میراثی که مرکل بر جا ماند

صدراعظم نمونه

۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۲۰۷۲ اخبار اصلی اروپا
ملاحظه کاری تکنوکراتیک مرکل اغلب باعث ناامیدی آن دسته افرادی است که خواهان تصویر روشن تری از نقش آلمان در نظم لیبرال جهانی هستند و می خواهند که این کشور مسئولیت بیشتری برای شکل دادن آن نظم به عهده گیرد. مرکل محافظه کار ۶۶ ساله همچنان محبوب ترین سیاستمدار کشورش است اما با افزایش ناامیدی از مدیریت همه گیری، تایید عمومی دولت او به شدت کاهش یافته است.
صدراعظم نمونه

نویسنده: کنستانزه تلزنمولر (Constanze Stelzenmüller)

دیپلماسی ایرانی: آنگلا مرکل، اکنون به آخرین ماه های دور چهارم صدراعظمی اش رسیده است. نظرسنجی موسسه Pew سال گذشته نشان داد که مرکل قابل اعتمادترین رهبر جهان است. مجله فوربس برای ده سال پیاپی او را قدرتمندترین زن دنیا معرفی کرد. برای مدتی حتی مفسران ایالات متحده و بریتانیا که از رهبران خود دلسرد شده بودند، از او به عنوان رهبر جهان آزاد یاد می کردند (عنوانی که برای خود مرکل ناخوشایند است).

ملاحظه کاری تکنوکراتیک مرکل اغلب باعث ناامیدی آن دسته افرادی است که خواهان تصویر روشن تری از نقش آلمان در نظم لیبرال جهانی هستند و می خواهند که این کشور مسئولیت بیشتری برای شکل دادن آن نظم به عهده گیرد. مرکل محافظه کار 66 ساله همچنان محبوب ترین سیاستمدار کشورش است اما با افزایش ناامیدی از مدیریت همه گیری، تایید عمومی دولت او به شدت کاهش یافته است.

در سال 1989 و با فروریختن دیوار برلین، مرکل یک شیمی دان 35 ساله بود که در یک موسسه تحقیقاتی کار می کرد. او پس از پیوستن به اتحادیه دموکرات مسیحی، توسط هلموت کهل برای وزارت زنان و جوانان انتخاب شد. پس از استعفای کهل، مرکل به ریاست حزب رسید. شش سال بعد در سال 2005، او اولین فرد از آلمان شرقی و اولین زنی بود که به صدر اعظمی آلمان می رسید.

به استثنای ولادیمیر پوتین، مرکل بیشترین دوره ریاست در هر کشور بزرگِ صنعتی را تجربه کرده است. از نظر ظاهری، قابل توجه ترین نکته در مورد صدراعظم "معمولی ماندن" اوست. لباس کار او تشکیل شده از شلوارهای مشکی و شمار زیادی از کت های تقریبا بلند در رنگ های مختلف. تنها امنیت قابل مشاهده حضور یک افسر پلیس در مقابل ساختمانش است. او گاهی دیده می شود که مشغول خرید از سوپر مارکت یا قدم زدن در مرکز شهر برلین است.

هنگام هم صحبتی با مرکل خود را تحت یک موشکافی دقیق و همه جانبه می بینید. صدراعظم در تنظیم نکات دستور کار خود بسیار مصمم و از تعارف و حاشیه روی بیزار است. اخلاق کاری مرکل به اندازه حس شوخ طبعی و اشتهایش برای کسب آگاهی و شنیدن استدلال، افسانه ای است. با این حال، آنچه او را واقعا از همسن و سال هایش متمایز می کند توانمندی اش در حفظ قدرت در برابر همه احتمالات است.

یکی از ویژگی های بارز مرکل بهره گیری از شیوه سخنرانی ضد سخنرانی است. او می تواند در مجلس آلمان  یک سخنرانی ویرانگر ارائه دهد که همگی را مبهوت می کند. در پسِ این شیوه که تحلیلگران آلمانی آن را لشگرکشی نامتقارن می خوانند، او می تواند مسائل را از اهمیت بیندازد، درگیری ها را غیرسیاسی کند و رای دهندگان حریف را از شرکت در انتخابات منصرف کند. مرکل به این ترتیب توانسته حزب محافظه کار خود را مدرن و به روز نگه دارد و آن را به کانون سیاست کشور تبدیل کند و همزمان اجزای دموکرات احزاب ائتلافی را به حاشیه براند و عناصر مشترک سیستم عامل های آنها را انتخاب کند.

نحوه مدیریت قدرت توسط مرکل به این شیوه است که مسئولیت را منتقل می کند اما اعتماد را نه. درونی ترین حلقه انتخابی صدراعظم متشکل است از تیم بسیار کوچک و وفادار که سال ها و چه بسا دهه ها با آنها کار کرده است. 

ویژگی دیگر مدیریت مرکل ارزیابی سرسختانه و پاسخ گویی به مبانی مورد نظر خودش است. اشپیگل چند سال پیش فاش کرد که دبیرخانه او به طور متوسط در هفته سه نظر سنجی برگزار می کند. دو گزینه جسورانه مرکل – تصمیم به خاموش کردن نیروگاه های هسته ای آلمان طی یک دهه پس از فاجعه هسته ای فوکوشیما و امتناع از بستن مرزهای آلمان به روی یک میلیون پناهنده از خاورمیانه در سال 2015 – بر مبنای نظرسنجی گرفته شد.

میراث مرکل چیست و آیا او شایسته است تا یک رئیس عالی خوانده شود؟ سه نفر از هشت صدراعظم آلمان پس از جنگ شایسته چنین عنوانی هستند. کنراد آدنائر، با پیوستن به ناتو و آشتی با فرانسه و اسرائیل، جمهوری جوان آلمان غربی را در اتحاد فراآتلانتیک قرار داد. میراث ویلی برانت طلب بخشش از اروپای شرقی، تسلیم شدن در برابر گتوی ورشو (Warsaw ghetto) و تنش زدایی با اتحاد جماهیر شوروی بود. هلموت کهل نیز زمینه های اتحاد دو آلمان را فراهم کرد، مارک آلمان را رها و یکپارچه شدن آلمان در اتحادیه اروپا را در دستور کار قرار داد.

مرکل بدون شک سیاست آلمان پس از جنگ را دگرگون و حزب خود را آزاد کرد و گسترش قابل ملاحظه قدرت اقتصادی و سیاسی آلمان در اتحادیه اروپا را رقم زد. با این حال، عنوان صدراعظم شایسته شاید مناسب او نباشد. شاید به این خاطر که بسیاری از دستاوردهای مهم دوران او با لایه های زیرین تاریکی همراه بوده است.

قبل از همه گیری ویروس کرونا اقتصاد آلمان از وضعیت ناخوشایند عمیقی برخاسته و با افزایش سطح استاندارد زندگی، اشتغال بالا و مازاد بودجه دولتی به چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شده بود. با این حال، مجموعه ای از رسوایی ها، فرهنگ سازمانی ناقص و مقاومت در برابر پاسخگویی و نظارت، اقتصاد آلمان را ابزاری مورد علاقه برای جرایم سازمان یافته، افراط گرایان و دشمنان اقتدارگرا کرد. دور شدن از انرژی هسته ای در سال 2011 نیز تنها باعث وابستگی بیشتر آلمان به ذغال سنگ شده است.

پیشینه مرکل در اروپا نیز پیچیده است. کشورهای اروپای جنوبی دل خوشی از سیاست های ریاضیتی تحمیل شده از برلین در بحران منطقه یورو و گسست یونان از اتحادیه اروپا ندارند. با این حال، مرکل با کمک 826 میلیارد یورویی اتحادیه اروپا در می 2020 در مقابله با همه گیری موافقت کرد که مانع از هم پاشیدگی اتحادیه شد.

تصمیم مرکل در نبستن درهای آلمان به روی آوارگان خاورمیانه در سال 2015 فشار را از روی دیگر کشورهای کوچک حوزه بالکان برداشت و در نوع خود تصمیم بشردوستانه ای بود. با این وجود، هزینه های داخلی و خارجی چنین تصمیمی بسیار زیاد بود. بدتر از همه، این تصمیم جنبش های ملی گرایی در سرتاسر اروپا را زنده کرد. مرکل در انتخابات سال 2017 با بدترین نتیجه حزب خود پس از جنگ دوم جهانی (سی و سه درصد از آرای عمومی) پیروز شد.

ترسیم روابط در حال گذار آلمان با قدرت های بزرگ، بزرگترین چالش دوران مرکل بوده است. در یک دهه گذشته، برلین مسکو و پکن را به مانند شرکایی راهبردی در نظر می گرفت اما امروز یک روسیه نوگرا و یک چین در حال ظهور به مانند رقبای راهبردی غرب در بسیاری از نقاط دنیا خودنمایی کرده اند. دگرگونی های اخیر باعث شده تا طبقه سیاسی آلمان به ارزیابی دوباره ای از روابط با مسکو برسند. اقتدارگرایی های چین نیز نگرش ها نسبت به این کشور را سخت کرده است.

با این حال، زمانی که آلمان ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را در نیمه دوم سال 2020 برعهده داشت، مرکل علی رغم ابراز نگرانی ها از هر دو سوی آتلانتیک، توافق سرمایه گذاری چین – اتحادیه اروپا را به سرانجام رساند.

هیچ چیز برای مرکل آزاردهنده تر از برخورد با ایالات متحده در زمان ترامپ نبود. مرکل که حتی از جنگ بوش در عراق دفاع کرده بود در می 2017 در اجلاس گروه G-7 گفت: دورانی که می توانستیم کاملا به دیگران اعتماد کنیم، به سر رسیده است.

مرکل از انتخاب جو بایدن استقبال کرد. وزیر دفاع او، آنه‌گرت کرامپ – کارنباو، همچنان خواهان افزایش هزینه های دفاعی آلمان است. درست مانند تردید مرکل برای ایستادن در برابر روسیه و چین، ضعف نظامی آلمان، امنیت اروپا و ناتو را به خطر انداخته است.  

به نظر می رسد فضای تاریک ژئوپلتیکی و تهدید راست افراطی، ترسی را در دل مرکل انداخته است. او در سال 2018 با گروه پارلمانی حزب خود پیرامون جنگ های خونین مذهبی پس از اصلاحات صحبت کرد.

در مارس 2020 و با افزایش شیوع ویروس کووید 19، مرکل با قاطعیتی مثال زدنی در یک سخنرانی تلوزیونی به ملتی حیرت زده گفت: این جدی است، شما هم باید آن را جدی بگیرید. از زمان اتحاد آلمان و نه از جنگ جهانی دوم، هیچ چالشی مانند این چالش وجود نداشته، جایی که همبستگی مشترک ما بسیار مهم است. در حالی که ویروس در دیگر جاها بیداد می کرد سیاستگذاران آلمانی سریع، قاطع و یکپارچه عمل کردند و آلمان به عنوان نمونه درخشان رهبری مورد ستایش قرار گرفت.

با این حال، اکنون به نظر می رسد مرکل با بزرگترین شکست خود در خانه روبه رو شده است. از مارس 2021 تعداد تلفات کرونا به بیش از 70 هزار نفر رسیده است. این هرج و مرج دلایل زیادی دارد. در سیستم مجلس آلمان، صدراعظم حق وتو بر سیاست هایی که از اختیارات دولت فدرال است را ندارد و تنها کاری که می تواند بکند، متقاعد کردن بقیه است. مدیریت سلامت کشور قوانین بیش از حدی دارد و به خوبی سازمان یافته نیست.

به نظر می رسد که مرکل به طور فزاینده ای ناامید و صبر و تحمل بی پایان او از دست رفته است. آلمان حالا با چالش های گوناگونی دست و پنجه نرم می کند و تنها چند ماه مانده به انتخابات سراسری کشور، این سوال که چه کسی می تواند صدراعظم آتی آلمان باشد هنوز یک سوال باز است. نظرسنجی ها نشان می دهد که دولت آتی آلمان را یک صدراعظم محافظه کار هدایت خواهد کرد همراه با سبزها به عنوان شرکای ائتلاف. با این حال، حال و روز ناخوش حزب مرکل شانس خوبی را برایش در انتخابات سپتامبر متصور نمی شود. وارث سیاسی مرکل، آنه‌گرت کرامپ – کارنباو، تنها پس از یک سال از رهبری حزب استعفا داد. رهبر جدید نیز عملکرد ضعیفی نشان داده است. 

ممکن است روزی آلمان ها قدردان این واقعیت باشند که مرکل فاقد کاستی شخصیتی سه سلف بزرگ خود بوده است. آدنائر، برندت و کهل هر سه تحت فشار و برخلاف میل خود از قدرت کنار کشیدند. امانتداری و فداکاری مرکل برکسی پوشیده نیست و او اولین رئیس از روسای دولت آلمان است که به خواست خود از قدرت کنار می رود. 

همچنان که آلمان در اندیشه است که چه کسی جانشین وی خواهد بود، درس هایی از فاجعه فوکوشیما قابل توجه می نماید. پس از بدترین حادثه انرژی هسته ای جهان از زمان رویداد چرنوبیل، مشخص شد که مطالعه پیرامون آسیب پذیری معماری این نیروگاه نادیده گرفته شده بود. به عبارت دیگر، با برنامه ریزی و اقدام مناسب این حادثه قابل پیشگری یا شدت آن کاهش پذیر بود. دموکراسی های مدرن نیز با آینده ای از دگرگونی ها و بحران ها روبرو خواهند بود. وضعیت کنونی آلمان درسی است پیرامون خطرات شکست در آماده سازی برای محافظت از خود، همسایگان و متحدان در برابر اختلال بعدی.

منبع: فارن افرز/تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: آلمان آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان


( ۳ )

نظر شما :

اشکان ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۹:۲۸
مرکل از ترامپ و نتانیاهو هم خطرناکتر هست برای صلح جهانی