پیش برد، همچنین "سوسیالیسم" باعث شد تا تندروی اسلامی و مذهبی در آن به وجود بیاید.»
سپس شرح مفهومی از تروریسمی که بعد از توافق هسته ای ایران و ایالات متحده که در حال حاضر در مذاکرات وین معلق مانده، باید با آن مبارزه شود، ارائه دادم و گفتم: «تو می دانی که کشورهای عربی امریکا و غرب اروپا و غرب آسیا و غرب استرالیا و نیوزیلند میزبان ده ها هزار تا میلیون ها نفر از مسلمانانی هستند که از کشورهایشان مهاجرت کردند تا به دنیای بهتری برسند، آنها دنبال فرصت شغلی بهتر و فرصت آموزشی برای فرزندانشان بودند. و این را هم می دانی که گروه های اسلامی تندرو مثل "القاعده" و بعد "داعش" و غیره موفق شدند شمار مهمی از آنها را به عضویت خود درآوردند، و از آنها در جنگ هایی که امریکا در خاورمیانه و جاهای دیگر به راه انداخت استفاده کردند، کما این که در عملیات تروریستی در کشورهای بسیاری از جهان از آنها بهره بردند. ثالثا از مهاجرت های غیرقانونی مسلمانان به اروپا از طریق دریا و بعدا زمینی از کشورهای دیگر و همچنین از کشورهایی که همچنان درگیر جنگ های داخلی سخت هستند مثل سوریه و چنددستگی هایی که می توانند هر روز موجب جنگ شوند و جمع زیادی از مبارزان از گروه های اسلامی که در بالا به آنها اشاره کردم درگیر آن شدند، هم خبر داری. و چهارم خبر داری که وجهه تندروی اسلامی میان افراد مسلمان در کشورهای غیراسلامی در جهان گسترش یافته حتی در میان کسانی که به هیچ حزب یا سازمان اسلامی تندرویی گرایش ندارند. و این میان مسلمانانی که مهاجرت کردند یا اخیرا اقدام به مهاجرت کردند مثل نوادگان آنهایی که از مدت ها قبل مهاجرت کرده بودند رواج یافته است. اکنون اینترنت به ابزاری "برای دجال شدن آنها" و راضی کردنشان به این که به دیگر شهروندان کشور میزبان ضربه بزنند تبدیل شده است، چه با شلیک گلوله به افراد یا گروه ها یا با حمله با وسایل تیز و سلاح سرد یا از طریق زیر گرفتنشان با ماشین های کوچک یا بزرگ. مردم کشورهای هدف قرار گرفته این وجهه را خطرناک می بینند و آن را "گرگ های تنها" نامیده اند. این را هم می دانی که این تروریسم غرب و جهان غیر اسلامی و جهان اسلام با سنی و شیعه اش را درنوردیده است. اما رویارویی موفقیت آمیز در کشورهای اسلامی که اکثریتشان سنی هستند به دلایل مختلف آسان نیست، برای همین چاره ای نمی ماند جز این که غرب با ایران اسلامی همکاری کند چرا که آن را کشوری می داند که توانایی مبارزه با تروریسم را دارد و می تواند شیعیان خود و شیعیان جهان را رهبری کند، برای همین است که جریان های تندروی اسلامی مورد حمایت مالی کشورهای عربی قرار گرفته اند یا به پناهگاهی برای فرار از غرب تبدیل شده اند.»
بعد ادامه دادم: «اما اکنون این دشمنی بزرگ و طولانی که از زمان تاسیس جمهوری اسلامی ایران با امریکا به وجود آمده به مرحله ای رسیده است که باید به همکاری دو طرف برای مبارزه با تروریسم تبدیل شود. امریکایی ها گمان می کردند که توافق هسته ای امضا شده در سال 2015 می تواند باب این همکاری و باب همکاری های دیگر را باز کند. اما رسیدن ترامپ به منصب ریاست جمهوری به این طرح یا نظریه ضربه زد، او کشورش را از این توافق خارج کرد. با آمدن جانشینش در کاخ سفید، جو بایدن، به سرعت احیای توافق را با تمهیدات غیرمستقیمی که اکثر کشورهای اروپایی آغاز کردند و همچنین مستقیما عرب های عمانی برقرار کردند، آغاز شد. در پی آن نشست مذاکرات غیرمستقیم میان واشنگتن و تهران در وین برقرار شد که در آن همه امضا کنندگان یعنی مجموعه 1+5 به استثنای امریکا در گفت وگو حضور دارند که آن هم طرف گفت وگوهایش اتحادیه اروپاست. و داشت به موفقیت می رسید که پوتین جنگ علیه اوکراین را اعلام کرد. اما کنفرانس وین به کارش پایان نداد و اعلام شکست نکرد بلکه درپی اصرار امریکا به احیای توافق و همچنین اصرار ایران بر همین کار به تعلیق درآمد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به یکی از مسئولان عرب گفته است: «مذاکرات را ترک نمی کنیم تا به نتیجه راضی کننده برسیم.»
ادامه دارد...
نظر شما :