مهم ترین چالش های موجود
برای موفقیت دیپلماسی عمومی چه باید کرد؟
دیپلماسی ایرانی: دیپلماسی عمومی علی رغم اهمیت و تاثیرگذاری هنوز آنچنان که شاید و باید در ایران و در دستگاه های مرتبط دولتی مورد توجه قرار نگرفته و تلاش های انجام شده در این حوزه پراکنده و غیرهدایت شده هستند و از همین رو چندان نتیجه بخش هم نبوده اند. این در حالی است که قدرت های بزرگ و حتی بسیاری از کشورهای همسایه ایران این مقوله را جدی گرفته اند و بسیاری از تحرکات تجزیه طلبانه و قومی در برخی استان های مرزی ایران و به خصوص استان های آذری نشین با اتکا به ابزار دیپلماسی عمومی صورت می گیرد. به طور قطع اگر ایران دیپلماسی عمومی پویاتر و فعال تری داشت در جهت پیشبرد سیاست خارجی خود و اقناع افکار عمومی در دیگر کشورها موفق تر عمل می کرد.
در ادامه به طور فشرده مهمترین چالش های ارتقای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران مرور می شود.
1. عدم تربیت نیروی متخصص دیپلماسی عمومی در دانشگاه ها: موفقیت در حوزه دیپلماسی عمومی مستلزم تغییرات بنیادین در نظام آموزش عالی کشور به خصوص در حوزه علوم انسانی برای تربیت نیروی انسانی با رویکرد میان رشته ای است. در حال حاضر دانشجویان رشته روابط بین الملل در کشور آموزش هایی به سبک و سیاق دهه 70 میلادی دریافت می کنند و هنوز رویکرد میان رشته ای برای آموزش به آنها مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که این دانشجویان باید در زمینه رسانه های دیجیتال، آمار، شبکه های اجتماعی، ارتباطات و غیره نیز واحدهایی را بگذرانند. راه حل اساسی برای حل این مشکل دو بخش دارد. یکی اختصاص حداقل دو ترم اول این دانشجویان به دریافت آموزش های پایه در عرصه رسانه های دیجیتال، آمار، ارتباطات و غیره و دیگری اجباری شدن گذراندن دوره های آموزش ضمن خدمت برای دانشجویان رشته روابط بین الملل در نهادهایی همچون وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و غیره. باید توجه داشت که یکی از علل موفقیت نسبی دانشجویان رشته های علوم پزشکی و مهندسی در کشور توجه به همین نکته است. این دانشجویان در ترم های اول، واحدهای موسوم به سرویسی مانند فیزیک و ریاضیات یا واحدهای بنیادین در حوزه پزشکی را پشت سر می گذرانند و سپس وارد واحدهای تخصصی تر می شوند و در ضمن فرصت کارآموزی در صنایع مهندسی و بیمارستان ها را دارند. اما هیچ یک از این دو فرصت برای دانشجویان رشته های علوم انسانی و روابط بین الملل وجود ندارد.
2. توهم شناخت از جوامع هدف و طراحی و ارسال پیام های کلی و غیردقیق: هدف اصلی دیپلماسی عمومی تغییر نگرش ها و طرز فکر افکار عمومی در جوامع هدف است. بدین منظور باید شناخت دقیقی از جوامع هدف وجود داشته باشد تا برنامه ریزی برای تاثیرگذاری بر اذهان آنها به درستی انجام شود. اما در ایران معمولا مطالعات دقیق و کافی بر جوامع هدف انجام نشده و صرفا به بمباران کور تبلیغاتی و رسانه ای آنها اقدام می شود. این در حالی است که دست اندرکاران حوزه دیپلماسی عمومی باید به شکلی هدفمند و با درک تفاوت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تک تک جوامع هدف با یکدیگر و با ایران نسبت به ارسال پیام برای آنها و طراحی استراتژی های دیپلماسی عمومی اقدام کنند. این مساله به خصوص در حوزه دیپلماسی آموزشی و جذب دانشجویان خارجی مشکل آفرین می شود.
3. عدم طراحی یک ساختار بالادستی و جامع برای سیاست گذاری در حوزه دیپلماسی عمومی و اجرای این سیاست ها: معمولا برای پیشبرد دیپلماسی عمومی در هر کشور، یک نهاد متولی در این زمینه مشخص می شود و بقیه سازمان ها و نهادها فعالیت های خود را با همکاری این نهاد و در هماهنگی با آن اجرا می کنند تا رفتارهای متناقض موجب شکست دیپلماسی عمومی یک کشور نشود. اما در ایران، نهادهای مختلفی خود را متولی دیپلماسی عمومی می دانند و در این زمینه موازی کاری دارند. این امر به هدر رفت سرمایه ها، رفتارهای متناقض، درگیری و سردرگمی منجر می شود و مخاطب دیپلماسی عمومی ایران را نیز از خود می راند.
4. عدم بهره گیری از ظرفیت بخش خصوصی، استارت اپ ها و افراد خلاق و صاحب نظر: دیپلماسی عمومی در ایران به شدت دولتی است و به علت بی اعتمادی متقابل، بی اطلاعی، عدم چرخش نخبگان و اشغال پست های مرتبط با دیپلماسی عمومی توسط افراد کم اطلاع و ناآشنا با این مقوله، کمتر پیش می آید که از ظرفیت موسسات و نهادهای خصوصی، استارت اپ ها و افراد صاحب نظر در این بخش استفاده شود. حال آنکه در کشورهای موفق در حوزه دیپلماسی عمومی مانند کشورهای اروپایی و آمریکایی شرکت های فناوری، رسانه ای، دانشگاه ها، استودیوهای فیلم سازی و غیره موتور پیشران دیپلماسی عمومی هستند و دولت ها بیشتر سیاست گذاری کرده و از ظرفیت آنها برای پبشبرد این سیاست ها در بسترهای گوناگون ارتباطی بهره می گیرند.
5. تناقض میان پیام های دیپلماسی عمومی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داخل ایران: طراحی پیام های دیپلماسی عمومی کشور باید با دقت و ظرافت فراوان صورت بگیرد تا با شرایط و وضعیت داخلی کشور سازگاری داشته باشد و به ضد خود مبدل نشود. در غیر این صورت رسانه های کشورهای رقیب و معماران دیپلماسی عمومی دولت های متخاصم آن را به ضد تبلیغ مبدل می کنند. به عنوان مثال، اگر ایران ماهیت دموکراسی یا شرایط اقتصادی در کشورهای رقیب را زیر سوال می برد، خود باید در داخل به گونه ای عمل کند که از این نظر در منظر رسانه های خارجی و افکار عمومی سایر کشورها آسیب پذیر به نظر نرسد و پیام دیپلماسی عمومی آن در دیگر کشورها مورد توجه قرار بگیرد و تاثیرگذار باشد.
نظر شما :