قاره سبز، غول یا کِرم ترسو در نظام جهانی؟
اروپای کوتوله در دام پوتین
دیپلماسی ایرانی: یک سیاستگذاری اثربخش بهخصوص در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل بر تحریک سایر مراکز قدرت یا مدعیان قدرت برای ورود به حوزه تنش استوار است. تحریک مدعیان، رقیبان یا دشمنان به ورود به یک تنش یا بحران فراگیر میتواند اصلی بنیادین در سیاستگذاری خارجی باشد که از چشم سیاستگذاران و رهبران بسیاری دولتها مخفی میماند.
سیاستگذاران ارشد و رهبرانی که از اقتدار لازم در درون کشور خویش و نظام جهانی برخوردارند در مقابل هر گونه تهدیدی که اصل بقا و اقتدار آنان را آسیبپذیر کند واکنشی سخت و شدید نشان میدهند. این تهدیدات ممکن است تنش و اختلاف مرزی، رونق اقتصادی رقیب، ظهور یا تقویت ائتلافهای رقیب، تغییر نظم منطقهای و جهانی و ... باشد که یک سیاستگذار مقتدر را به واکشنی سخت و شدید علیه تهدیدات متمایل میکند.
اصل نهان در هر گونه کنش و واکنش سخت در نظام منطقهای و جهانی را میتوان اصل تضمین بقای خویش از سوی سیاستگذاران و رهبران برشمرد که آن را به منافع ملی کشور خود مرتبط میکنند.
جنگ روسیه و اوکراین یا همان تجاوز روسیه به اوکراین فارغ از تحلیلهای مختلف تاریخی، سیاسی و ...، یکی از جلوههای کنش یک سیاستگذار ارشد جهانی برای تضمین اقتدار و بقای خود در قالب تحریک سایر بازیگران به واکنشهای انفعالی و قبول هزینههای گزاف است. کنش سخت و خسارتبار ولادیمیر پوتین که جنگ 2022 اوکراین را بر سپهر جهانی بهویژه اروپا تحمیل کرده، بخشی از سیاستگذاری نهانی دولت روسیه برای تضمین بقا و اقتدار خود در نظام جهانی است که بر دو محور بنا شده شده است.
1- اقدام نظامی و سرکوب تهدیدات نزدیک مرزی مانند اوکراین و ...
2- کشاندن رقیبان و قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی به یک فرآیند فرسایشی با هدف تضعیف و فروپاشی منابع اقتدار آنان بهخصوص در حوزه اقتصاد و سلب مشروعیت سیاسی از اتحادیه اروپا و آمریکا در افکار عمومی جهانی.
این اهداف دولت پوتین در جنگ اوکراین در نهایت برای تضعیف و سرکوبی تهدیدات داخلی و خارجی طراحی و اجرا شدهاند که نیت و هدف نهایی آن تضعیف و زوال قدرت رقیبان اروپایی است که در محورهای زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
یکم - اروپای کوتوله یا غول اقتصادی در دام هزینههای جنگی پوتین: اتحادیه اروپا با دارا بودن 26 عضو اصلی و اوکراین به عنوان عضو نمایشی این اتحادیه که بعد از تهاجم روسیه به این کشور به صورت کاملاً نمایشی و انفعالی به عضویت اتحادیه پذیرفته شد، ساختاری است که دارای تعدادی از قدرتهای بزرگ جهانی ازجمله: آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و ... است و ادعای یک اروپای قدرتمند، متحد و همسو را دارد.
اما این اتحادیه از همان آغاز نیز با اختلافات و چالشهای درونی و راهبردی مواجه بوده که خروج انگلیس از اتحادیه در ابتدای 2020 مهمترین جلوه این ضعف ساختاری و راهبردی در درون اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا در بسیاری مسائل جهانی تنها در حد یک قدرت حاشیهای و جهان سومی به ایفای نقش پرداخته و هر کدام از کشورهای عضو به تنهایی نقش برتر و مهمتری داشتهاند!
اتحادیه اروپا اکنون نماد همان جامعه اروپای دهه 1990 است که وزیر امور خارجه بلژیک در تحولات اشغال کویت توسط عراق آنرا با این عناوین: «اروپا یک غول اقتصادی، یک کوتوله سیاسی و یک کِرم نظامی است.»1توصیف کرده است.
اتحادیه اروپا و بلکه کل اروپا مانند کوتوله سیاسی است که سالها خود را در قامت یک قدرت بزرگ جهانی جا زده و سعی داشته با دیگر چهره و مزیت نسبی خود که همان غول اقتصادی و پیشرفت اقتصادی بود، نقص کوتوله بودن سیاسی خود را پنهان کند!
اتحادیه اروپا با وجود بحرانهای متعدد اقتصادی نظیر بدهی و ورشستگی یونان و ایتالیا، افزایش تورم، افزایش مهاجرت و پناهندگی به اتحادیه، بحرانهای زیست محیطی و ... در دو دهه اخیر به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در رقابت با چین، ایالات متحده امریکا، ژاپن و ... حضور داشته است و در سایه این برتری اقتصادی به دخالت در صحنه جهانی و اثرگذاری بر معادلات بینالمللی مشغول بوده است.
جنگ روسیه علیه اوکراین را میتوان سیاستی دانست که برتری اقتصادی اروپا را در مسیر زوال و فروپاشی قرار داده و اروپا را در اقتصاد نیز به قدرتی ناتوان بدل میکند. این سیاست پوتین تاکنون اثرات خود را بر اقتصاد اروپا به خوبی نشان داده است.
اتحادیه اروپا و بلکه کل اروپا، وابستگی شدیدی به منابع انرژی بهخصوص نفت و گاز خارج از اروپا دارند، به گونهای که حداقل 40 درصد از مصرف گاز اروپا از خود روسیه تأمین می شود2و نفت روسیه نیز با سهم حدود 30 درصدی از جایگاه ویژهای در بازار اروپا برخوردار است به گونهای که دولتهای غربی و حتی آمریکا و انگلیس نیز حاضر به تحریم نفت و گاز روسیه نشدهاند.
بر اساس آمار و دادههای دقیق منتشره در ابتدای سال 2022 اندیشکده بروگل که در حوزه تخصصی اقتصاد فعال بوده و مرکز آن در بروکسل است، واردات گاز اتحادیه اروپا از روسیه به 1670 تراوات ساعت (1.670میلیارد مگاوات ساعت) در سال 2021 رسیده 3 و جایگزینی آن در کوتاهمدت را امری غیرممکن اعلام کرده بود.
افزایش فوری و شدید بهای نفت و گاز در بازارهای جهانی که افزایش قیمت نفت از حدود 93 دلار در روز قبل از تجاوز روسیه به اوکراین به بالای 100 دلار در همان روز حمله روسیه و افزایش آن به بالای 130 دلار در حال حاضر و نیز رشد چند برابری قیمت گاز در بازارهای جهانی بهویژه اروپا که تنها طی 2 هفته از 78 دلار برای هر مگاوات ساعت در 2 اسفند 1400 به 374 دلار برای هر مگاوات ساعت4 در 16 اسفند 1400 افزایش یافته یعنی افزایش نزدیک به 5 برابری در قیمت گاز اروپا را به دنبال داشته و پیامدهای اقتصادی فراگیر مانند افزایش بهای بنزین و سایر سوختهای خودرویی، افزایش بهای برق و ... را میتوان ازجمله اولین جلوههای سیاست زیرکانه پوتین برای سرنگونی غول اقتصادی اروپا محسوب کرد که با اروپای کوتوله سیاسی نیز همخوانی داشته باشد.
دولت روسیه به رهبری پوتین علاوه بر سیاست سرکوبی تهدیدات نزدیک مرزی و ارضی با همسایگانی مانند اوکراین، هدفی بزرگ برای زوال و فروپاشی اقتصاد اروپا، تضعیف و شکست اقتصادی رقیبان بزرگی مانند آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و ... را طراحی و در دستورکار دارد که شوک شدید و انفجاری به بازارهای انرژی بهویژه نفت و گاز از اصلیترین ابزارهای این سیاست روسیه است.
دیگر جلوهها و مؤلفهای سیاست روسیه برای فشار و تضعیف اقتصاد اروپا را میتوان در فشار هزینههای موج بزرگ مهاجرین و پناهندگان اوکراینی برای دولتهای اروپایی، تنشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولتهای اروپایی در پذیرش مهاجرین، افزایش هزینههای کمک نظامی به اوکراین، افزایش هزینههای نظامی و دفاعی کشورهای اروپایی بهصوص آلمان خلاصه کرد که کل ساختار اقتصادی اتحادیه را تغییر سیاستها و روند سابق مواجهه ساخته است.
دوم - تحریک قدرتهای اروپایی به قدرتنمایی و قدرتطلبی سیاسی و ارضی: یکی دیگر از اهداف روسیه در حمله به اوکراین را میتوان تحریک دولتهای اروپایی به افزایش هزینههای نظامی، دفاعی و سپس بهرهبرداری از این نظامیسازی فضای اروپا برای ایجاد اختلاف و تنش مرزی و ... میان قدرتهای اروپایی دانست.
افزایش شدید و فوری هزینههای نظامی و دفاعی قدرتهای اروپایی نظیر انگلیس، فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و ... بهخصوص آلمان که فشار زیادی بر اقتصاد این کشورها وارد کرده است، سبب ایجاد تنشهای نظامی، قدرتنمایی و قدرتطلبی دولتهای مذکور علیه یکدیگر طی سالهای آینده خواهد شد و اروپا را با یک چالش جنگ درونی مواجه خواهد ساخت که به سود روسیه و منافع راهبردی روسیه در اروپا و جهان خواهد بود.
سوم - فروپاشی پرستیژ و هیمنه اقتدار اتحادیه اروپایی: اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر مستقل از کشورهای اروپایی که گهگاه مسئول سیاست خارجی آن در کنار سایر وزیران امور خارجه کشورهای اروپایی در تحولات و تنشهای منطقهای و جهانی ایفای نقش میکرد، اکنون از مدیریت و کنترل بحران جنگ اوکراین و پیامدهای آن نیز عاجز نشان میدهد.
اتحادیهای متشکل از 26 کشور پس از خروج انگلیس که ادعای سیاستگذاری جهانی داشته و خود را یک قدرت برتر و فراگیر جهانی نمایش میداد، اکنون در مقابل تنها یک قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه دچار ناتوانی و ناکارآمدی شده و هیمنه اقتدار و پرستیژ پوشالی 20 ساله آن تنها در چند ساعت فروپاشیده است.
فروپاشی هیمنه و پرستیژ اتحادیه اروپا متشکل از 26 کشور و البته با همراهی سایر کشورهای اروپایی بهویژه انگلیس در مقابل تنها یک کشور، جلوهای از همان پوشالی بودن قدرت و هیمنه اروپاست که سالها سعی داشتند خود را یک قدرت بزرگ و اثرگذار جهانی در نظام جهانی جلوه کنند اما اکنون در مقابل تجاوز روسیه به مرزهای خود هراسناک و آشفته شده و تنها به نمایشهای مضحک رسانهای و تحریک اوکراین به مقاومت در برابر روسیه یا استخدام و اعزام مزدور به اوکراین متوسل شدهاند!
*
نهتنها اتحادیه اروپا، بلکه کل اتحادیه اروپا و غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا بعد از سه دهه قدرتنمایی و نمایش پرستیژ دروغین از ابهت و اقتدار بیرقیب در نظام جهانی پساکمونیسم اکنون در ابتدای سال 2022 میلادی بار دیگر به قبل از 1990 برگشته و در مقابل رقیب دیرینه خود روسیه به زانو درآمدهاند.
وضعیت اسفناک سیاستگذاران و سیاستهای اروپایی و غربی در مقابل تجاوز روسیه به اوکراین و قدرتنمایی آشکار پوتین در صحنه جهانی، یادآور همان جمله وزیر امور خارجه بلژیک در دهه ابتدای دهه 1990 است که گفته بود: «اروپا یک غول اقتصادی، یک کوتوله سیاسی و یک کِرم نظامی است.»
اروپا یک غول اقتصادی بود که در سایه ایالات متحده آمریکا و حمایتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی بهخصوص طرح مارشال رشد کرده بود و یک غول با دست و پای ضعیف بود.
اروپا یک کوتوله سیاسی است که در معادلات و تحولات جهانی در راستای سیاستهای ایالات متحده آمریکا اقدام کرده و ماهیت و هویت مستقلی را نمایش نداده است.
اروپا یک کِرم نظامی است که مانند کرمی ترسو در زیر خاک مخفی شده و در عالم واقعیت توان مقابله با قدرتهای بزرگ مانند روسیه را ندارد.
غول اقتصادی که دست و پایی قوی نداشت یعنی ابعاد نظامی و سیاسی آن ناتوان بودند سرانجام با صورت به زمین خورد و تمام ابهت و هیمنه آن فروپاشید، فرآیندی که غول اقتصادی اروپا را اکنون در مقابل روسیه این چنین عاجز و ذلیل کرده است.
**
اروپای بزرگ و مدعی اکنون در دام سیاست گسترشگرایانه پوتین گرفتار شده و مجبور به اصلاح و تغییر سیاستگذاری عمومی بهخصوص سیاستگذاری خارجی، دفاعی و امنیتی خود برای مقابله با قدرتنمایی روسیه و حفظ هویت و تمامیت ارضی خود شده است.
اصلاح و تغییر سیاستگذاری اروپا از روند مسالمتآمیز و مصالحهجویی به روند دفاعی و تهاجمی با هزینههای بسیار زیاد اقتصادی و پیامدهای خسارتبار مالی و سیاسی همراه است که مطابق میل، نیت و اهداف ولادیمیر پوتین در حمله نظامی به اوکراین است.
حمله روسیه به اوکراین اهداف و نیات پوتین برای آشوب اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی در اروپا را تحقق بخشیده و اتحادیه اروپا را نیز با سرخوردگی بزرگ مواجه ساخته است که سالها در توهم برتری و هژمونی بر اروپا قرار داشت. اکنون اروپا و اتحادیه اروپا به غولی پوشالی بدل شده است که حتی ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو نیز از سیاستهای آن پیروی نکرده و در فرآیند تحریم علیه روسیه شرکت نمیکند!
نتیجه سه دهه هزینههای اقتصادی و سیاسی برای کسب پرستیژ و جایگاه برتر در نظام جهانی از سوی اتحادیه اروپا طی تنها 24 ساعت بعد از حمله روسیه به اوکراین بر باد رفته و اتحادیه اروپا مانند کِرمی ترسو بار دیگر به آغوش آمریکا پناه برد تا نشان دهد که غول اقتصادی نیازمند توان و اقتدار نظامی است.
منابع:
1- برچر، مایکل. بحران در سیاست جهان- یافتهها و مطالعات موردی. ترجمه حیدرعلی بلوجی. تهران. مطالعات راهبردی. 1394. چاپ دوم. جلد دوم، ص 211
2 – روزنامه تایم. 13 اسفند 1400. به آدرس: https://time.com/6154982/europe-russia-gas-climate-consequences/
3- اندیشکده بروگل . 7 بهمن 1400. به آدرس: https://www.bruegel.org/2022/01/can-europe-survive-painlessly-without-russian-gas/
4- خبرگزاری راشاتودی . 16 اسفند 1400. به آدرس: https://www.rt.com/business/551391-gas-europe-historic-high/
نظر شما :