اندیشه سیاسی، مادر سیاست خارجی های بزرگ است

از به کار بردن عبارت «عمق راهبردی» خودداری کنیم

۰۲ تیر ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۱۲۶۹۴ اخبار داخلی نگاه ایرانی
نویسنده خبر: نعمت الله مظفرپور
نعمت اله مظفرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی  می نویسد: عبارت «عمق راهبردی»، با دین و مکتب سیاست خارجی ج. ا. ایران سازگار نیست. عمق راهبردی مبتنی بر مکتب رئالیسم و ایستاری لائیک و سلطه طلبانه است که قدرت نرم ما را مضمحل و «نظام معانی مقاومتی» را خنثی می کند.
از به کار بردن عبارت «عمق راهبردی» خودداری کنیم

دیپلماسی ایرانی:

• نگارنده سه سال پیش یادداشتی در سایت دیپلماسی ایرانی با عنوان «چگونه عمق راهبردی ج.ا.ایران را پایدار کنیم؟» منتشر کرد که بازتاب و بازنشر گسترده ای داشت. اما از آن تاریخ احساس کردم که به کارگیری عبارت عمق راهبردی خوب نیست. اساسا به کارگیری مفاهیم نظامی بویژه دوگانه هایی مانند تاکتیک- استراتژی برای امور سیاسی و فرهنگی غلط است. مفاهیم نظامی عمدتا بسیط بوده و قادر به انتقال مضامین پیچیده، چندرگه و چندساحتی سیاست خارجی و دیپلماسی نیستند!  غرض اینکه بدانیم که کنش کلامی، پیچیده ترین کنش عالم سیاست است. هر کلمه ای را نمی توان هرجایی استفاده کرد.

• تا آنجایی که بررسیهای قلیل نگارنده قد می دهد، می توان گفت عبارت «عمق راهبردی»، با اخلاق، تدین و مکتب سیاست خارجی ج. ا. ایران سازگار نیست و نباید از این عبارت استفاده کنیم بلکه باید کلمات دیگری را پیدا کنیم. این عبارت با فکر دینی و فرهنگ و قانون اساسی ما سازگار نیست. گرچه همگان تحقق مضمون عمق راهبردی را در دستور کار دارند اما از نهادن این «مفهوم» بر روی آن «مضمون» ابا دارند. شاید به خاطر وقوف بر عوارض معنایی است که جهانیان از آن به ندرت استفاده می کنند. مخالفین و منتقدین ما بویژه متعاقب بحران سوریه، ایران را متهم به دوری از دین گرایی و انحراف از موازین اصیل انقلاب اسلامی کرده و مدعی هستند که کنش ایران دیگر دینی نیست بلکه استراتژیک است.

• عمق راهبردی اساسا یک واژه نظامی است و ناظر بر فاصله خط مقدم جبهه نیروهای خودی با مناطق صنعتی و جمعیتی، پایتخت و مکانهای اعمال قدرت است. در این منطق به هر میزان که فاصله بین خط مقدم و مکانهای مهم و اصلی قدرت و مراکز نظامی خودی بیشتر باشد، دست آن کشور، برتر و عمق راهبردی آن بیشتر است. لذا کشورها جهت منع نزدیکی دشمن به مرزهای خود، منطقه درگیری را به جاهای دیگر منتقل کرده و یا در جاهای دور و کشورهای ثالث متوقف می کنند. امروزه اما مفهوم عمق راهبردی دارای بار معنایی گسترده ای بوده و به ابزارهای سیاسی، جغرافیایی، نیروی انسانی، اعتقادی، نیروهای بالقوه و بالفعل دفاعی یک ملت و یک کشور برای دفاع از «خود-من» در مقابل توطئه ها و دسیسه های کشورهای متخاصم گفته می شود. یعنی در صورت درنظر داشتن تعریف عام تر و حتی با قید مفهوم مقاومت در مقابل سلطه گران؛ هم به کارگیری این عبارت همچنان خوب نیست. چون در هر صورت این عبارت ناظر بر« خویشتن- منیت» و مصالح و منافع خودی به بهای پایمالی طرف ثالثی است که ممکن است دوست نداشته باشد با ما همراهی کند. یعنی اینگونه به ذهن متبادر می گردد که کشور دارای عمق راهبردی، برای دور کردن دشمن از خود، یک کشور ثالثی را ذبح می کند. در حالیکه اصول قانون اساسی ما و سیره و مجاهدتهای عملی ما ناظر بر مبارزه با استکبار و دفاع از مستضعفان یعنی«دیگران» و نه مبتنی بر« منیت و خودخواهی» است.

• خلاصه اینکه عبارت عمق راهبردی، مفهومی هم غیراخلاقی و هم غیردینی و سکولار و لائیک و ممزوج با «سلطه» است. عمق راهبردی ناخواسته این مفهوم را اشاعه می دهد که ایران هم کشوری مانند سایر قدرتها است. در حالیکه واقعا چنین نیست. عمق راهبردی، ایستاری رئالیستی و مبتنی بر سیاست عریان قدرت است. لذا بیان اقدامات و کمکهای ما به منطقه، با ادبیات رئالیستی، قدرت نرم و مشروعیت ما را مضمحل می کند یعنی هم برای مبارزه با استکبار هزینه می دهیم و هم آنرا با ادبیات غیردینی و غیراخلاقی معرفی می کنیم. نیازمند وضع مفاهیم دقیق برای مضامین ممتاز خود هستیم. بپذیریم که سیاست خارجی و دیپلماسی امری تخصصی، بغرنج و معمایی است.

• به طور کلی اعوجاجات مفهومی- نظری ما در سیاست خارجی زیاد است و کلماتی را به کار می گیریم که نمی دانیم چیستند. تنظیم چنین دستگاهی، کار رشته اندیشه سیاسی است. اندیشه سیاسی مادر سیاست خارجیهای بزرگ است. آکادمیهای جهان بی جهت فعال نیستند. آنها به سیاست خارجی کشورشان کمک می کنند. واقعا دکتر سید جواد طباطبایی درست می گوید که دانشگاههای اروپایی، دانشگاههای اروپا هستند. یعنی مساله آنها اروپا و تمدن اروپایی است و یا مثلا دانشگاه برلین دانشگاه آلمان است چون اصلا بنا به نیاز و مساله بغرنج آلمان، تاسیس شده است. اما مساله دانشگاه ایرانی، ایران نیست{قاعدتا تعاریف صاحبنظران از ایران متفاوت است. مثلا دکتر موسی نجفی ایران و ایرانشهری را به گونه ای متفاوت از طباطبایی می بیند}. دانشگاه ایران ادامه دانشگاه غرب است و دانشگاه ایران نیست. غرض از این نقل قول غیرمستقیم؛ این است که تاکید شود که ما اکنون نیازمند دانشگاه و اندیشکده ای هستیم که مساله اش و دردش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد. مقلد دیگران نباشد. از هژمونی آموزه های راست و چپ غربی آزاد باشد. شکل گیری چنین نهادی هم لوازم و مقتضیات خاص خود را دارد.

• در پایان دو نکته قابل ذکر است: نخست اینکه «مضمون» عمق راهبردی از نظر معرفتی لزوما با دین ناسازگار نیست و حصر عقلی مطلق بین ایندو وجود ندارد. اما دغدغه نگارنده، فهم و تفسیر دیگران از ما است. مساله، دقت در بهره برداری از یک مفهوم است. دوم اینکه برخیی مانند دکتر طباطبایی اصل به کارگیری راهبرد به عنوان ترجمه کلمه استراتژی را رد کرده و معتقد است راهبرد اصلا نمی تواند مرادف فارسی استراتژی باشد که بحث جداگانه ای است. 

نعمت الله مظفرپور

نویسنده خبر

پژوهشگر اندیشه سیاسی و دیپلماسی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران عمق راهبردی سیاست خارجی ایران جمهوری اسلامی ایران نعمت الله مظفرپور سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران


( ۱۱ )

نظر شما :

مصطفی رضائی ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | ۲۱:۳۲
باتشکر از جناب مظفرپور که با سنجیدن ابعاد مختلف یک مفهوم ، نتایج کاربردی آن در دیپلماسی و تاثیر آن بر منافع ملی را بررسی کرده اند. tarehai