ترکیه هم ردیف قدرت های بزرگ مثل آلمان، انگلیس و فرانسه
جنگ اوکراین و فرصتی طلایی که برای اردوغان مهیا شده است
نویسنده: استیون کوک (Steven A. Cook)
دیپلماسی ایرانی: جنگ روسیه در اوکراین فرصتی برای ترکیه است. نه با استناد به این روایت که مانند دوران جنگ سرد، ترکیه می تواند سنگری در برابر روسیه باشد بلکه به این خاطر که ترکیه این بار حاضر نیست به راحتی نقش نگهبان جبهه جنوب شرق ناتو را بازی کند.
نارضایتی ترکیه بیشتر به انتظارات حزب حاکم این کشور، یعنی حزب عدالت و توسعه، از اینکه ترکیه می تواند یک قدرت بین المللی باشد، همچنین به احساس تهدید از جدایی طلبان کُرد و ناامیدی از اتحادیه اروپا و ایالات متحده مربوط می شود. این ناامیدی و آسیب ها سبب شد که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه از همان اوایل بحران اوکراین به سمت همتای روسش چرخش کند. به رغم اختلاف نظرهای ترکیه و روسیه پیرامون سوریه، لیبی، قره باغ و حتی اوکراین، گسترش روابط دوجانبه باعث بی اعتمادی بیشتر غرب به ترکیه شده است.
گرداب اوکراین یکی دیگر از فرصت های اردوغان است تا نقش ترکیه را به عنوان یک میانجی منطقه ای پررنگ سازد و این فرضیه را محقق کند که ترکیه یک رهبر جهانی است و می تواند در رده کشورهای آلمان، فرانسه و انگلستان بایستد.
در گذشته نزدیک، ترکیه در انزوای کامل بین المللی قرار داشت. تهدید قبرس و یونان و رها کردن موج پناهجویان به سمت اروپا، درگیری با فرانسه بر سر لیبی، روابط پرتنش با اروپا را به همراه آورد. در آسیا هم روابط نه چندان خوب ترکیه با کشورهای بزرگ و تاثیرگذار منطقه از جمله عربستان، امارات و مصر و همچنین اسرائیل تا آنجا پیش رفت که نزدیکی روابط این پایتخت ها علیه ترکیه را در پی داشت. دولت جو بایدن در واشنگتن هم که عملا ترکیه را نادیده گرفته بود.
این واقعیت که ترکیه نه می تواند کاملا طرفدار اوکراین باشد و نه کاملا ضد ولادیمر پوتین و روسیه، فرصتی را برای اردوغان فراهم می کند تا نقشی را که در اواسط دهه 2000 ایفا کرده بود از سر گرفته و چه بسا تقویت کند.
بین سال های 2005 تا 2011، دولت ترکیه به دنبال ایفای یک نقش سازنده در خاورمیانه بود: نظارت بر گفت وگوهای غیر مستقیم بین سوریه و اسرائیل، استقرار نیروهای حافظ صلح در لبنان که به دنبال غلبه بر نفوذ ایران در سوریه و استفاده از قدرت اقتصادی اش برای برقراری روابط حسنه با کشورهای منطقه حاصل شد.
منتقدان، میانجی گیری ترکیه در جنگ اوکراین را صرفا تلاشی برای برقراری همترازی با دیگر میانجی ها (به ویژه اسرائیل) یا یک اقدام پوششی از سوی آنکارا برای موضع طرفدارانه اش نسبت به مسکو می دانند. البته، یک منطق قانع کننده برای هر دو نقد وجود دارد: نخست اینکه اردوغان علاقه ای ندارد که در سایه دیگر میانجی ها، به ویژه نخست وزیر اسرائیل قرار گیرد. دوم، ترکیه برای انجام عملیات نظامی در سوریه نیازمند بردباری روسیه است.
البته پوتین رهبری است که به امتیاز ندادن شناخته شده است. با این حال، اردوغان برای ایفای این نقش بهتر از بقیه عمل می کند. او کاریزماتیک، یک همکار قدرتمند و رهبری است که همکاری با او حتی به رغم اختلافات عمیق ممکن به نظر می رسد. اردوغان رهبر یک کشور مهم ناتو و پل ارتباطی برای واشنگتن و بروکسل نیز هست.
اردوغان می تواند در تلاش برای ایجاد کریدورهای بشردوستانه و ارائه کمک های ضروری به اوکراینی های نیازمند، موثر باشد. البته به زبان آوردن این ایده ها راحت تر از انجام آنهاست اما به نظر نمی رسد کشوری بهتر از ترکیه بتواند برای آن تلاش کند. دور تازه گفت وگوهایی که روز سهشنبه هفته گذشته در استانبول به پایان رسید، امید به آتشبس را زنده و کمکهای مورد نیاز اوکراینیهای تحت محاصره را فراهم میکند. چه آتش بس محقق بشود یا نشود، خبر خوب برای اردوغان این است که او نیازی ندارد ثابت کند که ترکیه می تواند یک بازیگر سازنده در اروپا، خاورمیانه و مدیترانه شرقی باشد.
چه بسا تصمیم اردوغان برای خرید سامانه های S-400 از مسکو – اگر اردوغان خوب بازی کند – عاملی حیاتی در بازگشت قدرت و اعتبار برای ترکیه باشد.
منبع: فارن پالسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :