به مناسبت یکصدمین سالگرد امضای پیمان دوستی
منابع آبی مشترک و سیاست دوستی میان ایران و افغانستان
نویسنده: دکتر فریده محمدعلیپور، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، تهران
دیپلماسی ایرانی: با توجه به اهمیت روزافزون منابع آب شیرین مشترک و ارزش انکارناپذیر آن در دوستی یا دشمنی ملتها و همگرایی یا واگرایی دولتهای سهیم در این منابع، مناسبات آبی ایران و همسایگان بهویژه با افغانستان به دلیل شرایط اقلیمی، دارای اهمیت بسیار است. تفکر حقوق بینالمللی معاصر در زمینه منابع مشترک طبیعی، تمایل به توزیع منافع این منابع را در بین دول ذیربط نشان میدهد. این تفکر، آبراه را واحدی فیزیکی میداند که طبیعت آن را در اختیار بشریت قرار داده است. بهرهبرداری از این واحد طبیعی، باید با توجه به استفادههای فعلی و آتی نیز بهداشت اکوسیستم و عوامل گسترده اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی در نظر گرفته شود. این نظر، حاکمیت محدود سرزمینی را تایید و تقویت میکند؛ ولی مستلزم همکاری در سطوح بالا برای مدیریت مشترک منابع بهعنوان یک سیستم بهم پیوسته است.
هنجارهای مشترک بینالمللی بهعنوان رژیم حقوقی استفادههای غیرکشتیرانی از رودخانههای مرزی و متوالی، با مراجعه به رویه کشورها و آرای محاکم بینالمللی و با توجه به کنوانسیون 1997 سازمان ملل متحد با عنوان «حقوق بهرهبرداریهای غیرکشتیرانی از آبراههای بینالمللی»، مهمترین اصول استفاده منصفانه و معقول، منع ایراد ضرر مهم، تعهد به اطلاع رسانی و مشاوره، حفاظت از محیطزیست و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات را بارز میسازند. اصولی که طریق دوستی میان همسایگان و اجتناب از دشمنی را میگشایند.
مناسبات آبی برای توسعه پایدار دو کشور اهمیت بسیار دارند، بهویژه از آنرو که هریک دارای منابع آبی مشترکی با برخی از دیگر همسایگان خود هستند و در اتخاذ مواضع باید نظری به تامین منافع خود در حوضههای مختلف بالادستی و پایین دستی داشته باشند. ایران و افغانستان تمایل ندارند مناسبات آبی خود با یکدیگر را دچار بحران کنند و ایران هیچگاه از رودهای مرزی و مشترک بهعنوان سلاح استفاده نکرده است.
ملاحظه اشتراک و افتراق مناسبات آبی ایران و افغانستان با هنجارهای بینالمللی نشان میدهد هنجارهای بنیادین این رژیم حقوقی در مناسبات آبی قراردادی یا عرفی دو کشور وجود دارد و پیروی از هنجارهای بینالمللی برای بهرهبرداری بهینه از رودخانههای مرزی و مشترک دو کشور به منظور حل مسائل باقیمانده ضروری مینماید.
طریق دوستی دو کشور در پذیرش حق مشارکت منصفانه و معقول براساس حقوق بینالملل عرفی و ممنوعیت وارد کردن آسیب «مهم»، نهفته است. اصل مشارکت منصفانه و معقول نمیتواند بهتنهایی عاملی برای ایجاد ثبات در روابط همسایگی به شمار رود، لیکن باید در نظر داشت که عدالت مبتنی بر برتری برخی فعالیتها یا تقدم ساده استفادههای موجود کمتر خرسندکننده است؛ آن هم در جهانی که منابع آبی کمیاب هستند و در برخی مناطق با قطرهچکان توزیع میشوند. در همین حال، احترام به محیطزیست یکی از عناصری است که اجازه میدهد با توجه به مفهوم «توسعه پایدار»، ترجمان خوبی برای ضرورت سازش بین توسعه اقتصادی پایدار و حفاظت از محیطزیست ایجاد شود.
حقیقت غیرقابل انکار اینست که تعریف سبد منافع مشترک در بهرهبرداری از رودخانههای مرزی محاذی و متوالی بهدلایل حصول توافق درخصوص بهرهبرداری از منافع این رودها و حفظ و نگهداری بستر آنها، نظریهای مطلوب است. در عمل، بهکارگیری این نظریه در مناسبات آبی ایران و افغانستان موجب تداوم حسن همجواری در روابط دو کشور و ایجاد رژیم حقوقی مشترک برای استفادههای غیرکشتیرانی از رودخانهها میگردد و حق منصفانه دو دولت سهیم را در بهرهبرداری از رودخانههای مرزی و مشترک به رسمیت میشناسد.
نظر شما :