ایران و منطقه دریای سیاه: پل فراموش شده به اروپا (بخش هفتم و پایانی)

زمان آن رسیده که تهران در سیاست خارجی تعمق و بازنگری کند

۰۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۰۱۰۵۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
رویکرد تهران به منطقه دریای سیاه به دلایل مختلف ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک دست کم از اوایل سال ۲۰۰۰ و شاید حتی پیش از آن، منفعلانه و بیشتر متمرکز بر تلاش برای نفوذ در جهان عرب و در جست و جوی فرصت های اقتصادی در خاور دور و به ویژه در چین بوده است. ایران در حال حاضر با دو کشور بزرگ ساحلی دریای سیاه روسیه و ترکیه روابط فعال و قوی دیپلماتیک و اقتصادی دارد، اما در هیچ کدام از این دو مورد، روابط مبتنی بر استراتژی همه جانبه ایران در دریای سیاه نیستند. در واقع، تهران برای این منطقه یک استراتژی جامع و واحد ندارد.
زمان آن رسیده که تهران در سیاست خارجی تعمق و بازنگری کند

نویسنده: الکس واتانکا

دیپلماسی ایرانی: رویکرد تهران به منطقه دریای سیاه به دلایل مختلف ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک دست کم از اوایل سال 2000 و شاید حتی پیش از آن، منفعلانه و بیشتر متمرکز بر تلاش برای نفوذ در جهان عرب و در جست و جوی فرصت های اقتصادی در خاور دور و به ویژه در چین بوده است. ایران در حال حاضر با دو کشور بزرگ ساحلی دریای سیاه روسیه و ترکیه روابط فعال و قوی دیپلماتیک و اقتصادی دارد، اما در هیچ کدام از این دو مورد، روابط مبتنی بر استراتژی همه جانبه ایران در دریای سیاه نیستند. در واقع، تهران برای این منطقه یک استراتژی جامع و واحد ندارد.

در مورد روسیه، عامل اصلی مناقشه در روابط اختلاف ایران با آمریکا و امید صریح مقامات در تهران است به پناه مسکو در برابر فشار واشنگتن است. روس ها این انتظار را صرفا تا حدی برآورده می کنند. روسیه در سال های اخیر در مجامع مهم بین المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد از ایران در برابر توبیخ و تحریم های بیشتر آمریکا محافظت، اما بارها به ایران یادآوری کرده که این حمایت یک چک سفید امضا نیست. تنش در روابط تجاری نیز مشهود است. برای نمونه، در همکاری در زمینه انرژی ایرانی ها نه تنها از عدم تمایل مسکو به همکاری با تهران برای افزایش قیمت نفت در بازارهای بین المللی ناامید شده اند، بلکه از این واقعیت که روس ها به طور فعال سعی در جایگزینی سهم صادرات نفت ایران داشتند، ابراز تاسف می کنند. اما ناراحتی فقط به رقابت های تجاری محدود نمی شود و مسائلی با زمینه های ملی گرایی مانند تقسیم سهم بهره برداری از دریای خزر را نیز در بر می گیرد.

آنهایی که در تهران از برنامه سیاست خارجی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی انتقاد می کنند، معتقدند که مسکو در بهترین حالت یک دوست در شرایط مساعد است که همکاری استراتژیک با چنین رقیبی را خطرناک می کند. در این ارزیابی ها، روسیه همسایه ایست که ایران باید از تجارت و سرمایه گذاری های آن از جمله توسعه طرح های حمل و نقل منطقه ای مانند کوریدور شمال-جنوب استقبال کند؛ اما در عین حال نباید در همکاری ایران و روسیه در زمینه های محدود اغراق و صحبت نوعی همگرایی استراتژیک که در واقعیت وجود ندارد، مطرح شود. مطلوب ترین حالت برای ایران این است که اولویت های سیاست خارجی خود را مرتب کند.

کارزار «اعمال فشار حداکثری» دونالد ترامپ نشان داد که ایران هنوز در برابر تاکتیک های فشار یک جانبه آمریکا آسیب پذیر است. در عین حال، این کارزار همچنین نشان داد که روسیه و چین به رغم همه حمایت های لفظی، در زمان نیاز ایران با احتیاط عمل می کنند. بسیاری از کارشناسان ایرانی در این باره هشدار داده اند که وضعیت موجود برای ایران پایدار نیست. قاسم محب علی، رئیس پیشین بخش خاورمیانه در وزارت خارجه، شرایط را اینطور بیان کرده که ایران باید تصمیم بگیرد چه نوع سیاست خارجی را می خواهد دنبال کند: یک سیاست خارجی فعالانه که تهران را در تلاقی با همسایگان و واشنگتن قرار می دهد؛ یا سیاستی که دستورکار سیاست خارجی که به شکوفایی کشور کمک می کند در آن در اولویت قرار می گیرد.

شرایط وخیم اقتصادی-اجتماعی در ایران پس از سال ها سوءمدیریت اقتصادی و تمرکز پر هزینه سیاست خارجی بر جهان عرب که منافع اقتصادی کمی برای کشور داشته، به معنای نیاز به درون نگری و تعمق در ایران است. مساله انکارناشدنی این است که جمهوری اسلامی نمی تواند به اولویت ها در سیاست خارجی خود ادامه دهد. در سناریویی که با مشارکت کمتر در مبارزات مختلف قدرت در جهان عرب از یمن گرفته تا عراق و سوریه تا لبنان همراه باشد، ایران احتمالا به بازسازی در داخل کشور برای کاهش خشم عمومی از یغمای ثروت اقتصادی متمرکز خواهد بود و از آنجایی که ایران به دنبال راه هایی برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود است، بدون شک توسعه و صادرات ذخایر عظیم نفت و گاز در اولویت قرار خواهد گرفت. برای نمونه، ایرانی ها می توانند بر برخی از برنامه های قبلی برای صادرات نفت و گاز به اروپا بازگردند. به ویژه گاز طبیعی یک زمینه امیدوار کننده برای سرمایه گذاری است. انتظار می رود در چند دهه آینده تقاضا برای گاز طبیعی به ویژه در اروپا بسیار زیاد شود و اگر ایران در مورد بازارهای اروپا جدی باشد و همه تخم مرغ های خود را در سبد چین و سایر مصرف کنندگان آسیایی نفت و گاز قرار ندهد، منطقه دریای سیاه برای ساخت خط لوله و پل تجاری به اروپا دوباره مورد توجه قرار خواهد گرفت. مسیرهای اضافی برای تجارت از ایران از طریق منطقه دریای سیاه نقش این کشور به عنوان یک صادرکننده اصلی و قطب انرژی که جنوب آسیا را به آسیای میانه، دریای سیاه و اروپا متصل می کند، تکمیل خواهد کرد.

منبع: موسسه میدل ایست / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: دریای سیاه صادرات نفت و گاز ایران صادرات انرژی به اروپا روابط ایران و روسیه روابط ایران و چین سیاست خارجی ایران سیاست خارجی ایدئولوژیک


( ۱۴ )

نظر شما :