جنگ اوکراین چه تاثیری بر مذاکرات وین دارد؟
احیای برجام یا شکست مذاکرات در سایه نتیجه سفر امروز گروسی به تهران/ رئیسی، امیرعبداللیهان و قالیباف به دنبال احیای برجام هستند
دیپلماسی ایرانی – در واپسین دقایق جمعه شب شاهد ورود رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران بودیم. این سفر سومین سفر گروسی به تهران در دولت رئیسی است که با هدف حل اختلافات باقیمانده و بررسی موضوعات پادمانی در دستور کار قرار گرفته است. لذا به باور بسیاری از کارشناسان این سفر در موفقیت یا شکست مذاکرات تاثیر مستقیم و جدی دارد. از این رو می توان حضور مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و خروجی دیدار امروز شنبه وی با محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی را یک نقطه عطف در حصول توافق وین دانست. از این منظر دیپلماسی ایرانی در گفت و گویی با جلال میرزایی، نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره دهم و تحلیلگر مسائل بینالملل به تاثیر این سفر گروسی بر مذاکرات وین و همچنین بررسی سایه جنگ اوکراین بر خروجی رایزنی های هسته ای پرداخته است که در ادامه میخوانید:
بر اساس گفته لورا روزن، خبرنگار المانیتور به نظر می رسد که میخائیل اولیانوف به دنبال ترک میز مذاکره با هدف افزایش تمرکز روی مسایل شورای حکام آژانس انرژی اتمی در خصوص جنگ اوکراین است. این در حالی است که به باور طیف گسترده ای از کارشناسان و ناظران امر روسیه در شرایط حساس کنونی به دنبال استفاده حداکثری از مذاکرات وین در راستای اهداف و منافع خود است، به خصوص آنکه با آغاز تجاوز به خاک اوکراین برنامه جدی برای تداوم و تشدید بنبست دیپلماتیک در مذاکرات وین با هدف استفاده از کارت بازی ایران در برابر اروپا و آمریکا دارد. حال به باور شما اساسا مسکو خواهان ترک میز مذاکرات است و یا حضور با هدف تداوم بن بست در مذاکرات؟
در پاسخ به سوال شما باید به این نکته اشاره کرد که روسیه، هم در مذاکرات قبلی که منجر به حصول برجام شد و هم در مذاکرات یک سال اخیر برای احیای آن همواره بخشی از راه حل مدنظر جمهوری اسلامی ایران بوده است.
پوزش می طلبم. اما این راه حل تا چه اندازه توانسته منافع ملی کشور را در مذاکرات به دنبال داشته باشد، خصوصاً اینکه محمد جواد ظریف در فایل صوتی منتشرشده صراحتا از نقش مخرب روسیه و شخص لاوروف برای به شکست کشاندن مذاکرات برجام سخن گفته بود؟
اینکه به واقع روسیه تا چه اندازه احیای برجام و پیشتر از آن حصول توافق هستهای ایران را در راستای منافع خود میداند باید در مصاحبه جداگانه ای به آن پرداخته شود، اما اینجا باید واقعیت ها را در نظر گرفت. چون به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم روسیه، هم در مذاکرات شکلگیری برجام و هم در مذاکرات یک سال اخیر برای احیای آن بخشی از راه حل مدنظر تهران بوده که اتفاقا غرب هم به نقش مسکو در این خصوص نیاز داشته است. بنابراین اگر در چنین شرایط حساسی که مذاکرات به گامهای پایانی خود نزدیک شده است روسیه بخواهد خود را کنار بکشد با توجه به اینکه اجرای برخی از مفاد توافق وین به نقش روسیه نیاز دارد این مسئله موجب تأخیر در اجرای عملی گامهای برجامی خواهد شد، مگر اینکه ایالات متحده، سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای اروپایی حاضر در برجام درکنار اتحادیه اروپا و چین بخواهند راه حل جایگزینی در نظر داشته باشند که مورد توافق ایران هم باشد. با این وجود و در یک نگاه واقعبینانه من معتقدم که روسیه اساساً بنایی برای خروج از مذاکرات برجام به دلیل تمرکز روی جنگ اوکراین ندارد.
چرا؟
چون در شرایطی که روسیه متهم به تجاوز به خاک یک کشور شده است و از خود چهره ضد دیپلماتیک به جامعه جهانی نشان داده است سعی می کند با نقشآفرینی هرچه بیشتر در مذاکرات وین این چهره را در نزد افکار عمومی و رسانه های جهان قدری تعدیل بخشد. یعنی روسیه برای تطهیر نسبی چهره خود هم که شده سعی می کند در مذاکرات کماکان حضور داشته باشد. از طرف دیگر همان گونه که اشاره کردید به دلیل تبعات جنگ اوکراین اکنون روسیه بیش از هر زمان دیگری به حضور در مذاکرات وین در راستای اهداف و منافع خود نیاز دارد. حال باید دید که نهایتاً روسیه در این روزهای پایانی برجام کدام گزینه را عملیاتی خواهد کرد، خروج از مذاکرات یا تداوم حضور برای نشان دادن چهره دیپلماتیک از خود در عرصه جهانی؟
اما جناب میرزایی با توجه به تبعات جنگ اوکراین و سیل گسترده تحریمهای اقتصادی و انزوای دیپلماتیک روسیه، حتی اگر مسکو به دنبال نقش آفرینی در مذاکرات وین باشد چنین امکانی وجود دارد. در این بین بسیاری معتقدند احتمالا مقصد خروج مواد غنیشده بالاتر از حد مصوب در برجام و یا سانتریفیوژهای پیشرفته روسیه خواهد بود؟
همان گونه که قبلا هم گفتم علیرغم تبعات مخرب جنگ اوکراین به نظر می رسد که طرف های اروپایی و آمریکا کماکان بر حضور روسیه به عنوان بخشی از راه حل احیای برجام تاکید دارند. حتی در شرایطی که برخی از احتمال اخراج روسیه از مذاکرات وین سخن گفتند کاخ سفید صراحتا عنوان داشت که، نه توان و نه تمایلی برای کنار گذاشتن روسیه از مذاکرات وین وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد که غرب نیز به نفوذ و جایگاه روسیه برای احیای برجام نیاز دارد هر چند که در آن سوی داستان شاهد تقابل و گسل دیپلماتیک مسکو با واشنگتن و قاره سبز هستیم. به موازات این نکات یاد شده من معتقدم اگر طبق اخبار واصله توافق ظرف امروز و فردا به دست آید فضای مناسبی برای اجرای شدن آن از سوی همه طرف ها وجود دارد، اما اگر این مذاکرات و شکلگیری توافق طولانی شود و در این مدت شاهد تشدید جنگ اکران باشیم قطعا اجرایی شدن گام های آن با مشکلات و چالش هایی همراه خواهد بود.
به تاخیر در حصول توافق اشاره داشتید. در شرایطی که ایالات متحده و به خصوص اروپاییها از پایان مذاکرات و حتی گرفتن عکس یادگاری سخن می گویند به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران کماکان اصرار دارد که مذاکرات ادامه پیدا کند و تبریکات زود هنگام اروپاییها و انتشار عکسهای یادگاری از سوی برخی هیاتهای اروپایی در وین را به معنای اتمام مذاکرات نمی داند. در این رابطه سعید خطیب زاده، سخنگوی دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم پنج شنبه شب گذشته در توئیتی عنوان داشت که «گفت وگوهای وین همچنان ادامه دارد. اخبار خوب زودرس جایگزین توافق خوب نمیشود. هیچ کس نمی تواند بگوید که توافق انجام شده است، تا زمانی که همه مسائل مهم باقی مانده حل و فصل شود. تلاش مضاعفی لازم است. اکنون همه بر گام های کلیدی نهایی متمرکز شده اند.» حال به باور شما تاکید و اصرار ایران بر ادامه مذاکرات می تواند ناظر بر همان تاخیر مد نظرتان و تبعات بعدیش باشد؟ آیا باقری کنی که هفته گذشته بعد از مراجعه به تهران و بازگشت به وین، ذیل ارائه درخواست هایی مانند رفع تحریم سپاه پاسداران و ... به عنوان پیش شرط های دیگر تهران برای حصول توافق میتواند دلیل اصلی اصرار ایران برای تداوم مذاکرات باشد؟
در خصوص در پاسخ به این سوال شما باید دو نکته را مدنظر قرار دارد. اول اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بخش رسمی از نیروهای ایران شناخته می شود. این نیروی رسمی ایران در خلیج فارس، دریای عمان، تنگه هرمز، اقیانوسهند و دیگر مناطق فعالیت دارد. لذا اقدام ترامپ برای تروریستی قلمداد کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تحریم آن می تواند حتی بعد از انجام توافق شرایطی را برای تشدید تنش و تخاصم ایجاد کند که آثار مخرب، مستقیم و ملموس روی تداوم احیای برجام داشته باشد. به همین دلیل بدیهی است که باید در این خصوص نیز اقداماتی انجام شود تا نقش برخی پارامترهای مخرب برای تداوم حیات برجام به حداقل خود برسد. ضمن اینکه خروج سپاه پاسداران از تحریم های آمریکا میتواند به برقراری صلح و ثبات در منطقه کمک کند.
چطور؟
ببینید به هر حال خروج سپاه پاسداران از تحریم های آمریکا به شکل جدی میتواند فضا و زمینه برخورد ارتش ایالات متحده را با سپاه در منطقه به حداقل برساند.
در اینجا تاکید شما روی خروج سپاه پاسداران از لیست تحریم های ایالات متحده است یا خروج این نیرو از لیست گروههای تروریستی آمریکا؟
به نظر من باید هر دو مورد به صورت همزمان اجرایی شوند، هم خروج سپاه پاسداران از لیست تحریم های ایالات متحده و هم خروج این نیرو از لیست گروههای تروریستی آمریکا. چون زمانی که بخشی از نیروی رسمی ایران در مناطقی حضور دارند که میتوانند به برخورد و تنش با نیروهای آمریکایی به خصوص سنتکام همراه باشد قطعاً آثار مخربی را حتی بر اجرایی کردن برجام خواهد داشت. لذا خروج همزمان سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی آمریکا و تحریمهای این کشور، هم به صلح و ثبات در منطقه کمک میکند و هم بستر مناسبی برای احیای هرچه بهتر برجام خواهد بود. از طرف دیگر شما به موضع گیری و واکنش کسانی چون سعید خطیب زاده، سخنگوی دستگاه سیاست خارجی اشاره کردید که به واقع جای تأمل دارد؛ تامل از این بابت که سیاستمداران یک کشور ابتدا به ساکن سعی می کنند کمتر دست به واکنش و موضعگیری بزنند و در عین حال این کم گویی و گزیده گوی تاثیر مثبتی در تحقق منافع ملی داشته باشد یا حداقل سعی می کنند به گونه ای از خود واکنش نشان دهند که تاثیر مخربی روی منافع کشور نداشته باشد. حال در شرایطی که شاهد ارسال اخبار مثبت از وین و همچنین خوشبینی طیفی از کارشناسان و تحلیلگران برای حصول زودهنگام توافق هستیم واقعا با چه منطقی سعید خطیب زاده اصرار دارد که این واکنش را از خود نشان دهد و عنوان کند که هنوز توافق انجام نشده است؟ من نمیدانم این افراد چه اصراری دارند عنوان کنند این دست اخبار با تاثیر گذاری بر دستگاه محاسباتی ایران انجام شده است؟ من اصلا نمی دانم این دستگاه محاسباتی جمهوری اسلامی ایران به چه نحوی عمل می کند که با برخی اخبار محاسبات دستگاه حضرات تغییر پیدا میکند؟ من پیشتر در نوشتاری برای دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم که اگر مسئولین سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک کشور در مقاطع و برهه های حساس کنونی حرف زدن بلد نیستند، حداقل حرف نزدن که بلدند. به واقع شرایط حساس کنونی یک فرصت مغتنم برای حصول توافق است، نه به اشتباه این فرض را داشته باشیم که شرایط کنونی بهترین فرصت برای اعمال فشار به طرف مقابل است.
این جمله آخر شما به معنای تایید گفته لارنس نورمن، خبرنگار والاستریتژورنال است که عنوان داشته اگر مذاکرات تا دیروز جمعه تمام نشود طرف غربی میز مذاکرات را ترک میکند و در صورت عدم توافق در نشست دوشنبه شورای حکام احتمالا پرونده ایران راهی شورای امنیت میشود؟
من این تصور را ندارم که غربیها به هر شکلی سعی دارند توافق را به ایران تحمیل کنند. شاید ارجاع پرونده به شورای امنیت به عنوان تهدیدی مطرح باشد، اما در این شرایط غرب تمایلی به شکست مذاکرات ندارد، خصوصا که مذاکرات به گام های پایانی برای حصول توافق نزدیک شده است. طرف دیگر باز هم تکرار میکنم شرایط حساس کنونی به معنای آن است که فرصت مغتنمی برای جمهوری اسلامی در خصوص حصول توافق شکل گرفته است، نه اینکه در این شرایط بحرانی، تهران با یک ارزیابی غلط این فرض را داشته باشد که می تواند از دل شرایط کنونی می تواند فشار حداکثری برای تامین دیگر خواسته های خود داشته باشد. به هر حال اکنون ایران حدود ۸۰ میلیون بشکه نفت در نفتکش ها ذخیره کرده است. در این شرایط که به واسطه جنگ اوکراین شاهد سیر صعودی بهای نفت در بازارهای جهانی هستیم بهترین فرصت ممکن برای توافق و فروش نفت با بالاترین قیمت برای ایران شکل گرفته است. لذا نباید با تاکید و اصرار بر روی برخی خواسته های غیرمنطقی، فضایی را به وجود بیاوریم که این شرایط ایدهآل از دست برود. چون هر لحظه امکان یک توافق احتمالی بین روسیه و اوکراین وجود دارد. اگر این توافق احتمالی شکل بگیرد قطعاً آثار منفی روی قیمت جهانی نفت خواهد داشت. این در حالی است که در شرایط فعلی جنگ اوکراین، ایران، هم به راحتی می تواند نفت خود را با بالاترین قیمت بفروشد و هم اینکه بازار جهانی در فضای کنونی به عرضه بیشتر نفت نیاز دارد. بنابراین جا دارد جمهوری اسلامی در یک موقعیت شناسی تلاش جدی و مضاعفی برای انجام توافق داشته باشد. در این شرایط حساس مسئولین باید، هم خوشبینانه حرف بزنند و هم یک امیدواری را در جامعه تزریق کنند. اتفاقا در این رابطه من سخنان وزیر نفت را درست می دانم که عنوان داشت ایران آمادگی تامین بخشی از نیاز بازار جهانی نفت را دارد. ضمن اینکه ایران آمادگی لازم را دارد که در کوتاه ترین زمان ممکن با تمام ظرفیت، تولید نفت خام و عرضه آن به بازار جهانی داشته باشد. این یک موضعگیری مثبت است که می تواند آثار خوبی را به دنبال داشته باشد. بنابراین نباید در این لحظات و گام های آخر دچار اشتباه شویم. چون دشمنان برجام از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس گرفته تا اسرائیل و مخالفان داخلی بی شک تا آخرین لحظه از هیچ فرصتی برای به بن بست کشاندن مذاکرات دریغ نخواهند کرد.
در راستای همین نکته شما به نظر می رسد که احتمالاً با برخی فشارها سعی خواهد شد از نتایج مثبت سفر امروز شنبه رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران جلوگیری شود؛ سفری که بی شک می تواند با محوریت موضوعات پادمانی در دستور کار قرار گرفته باشد. به ویژه که در مقابل برخی پیش شرطهای ایران مبنی بر رفع تحریم های سپاه پاسداران و مسائلی از این دست در آن سوی داستان هم اروپایی ها و آمریکا سعی دارند پیش شرط های خود را با طرح برخی مسایل پادمانی و نظارتی به خصوص سوالات و ابهامات آژانس پیرامون کشف ذرات اورانیوم با منشاء نامعلوم در در چهار مرکز هستهای ایران مطرح کنند. حال به باور شما این تلاش های مخرب خارجی و احتمالاً داخلی می تواند به شکست سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران منجر شود به ویژه که پیش از سفر گروسی به ایران شاهد رایزنی نخست وزیر اسرائیل با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودیم؟ آیا اگر این سفر با دستاوردی همراه نباشد به معنای شکست کل مذاکرات وین خواهد بود؟
اینکه سفر گروسی به ایران تاثیر مستقیمی بر توافق مذاکرات دارد قطعاً چنین است. اگر در سفر امروز مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گروسی بتواند حداقل به بخشی از خواسته ها و اهداف مورد نظر خود برسد می توان گفت که گام های پایانی احیای برجام و حصول توافق برداشته شده است. همانگونه که عنوان داشتید رایزنی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با نخست وزیر اسرائیل میتواند حکایت از برخی تلاش های مخرب تلآویو برای به شکست کشاندن مذاکرات داشته باشد. البته که به موازات تلاش های مخرب اسرائیل برخی جریان های رادیکال در داخل هم سعی می کنند از توافق احتمالی آژانس و سازمان انرژی اتمی در جریان سفر امروز به تهران جلوگیری شود. به همین دلیل است که من معتقدم دشمنان برجام، چه در داخل و چه در خارج تا آخرین لحظه از تلاش برای شکست مذاکرات دریغ نمی کنند. بنابراین سفر امروز گروسی به تهران و خروجی آن در احیای برجام و یا شکست مذاکرات تأثیر مستقیم دارد. چون حل و فصل موضوعات باقی مانده میان ایران و آژانس بین امللی انرژی اتمی از گامهای ضروری و واجبی است که برای دستیابی به توافق در وین و احیای برجام باید برداشته شود. ضمن این که من معتقدم دولت رئیسی علیرغم برخی مقاومت های داخلی تلاش جدی برای انجام این توافق دارد. بنابراین برخی اختلافات باقیمانده بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و یا مسائل پادمانی نمیتواند مانع جدی برای حصول توافق باشد. لذا من خوشبینم در سفر امروز گروسی و دیدار وی با رئیس سازمان انرژی اتمی بخشی از این خواسته های آژانس محقق شود.
اما حتی اگر سفر امروز گروسی با دستاوردی همراه باشد به نظر می رسد که در سایه انعطاف دولت بایدن در برابر برخی خواسته های ایران مانند رفع تحریم سپاه و مسائلی از این دست، کنگره مانع جدی برای احیای برجام خواهد شد. آیا واقعاً اختلافات داخلی آمریکا میتواند مانع اجرایی شدن برجام شود؟
اختلافات داخلی آمریکا مسائلی است که به خود این کشور بازمیگردد، کما اینکه ما در داخل ایران هم شاهد این دو صدایی و چند صدایی پیرامون احیای برجام هستیم. البته من معتقدم دو صدایی کنونی در دولتِ رئیسی متفاوت از زمان روحانی است. چون در زمان روحانی به واقع این دو صدایی از دو جریان قدرت شکل می گرفت که در تقابل با همدیگر قرار داشتند. اما دو صدایی کنونی در دولت رئیسی بیشتر یک بازی سیاسی است. به هر حال من معتقدم اکنون، هم خود رئیسی، هم حسین امیرعبداللهیان، هم قالیباف و عمدهای از جریان قدرت خواهان توافق و اجرای برجام هستند. البته در مقابل هم برخی معتقدند با توسعه فعالیتهای هستهای می توانیم امتیازات بیشتری از غرب بگیریم. اما آنچه که تعیینکننده است خروجی رسمی دولت و وزارت امور خارجه است. یعنی آنچه که توسط باقری کنی در وین پی گرفته می شود تعیین کننده است. لذا در این بین برخی توییت های افرادی مانند شمخانی، جلیلی و ... می تواند یک هشدار دیپلماتیک باشد که تهران توان اتخاذ سیاست و برنامه جایگزین را دارد.
نظر شما :