اتحاد دشمنان در برابر یک دشمن دیرینه
امریکا در حال ساختن ائتلافی علیه خود است
دیپلماسی ایرانی: در نشست هفته گذشته سران در جده، جو بایدن تلاش کرد تا به مخاطبانش درباره توجه آمریکا به خاورمیانه، اطمینانی دوباره بدهد و گفت: "ما کنار نمی رویم تا خلائی برجای بماند که توسط چین، روسیه یا ایران پر شود." استعارهِ خلاء در روابط بین الملل دشواری هایی با خود می آورد، بویژه با نادیده گرفتن اینکه چگونه مداخلات خارجی در هر منطقه ای، احتمالا دست کم می تواند واکنشی داعیانه به مداخله طرفی دیگر باشد و نه پُر کردن یک خلاء.
آمریکا، باتوجه به اینکه در چنین شرایطی، اغلب در موضع واکنش بوده است، باید (این واقعیت) را بداند. برای نمونه، نیروی دریایی آمریکا به عملیات "آزادی دریانوردی" در دریای جنوبی چین دست می زند نه به خاطر خلائی که در آنجا وجود دارد بلکه به این دلیل که چین از گذشته سرگرم عملیات نظامی داعیانه خود در این منطقه بوده است.
نفسِ سفری که آقای بایدن در آن چنین سخنانی را بر زبان آورد، تبیین کننده این نکته است. این سفر سرشار از خصومت و دشمنی با ایران بود و از جمله هنگامی که بایدن از تمایل خود در بکارگیری نیروی نظامی علیه ایران حرف زد. شاه بیت این سفر، پی جویی روابط محکمتر میان اسرائیل و کشورهای عربی خلیج (فارس) بود، رابطه ای که یک اتحاد نظامی ضد ایران است و یک عضو آن از گذشته جنگی پنهان علیه ایران را دنبال کرده و بطور منظم تهدید می کند که این جنگ را آشکار خواهد کرد. ایران، وقتی اینگونه تهدید شود، طبیعتا در پی واکنش و پاسخ بر می آید.
یک راه برای واکنش این است که با قدرت های خارجی که خودشان هم حریفان ایالات متحده هستند یا آمریکا به آنها برچسب دشمنی زده، همداستان شد.
در مواردی هم، اتحادهایی که بر پایه دشمنی مشترک با آمریکا شکل گرفته، بر دشمنی های گران تاریخی میان خود متحدان غلبه می کند. روابط چین و روسیه از این دست است که اختلافات دیرپای اقتصادی، جمعیت شناختی و ایدئولوژیکی میان آنها به تنش هایی چنان دشوار انجامید که به جنگ آشکار کشیده شده است.
به رغم این پیشینه تاریخی، احساس نیاز به مقابله با آمریکا، روسای جمهوری چین و روسیه را واداشته تا اوایل امسال، دوستی "بدون محدودیت" میان خود را اعلام کنند؛ اتحادی که به رغم یورش روسیه به اوکراین، دوام آورده حال آنکه این جنگ، یک سرچشمه بزرگ ناخرسندی برای چین است که مستقیما گزاره "عدم مداخله در امور دیگر کشورها" را نقض می کند.
وضعیت مشابهی هم در روابط روسیه و ایران وجود دارد با یک پیشینه تاریخی رقابت بر سر قلمرو و نفوذ میان امپراطوری روسیه و پرشیا. اتحاد شوروی یک سوم شمالی ایران را در جنگ دوم جهانی تسخیر کرد و هنگامی که نمی خواست به خروج از این مناطق تن دهد، دست به بحران آفرینی در ایران زد. روسیه و ایران امروز هم بر سر نفوذ در آسیای میانه و نیز بر سر سهم بازار نفت رقابت دارند. به رغم همه اینها، این واقعیت که هر دو توسط ایالات متحده طرد شده اند، آنها را به هم نزدیک کرده است.
یک خطای بسیار رایج این است که رفتار یک حریف را به عنوان خصلتی ببینیم که در ذات او نهادینه شده و نه یک واکنش به سیاست ها و رفتار خودمان. با این خطاست که ایالات متحده، در کنار دیگر پیامدهای منفی این خطا، حریفانش را هم به سمت اتحاد با یکدیگر می راند تا به شکل موثرتری با منافع ایالات متحده مخالفت کنند.
منبع: ریسپانسیبل استیتکرفت فور کوئینسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :