بحران انرژی در جهان عمیق تر خواهد شد
نه به ایران امیدی هست نه به نفت عربستان
نویسنده: دانیل یرگین، نایب رئیس S&P Global و برنده اولین مدال جیمز آر شلزینگر برای امنیت انرژی
دیپلماسی ایرانی: بحران جهانی انرژی، امروز می تواند حتی بدتر از آنچه جهان در دهه 1970 تجربه کرد، باشد. آیا بحران انرژی امروز به اندازه بحران های قبلی جدی است، به ویژه شوک های نفتی دهه 1970؟ این سوال در سرتاسر جهان پرسیده می شود، زیرا مصرف کنندگان، تحت تاثیر قیمت های بالا قرار دارند، کسب و کارها نگران عرضه انرژی هستند، رهبران سیاسی و بانک های مرکزی با تورم دست و پنجه نرم می کنند و کشورهایی که با فشارهای تراز پرداخت ها مواجه هستند.
بنابراین، بله، این بحران انرژی به همان اندازه جدی است. در واقع، بحران امروز به طور بالقوه بدتر است. در دهه 1970 فقط نفت درگیر بود، در حالی که این بحران گاز طبیعی، زغال سنگ و حتی چرخه سوخت هسته ای را در بر می گیرد.
علاوه بر تحریک تورم، بحران امروز، بازاری را که قبلاً جهانی بود، به بازاری پراکنده و آسیبپذیرتر در برابر اختلالات و کاهش رشد اقتصادی تبدیل و همراه با بحران ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ در اوکراین، رقابت بین قدرتهای بزرگ جهان را بیشتر میکند.
بحران انرژی امروز با حمله روسیه به اوکراین آغاز نشد، بلکه سال گذشته بود که با خروج جهان از همهگیری کووید-19، تقاضای انرژی افزایش یافت. در آن زمان بود که چین با کمبود زغال سنگ مواجه شد و قیمت ها افزایش یافت. پس از آن، بازار جهانی گاز طبیعی مایع (LNG) با افزایش شدید قیمتها و همچنین افزایش قیمت نفت تشدید شد.
به طور معمول، با افزایش قیمت انرژی، کشوری مانند روسیه فروش گاز طبیعی خود را به مشتری اصلی خود، اروپا، بالاتر از حداقل حجم قرارداد افزایش می داد. در عوض، به قراردادهای خود پایبند بود، حتی اگر می توانست به میزان قابل توجهی بیشتر تولید کند. در آن زمان، به نظر می رسید که روسیه تلاش می کند قیمت ها را افزایش دهد اما در عوض، کرملین ممکن است برای جنگ نیز آماده شده باشد. از آنجایی که اروپا برای 35 تا 40 درصد نفت و گاز طبیعی خود به روسیه وابسته است، پوتین فرض کرد که اروپاییها به تهاجم اعتراض خواهند کرد اما در نهایت کنار میروند.
با نگاهی به آینده، پنج عامل می تواند بحران انرژی امروز را بدتر کند. اول، پوتین با کاهش حجم قرارداد گاز طبیعی که روسیه به اروپا عرضه میکند، جبهه دومی را در درگیری باز کرده است. هدف این است که اروپاییها نتوانند به اندازه کافی برای زمستان آینده ذخیره کنند و قیمتها را بالاتر ببرند و مشکلات اقتصادی و اختلافات سیاسی ایجاد کنند. پوتین در سخنرانی خود در ژوئن در مجمع بینالمللی اقتصادی سن پترزبورگ استدلال خود را به صراحت بیان کرد: «بدتر شدن مشکلات اجتماعی و اقتصادی در اروپا»، «جوامع آنها را از هم جدا خواهد کرد» و «ناگزیر به پوپولیسم و تغییر نخبگان در اروپا منجر میشود».
کوتاه مدت؛ همانطور که می دانیم، آلمان اکنون نیاز به جیره بندی گاز را پیش بینی می کند و وزیر امور اقتصادی آن، روبرت هابک، هشدار می دهد که اگر اروپا نتواند اقتصاد ناشی از انرژی امروز را مدیریت کند، در مورد یک "سرایت به سبک لیمان" (با اشاره به بحران مالی 2008) هشدار می دهد.
دوم، توافق هسته ای جدید یا احیا شده با ایران بعید است. بنابراین، تحریمها از این کشور برداشته نمی شود و این بدان معناست که نفت ایران به این زودیها وارد بازارهای جهانی نخواهد شد.
سوم، اگرچه ممکن است عربستان سعودی تولید نفت خود را برای کمک به «با ثبات کردن» بازارهای نفت در ارتباط با سفر آتی جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده افزایش دهد، اما به نظر نمی رسد که نفت اضافی در عربستان وجود داشته باشد، زیرا مقدار نفت اضافی در عربستان وجود ندارد. در همین حال، بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت دیگر حتی نمیتوانند به سطح تولید قبلی خود بازگردند، به دلیل عدم سرمایهگذاری و تعمیر و نگهداری از زمان همهگیری کرونا.
چهارم، تقاضای چین برای خرید نفت به دلیل قرنطینه های «کووید» که به شدت فعالیت اقتصادی را محدود کرده، به طور قابل توجهی کاهش یافته است اما اگر بسیاری از محدودیت ها را بردارد، افزایش زیادی در مصرف و تقاضای نفت به دنبال خواهد داشت.
در نهایت، هر چقدر هم که توان بازار نفت خام تنگ باشد، در بخش پالایشی که بنزین، گازوئیل و سوخت جت را که مردم واقعاً استفاده میکنند تولید میکند، تنگاتنگی بیشتری وجود دارد. این بخش به یک سیستم پیچیده و بسیار به هم پیوسته در سراسر جهان تبدیل شده است.
روسیه محصولاتی را که به اروپا ارسال می کرد پالایش می کرد، در حالی که اروپا بنزینی را که نیازی به آن نداشت به سواحل شرقی ایالات متحده می فرستاد و غیره. در برخی مکانها، این سیستم به طور کامل رو به اتمام است و پالایشگاههای ایالات متحده در حال حاضر با حدود ۹۵ درصد ظرفیت کار میکنند اما سیستم به طور کلی هنوز نمی تواند با تقاضا سازگار باشد. پالایشگاههای روسیه فقط تا حدی کار می کند و اروپا را از محصولات نفتی محروم میکنند و بنزین اروپایی کافی به آمریکای شمالی نمی رسد. پالایشگاههای چینی با ظرفیت کمتر از ۷۰ درصد کار میکنند؛ حدود چهار میلیون بشکه نفت در روز ظرفیت پالایش در سرتاسر جهان به دلیل همهگیری، مقررات جدید و اقتصاد بد تعطیل شده است. خطر تصادفات، تصمیمگیریهای ضعیف سیاستگذاری و طوفانی که پالایشگاهها را در ساحل خلیج آمریکا نابود میکند، اضافه کنید و وضعیت میتواند حتی بدتر نیز شود.
با این حال، چند کشور هنوز هم می توانند تولید را افزایش دهند. کانادا – چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان، پس از ایالات متحده، عربستان سعودی و روسیه – میتواند با همکاری بازار اصلی خود، ایالات متحده، بشکههای بیشتری را تامین کند. تولید نفت شیل ایالات متحده دوباره شروع به کار کرده است و می تواند در سال جاری 800هزار تا یک میلیون بشکه در روز به تولید جدید بیافزاید – تولیدی بسیار بیشتر از مجموع سایر نقاط جهان.
عوامل دیگری که می توانند بحران را کاهش دهند عبارتند از تغییرات قیمت و نحوه واکنش مصرف کنندگان. در ماه مه، تقاضای بنزین در ایالات متحده 7 درصد کمتر از ماه مه 2019، قبل از همهگیری بود. کاهش رشد اقتصادی نیز می تواند قیمت ها را کاهش دهد.
آخرین شاخص مدیران خرید جهانی S&P به تضعیف رشد اقتصادی اشاره میکند، به طوری که فعالیتهای تولیدی ایالات متحده در اوج قرنطینه همهگیر و در طول بحران مالی سال 2008 "به سمت کاهش رفت؛ تا حدی که تنها از دو برابر بیشتر شد" اشاره میکند. به همین ترتیب، رشد اروپا به شدت کاهش یافته و به پایینترین حد در 16 ماه گذشته رسیده است. چنین کاهشی می تواند تقاضا را کاهش و قیمت انرژی را پایین بیاورد.
شش ماه آینده بسیار مهم خواهد بود و نشان می دهد که آیا اروپا می تواند در زمستان آینده مانور دهد یا خیر. در تصمیمی که هابک آن را «تلخ» اما «ضروری» نامید، اروپا باید زغال سنگ بیشتری بسوزاند. در ماههای سخت پیش رو، نیاز به همکاری آگاهانهتر بین دولت و صنعتی است که جریانهای انرژی را که اقتصادهای مدرن به آن وابسته هستند، مدیریت میکند.
منبع: پراجکت سیندیکیت / ترجمه: سید رحمان موسوی
نظر شما :