لزوم تمرکز بیشتر بر همسایگان
آبی از قاره آسیا برای ما داغ نمی شود
دیپلماسی ایرانی: نظم جدیدی در حال شکل گیری است و اگر بازیگر نباشیم، بازی میخوریم. آسیا که ما در آن قرار داریم در آشفتگی بیشتر از اروپا، سرگردان است. چین، ژاپن، اندونزی، استرالیا، پاکستان، ترکیه، ایران، هند و دیگر کشورهای این قاره اصلا سنخیتی برای با هم زیستن ندارند، برای همین لاجرم آسیا باید تفکیک شود.
اگر بخواهیم آسیا را با اروپا مقایسه کنیم، اروپا بر مبنای دین واحد توانسته کلوپ نسبتا موفقی را تشکیل دهد اما در آسیا یک نکته مشترک وجود ندارد؛ نه دین مشترک، نه فرهنگ مشترک و نه حتی جامعه مشابه و نزدیک به هم؛ لذا، استرالیا و نیوزلند با توجه به حضور چندین ساله اشغالگران اروپایی در آنها بیشتر با غرب همراه و همفکر خواهند بود تا آسیایی باشند و بخواهند آسیایی فکر کنند. ژاپن و کره جنوبی هم که زیر نفوذ غرب هستند بنابراین دنبال منافع آسیا نیستند و اصلا به آن فکر نمی کنند. تعدادی دیگر کشورها مثل اندونزی و مالزی و کشورهای پیرامونی آنها، آنقدر دور هستند و گرفتار مسائل داخلی و محیط پیرامونی خود هستند که توان فکر جمعی برای بقیه قاره آسیا را ندارند.
چین، روسیه و هند هم که ایران به خیال خود سعی در تجمیع و ایجاد اتحاد میان آنها دارد، رقابت و اختلافات سرزمینی خود را دارند و هر سه تشنه نگاه و لبخند غرب هستند. بازار چین بیش از همه در غرب است؛ هند امیدوار به جایگزینی چین به عنوان کارگران جدید امپریالیسم است، و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری نیز که بیشترین خصومت در جنگ اوکراین را از انگلیس خورد، ببینید جزء اولین نفرات در تسلیت فوت ملکه بود.
باید واقع بین باشیم. اگر فرضیه فوق قابل پذیرش باشد؛ بر نخبگان ایرانی و انبوه اساتید لازم است که چاره اندیشی کنند. به نظر می رسد بهترین کار تمرکز بر همین غرب آسیا باشد و بیش از همه همسایگان خود را دریابیم و به فکر توسعه روابط با آنها باشیم. و الا مثل نظم شکل گرفته بعد از جنگ جهانی دوم به جای بازیگر بودن، سرگردان نگاه به بازیگران خواهیم بود و نه شرقی و نه غربی خواهیم شد و صرفا نگاهمان یا به شرق دوخته خواهد شد، یا توجهمان به غرب خواهد بود یا صرفا در انتظار معجزه ای از جنبش عدم تعهد، پیمان شانگهای، اتحادیه اوراسیا خواهیم ماند. آنگاه صرفا روسیه را برای وتو در شورای امنیت خواهیم خواست، چین را برای پر کردن اجناس در بازارمان، هند را برای راه اندازی خط آهن چابهار به اقصی نقاط از طریق ایران خواهیم خواست و بس.
واقعیت این است که آسیا، قاره ای نیست که بتواند منافع قاره را تأمین کند چه برسد ما را.
نظر شما :