روابط دهلی نو و تل آویو در پرتو پارادوکس همگونی راهبردی و ناهمگونی هویتی
هند، میوه ای که اسرائیل برای چیدن به آن مشتاق است
نویسنده: مریم احمدپور، پژوهشگر حوزه مطالعات هند
دیپلماسی ایرانی: انفجار یک بمب در نزدیکی سفارت رژیم صهیونیستی در دهلی نو در روز 10 بهمن 1399 موجب طرح گمانه زنیهای متعدد درباره دلیل و عاملان آن شد. با توجه با اینکه این انفجار در 29 امین سالگرد تاسیس روابط دیپلماتیک میان هند و رژیم اشغالگر قدس رخ داد، بسیاری، از جمله مقامات اسرائیلی آن را یک حادثه تروریستی خواندند. پیش از این نیز در 13 فوریه سال 2012 ماشین حامل همسر یک دیپلمات اسرائیلی در دهلی نو مورد حمله و انفجار قرار گرفته بود.
ران مالکا، سفیر اسرائیل در هند احتمال ارتباط این دو انفجار را تایید کرد. هر چند که در این ماجرا انگشت اتهام اسرائیل به سمت ایران قرار گرفت، اما ایران ضمن توطئه محوری این رژیم، به صراحت آن را رد کرد. منابع امنیتی هند نیز تاکید کردند که هیچ یک از این گمانه زنیها صحت ندارد و دولت هند هم چنان در حال تحقیق درباره عاملان این انفجار است.
از آنجا که شدت این انفجار بسیار محدود و به وسیله بمب دست ساز کوچک محلی بوده، نشان میدهد این حادثه بیش از آنکه یک عملیات پیچیده تروریستی با هدف وارد کردن خسارات جانی و مالی باشد، انتقال یک پیام به مقامات هند از سوی گروها و احزاب مخالف با گسترش روابط این کشور با اسرائیل بوده است. مساله اینجاست که دولت هند چه سیاست هایی را در نظام داخلی و سیاست خارجی خود در قبال اسرائیل در پیش گرفته که موجبات اعتراض برخی گروههای مدنی و احزاب را به وجود آورده است؟ برای پرداختن به این سوال ابتدا زمینه نزدیکی این دو در سطح رسمی بررسی و در گام بعدی واقعیتهای شکل دهنده به واگرایی داخلی تشریح خواهد شد.
هند، اسرائیل را از سال1950 شناسایی کرد اما تحت تاثیر فضای ضد استعماری سیاست خارجی خود، مخالفت های برخی احزاب سیاسی، و هم چنین حمایت مسلمانان هند از فلسطین، تا مدتها به برقراری روابط کامل با اسرائیل نپرداخت. با پایان جنگ سرد و تغییر سیاست خارجی هند به سمت فضای باز اقتصادی و افزایش ارتباط با جهان غرب، روابط دیپلماتیک میان هند و رژیم اسرائیل به طور رسمی از سال 1992 آغاز شد اما با این حال هند با داشتن جمعیت بالغ بر سیصدمیلیون مسلمان زمینه انتقاد و نارضایتی جامعه مسلمانان این کشور از گسترش روابط با رژیم صهیونیستی را موجب شده است.
با آنکه نزدیک به سه دهه از برقراری روابط رسمی دیپلماتیک میان هند و اسرائیل می گذرد اما روی کار آمدن دو دولت راستگرای هندو، مؤثرین عامل در جهش تسریع روابط با اسرائیل تا سطح استراتژیک بوده است. همانطور که طی گزارشی، اندیشکده مطالعات دفاعی هند در مورد روابط رژیم صهیونیستی و هند اینگونه بیان کرده که روابط دو این دو از سال 2002 سیر صعودی داشته و مسیر جدیدی از دوستی و همکاری میان آن ها به وجود آمده اما همچنان موضوع فلسطین برای هند در فضای بین المللی مساله ای حل نشده است. با این وجود رابطه گسترده میان اسرائیل و هند در سال ۲۰۱۷، یک ربعقرن پس از ایجاد روابط دیپلماتیک کامل، در زمان مودی، به یک مشارکت کامل استراتژیک تبدیل شده است.
با روی کار آمدن حزب راست گرا و محافظه کار بهاراتیا جاناتا به رهبری نارندا مودی، روابط هند و اسرائیل به بالاترین میزان خود رسید به طوری که مودی اولین نخست وزیری بود که در سال 2018 به تل آویو سفر کرد. البته در گذشته برخی از مقامات هندی به اسرائیل سفر کرده بودند، از جمله پرناب موکرجی، رئیس جمهور هند که در اواخر سال ۲۰۱۵ میلادی به این منطقه سفر کرد، اما با توجه به سیاست هند در قبال فلسطینی ها و حمایت هند از «تلاش های فلسطینیان» و درنظرگرفتن جمعیت مسلمانان هند، مقامات این کشور همواره تلاش کرده اند تا در این دیدارها هم از اسرائیل و هم از سرزمین های فلسطینی دیدار کنند، اما سفر مودی بدون سفر به مناطق فلسطینی صورت گرفت.
نارندرا مودی نخست وزیر راستگرای هند در مقایسه با رهبران حزب چپگرای کنگره هند و هم چنین حزب کمونیست، تمایل بیشتری به برقراری روابط صمیمانه با غرب و رژیم صهیونیستی دارد. درست پس از یک سال از سفر مودی به رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو در یک سفر بی سابقه به همراه یک هیئت ۱۳۰ نفره تجاری به مدت شش روز وارد دهلی نو شد و در جریان این سفر معاهدات بسیاری در راستای همکاری این دو در زمینه های نظامی و اقتصادی-تجاری به امضا رسید. وی در این دیدار از روابط هند و اسرائیل به عنوان «ازدواج در آسمان» یاد کرد. نتانیاهو تاکید کرد که سفر حال حاضر من به هند نشان دهنده پیشرفت رو به جلوی روابط هند و اسرائیل در بسیاری از جبهه ها است.
در رابطه با اشتیاق رژیم صهیونیستی به گسترش روابط با هند، می توان به نظر برخی محققین رژیم اسرائیل نظیر آبراهام سیگال و هری ایسریگ اشاره کرد که در این مورد میگویند؛ هند برای اسرائیل حکم گردوی بزرگی را دارد که اسرائیل خیز برداشته تا آن را بشکند هم چنین سـخن «بـن گوریـون» نخسـت وزیـر مشهور اسرائیل درباره هنـد قابل تامل است. وی در رابطـه بـا هنـد مـی گویـد «بـه زعـم مـا، هندوسـتان بهتـرین پایگـاهی اسـت کـه مـیتـوانیم از آنجـا عملیـات را ضـد مسلمین رهبری و هدایت کنیم» .
از سوی دیگر طی گزارشی که روزنامه اسرائیلی اورشلیم در 2021 منتشر کرده است، در خاورمیانه در حال تغییر، هند مهمتر از همیشه است. پیوندهای قوی میان هند با کشورهای خلیجفارس و همچنین اسرائیل میتواند نقش مهمی در تعیین مسیر آینده منطقه ایفا کند. نیروی انسانی قابلتوجه هند در منطقه با مشارکت فزاینده اسرائیل، یک فرصت واقعی برای این دو در جهت همکاری گسترده در خاورمیانه و آسیا را نشان میدهد.
در حال حاضر نیز هند بزرگترین خریدار تجهیزات نظامی از تل آویو است. اسرائیل نیز به نوبه خود دومین تامینکننده تجهیزات دفاعی هند بعد از روسیه به حساب میآید. همچنین دهلی دهمین شریک تجاری بزرگ تل آویو است. طی گزارشی که موسسه بروکینگز در سال 2016 در خصوص افزایش حجم ارتباطات هند و رژیم صهیونیستی در دوره مودی منتشر کرده، به افزایش حجم تبادلات و ارتباطات این دو دولت اشاره و اعلام میکند که این دو دارای یک رابطه نزدیک دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی هستند - رابطه ای که دو دولت درباره آن زیاد صحبت نمی کنند- اما آنچه مشخص است نگرانیهای مشترک آن ها در مورد تروریسم عامل اصلی آن است.
در میان احزاب هند، حزب بهاراتیا جاناتا گرایش های اسلام ستیزانه بسیاری نسب به مسلمانان دارد. در دوران مودی به کرات شاهد رویکرد هویتی و قومیتی وی در مسائل داخلی این کشور بویژه علیه مسلمانان بودیم. به عنوان مثال تصویب تعدیل قانون لایحه تابعیت در سال 2019، که طبق آن افرادی که از ادیان هندو، زرتشتی و مسیحیت که در طول سالیان متمادی به طور غیر قانونی از کشورهای مسلمان همجوار همچون پاکستان، بنگلادش و افغانستان به هند مهاجرت کردهاند، بتوانند تابعیت هندوستان را کسب کنند، در دستور کار قرار گرفت. حذف مسلمانان از این لایحه، واکنش های فراوانی را از سوی مسلمانان هند در بر داشت. از طرفی دیگر لغو خودمختاری منطقه عمدتاً مسلمان نشین ایالت جامو-کشمیر و همچنین تهدیدات صورت گرفته درباره سلب تابعیت ۱.۹ میلیون نفر از ساکنان ایالت آسام که به طور عمده شامل مهاجران مسلمان از کشور همسایه هند، یعنی بنگلادش هستند، از دیگر اقدامات دولت محافظه کار هند طی دو سال گذشته علیه جامعه مسلمانان این کشور بوده است.
مجموع این شرایط نشان میدهد که سیاستهای قومیتی دولت هند تنها محدود به لایحه اخیر شهروندی نیست، بلکه به طور کلیتری دولت راستگرای هند رویکردی نژاد پرستانه ای را در مسائل داخلی این کشور بویژه علیه مسلمانان دنبال میکند که تمامی این سیاستها تلویحا مورد حمایت رژیم صهیونیستی است. مرکز مطالعات الجزیره در گزارشی با عنوان سیاست هند در قبال اسرائیل عنوان میکند که حزب بهاراتیا برای مقابله با آنچه اسلام رادیکال یا آنچه تروریسم میخواند، روشهای موساد را به کمک همتایان اسرائیلی خود به کار گرفته است.
در نتیجه سیاستهای حزب بهاراتیا در راستای تشدید افراطیگری مذهبی، انتقادات بسیاری از سوی جناحهای مخالف سیاسی هند، اقشار جامعهی مدنی، چپگرایان، دانشجویان، مسلمانان و دیگران، صورت گرفت. حزب کنگره به نمایندگی از مخالفین سیاستهای حزب بهاراتیا جاناتا در بیانیهای علیه نارندا مودی اعلام کرد: به عنوان یک ملت ما باید نگران نیروهایی باشیم که سعی دارند جامعه هند را قطبی کنند.
سونیا گاندی، رهبر حزب کنگره در این بیانیه اعلام کرد: زمانی که همه ما باید به صورت متحد با ویروس کرونا مبارزه کنیم، حزب بیجی پی در حال انتشار ویروسی دیگر در جامعه است. این ویروس تعصب و نفرت در مقابل سایر اقوام است. هرچند که حزب کنگره، مخالف گسترش روابط با رژیم صهیونیستی نیست اما به شدت با سیاست های اسلام ستیزانه مودی مقابله می کند.
به طور کلی در میان احزاب پر نفوذ در مفهوم سیاسی هند، احزاب کمونیست با هر نوع ارتباط استراتژیک و اقتصادی با اسرائیل مخالفت کرده اند. به رسمیت شناختن مناسب فضای مناسب برای احیا روابط هند و فلسطین باعث ایجاد کمپین هند برای تحریم علمی و فرهنگی اسرائیل، در واقع نوع محلی جنبش جهانی BDS شده است این کمپین با حمایت از گروه های چپ هند برای حمایت از فلسطینیان ایجاد شده است .
مسلمانان هند نیز که از مخالفین جدی گسترش ارتباط با رژیم اشغالگر قدس هستند با وجود آنکه احزاب پر قدرت و سازماندهی شده در جریانات سیاسی هند ندارند اما همواره سعی کرده اند که در غالب جریانات مدنی اعتراض خود را نسبت به روابط هند و رژیم صهیونیستی نشان دهند که از جمله میتوان به مجلس اتحادیه مسلمین سراسر هند و حزب رفاه وابسته به جماعت اسلامی در هند اشاره کرد. در میان جنبشهای مدنی تیز اتحادیه بزرگ دانشجویی هند از جمله مخالفین روابط میان دهلی نو تلآویو هستند.
به نظر میرسد با وجود جریانهای مخالف در هند نسبت به گسترش ارتباط با رژیم اشغالگر قدس، میان نخبگان هند یک اجماع برای ضرورت وجود این روابط به ویژه در حوزههای اقتصادی، نظامی و تجاری با رژیم اشغالگر قدس وجود دارد. در آینده نیز علیرغم کناره گیری حزب بهاراتیا، این روابط با عمق و نفوذ بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. اما همچنان موضع بینالمللی هند در قبال فلسطین تحت تاثیر فشار جریانات داخلی است که از جمله آن میتوان به رای مخالف هند در سازمان ملل به انتقال سفارت رژیم اسرائیل به بیت المقدس اشاره کرد.
هند در سیاست بین الملل خود سعی کرده است که موضع بینابینی را میان رژیم صهیونیستی و دولت های مخالف آن اتخاذ کند و در اختلافات میان فلسطینیان و رژیم اشغالگر قدس جانب فلسطین را نگه دارد. اما این سیاست را نتوانست به شکلی موفق در جامعه متکثر خود پیاده کند. حجم ارتباطات گسترده با رژیم اسرائیل، حضور روز افزون یهودیان در هند و ایجاد مشکلات فراوان در برخی ایالتهای هند، رویکرد اسلام ستیزانه در قبال مسلمانان این کشور و دامن زدن به اختلافات قومیتی، موجبات نارضایتی گروه های بسیاری را در هند نسبت به این ارتباطات به وجود آورده است که میتواند چشم انداز رسیدن به موازنه ای میان این ضرورت روابط راهبردی خواسته داخلی جامعه را تیره و تار کند.
نظر شما :