سبک ایرانی – اسلامی؛ حلقه مفقوده طراحی شهری در ایران

بحران هویت شهری

۰۸ دی ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۹۸۴۶۶ نگاه ایرانی خاورمیانه
نویسنده خبر: محمد مهدی مظاهری
محمد مهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: امروزه آنچه از اغلب شهرهای بزرگ ایران در ذهن عموم شکل می گیرد، چیزی جز مجموعه ای از ساختمان های بلند، خیابان ها، بزرگ‌راه ها، ادارات و پارک ها در شکل‌ها و طرح‌های متفاوت و ناموزون نیست. در واقع، در حال حاضر شهرهای ایران با عدم رعایت اصول شهرسازی بومی؛ دچار بحران هویت شده و هرچه می گذرد این بحران گسترده تر وعمیق تر می شود.
بحران هویت شهری

دیپلماسی ایرانی: وقتی می توان صفت ایرانی- اسلامی را به یک شهر اطلاق کرد که براساس تعالیم اسلامی و هویت و تاریخ ایرانی طراحی شده  باشد و در عین پاسخگویی به نیازهای مادی شهروندان، تداعی کننده ارزش های ایرانی – اسلامی نیز باشد. به این ترتیب محیط شهری باید بتواند جامعه را به سمت ارزش‌های فرهنگ بومی هدایت کند و پشتوانه تاریخی و فرهنگی شهروندان را به آنها یادآوری کند.

تا پیش از دوره قاجار که پادشاهان ایرانی پس از سفرهای مکرر به کشورهای اروپایی اشتیاق همرنگ شدن با آنها را پیدا کردند و عزم به تقلید معماری و شهرسازی مدرن اروپایی کردند، شهرها و فضاهای شهری ایران از استقلال، شخصیت و هویت ویژه خود برخوردار بودند؛ مؤلفه هایی که در نهایت منجر به تعریف مفاهیم بزرگتری چون تعلق خاطر و حس شهروندی می‌شد، اما پس از غرب گرایی قاجارها و شوق نوگرایی و مدرنیسم در زمان پهلوی ها، ورق شهرسازی مبتنی بر هویت بومی در ایران برگشت. 

امروزه آنچه از اغلب شهرهای بزرگ ایران در ذهن عموم شکل می گیرد، چیزی جز مجموعه ای از ساختمان های بلند، خیابان ها، بزرگ‌راه ها، ادارات و پارک ها در شکل‌ها و طرح‌های متفاوت و ناموزون نیست. در واقع، در حال حاضر شهرهای ایران با عدم رعایت اصول شهرسازی بومی؛ دچار بحران هویت شده و هرچه می گذرد این بحران گسترده تر و عمیق تر می شود. مشکل نیز از همان دو قرن پیش آغاز شد که با وجود بهره مندی کشور از میراث و دستاوردهای فرهنگی غنی، شیفتگی به مظاهر غیر بومی ایجاد شد و تا به امروز نیز فراموشی سهوی و عمدی هویت بومی به وفور مشاهده می شود.

در ایران امروز، سبک طراحی شهری ایرانی– اسلامی در شرایطی به محاق رفته است که از یکسو رسانه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای در حال تغییراعتقادات، جهانبینی، ذائقه و سلیقه مردم هستند و از سوی دیگر دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بیشتر اهتمام خود را بر آموزش معماری و شهرسازی مدرن غربی قرار داده اند. نتیجه این وضعیت این شده که اصول معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی که از ژرفای آداب و رسوم و سنن ایرانی - اسلامی برخاسته بود و نیازهای شهروندان ایرانی را بهتر تأمین می کرد، جای خود را به طراحی های شهری غریبه و نامأنوسی داده که نگریستن به آنها به جز اندکی لذت هنری، هیچ حس و باور بومی و نوستالژیکی را به شهروندان منتقل نمی کند. چنین شرایطی لزوم تقویت هویت و فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی و احیای آن در قالب شهرسازی و معماری را ضرورتی انکار ناپذیر ساخته است. 

«طراحی شهری» در ایران در صورتی می تواند به اهداف عالی و انسانی خود یعنی شکل دادن به محیط‌های شهری به منظور ارتقاء کیفیت آنها برسد، که فرایند شکل دهی به شهرها با فرایند شکل گیری آنها همسو و هماهنگ شده و آداب و سنن ایرانی- اسلامی پایه و اساس هرگونه تصمیم گیری در پروژه های طراحی شهری قرار بگیرد. 

معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی با ویژگی هایی همچون مردم واری، پرهیز از بیهودگی، دوراندیشی، توازن و تعادل، کمال گرایی، وحدت، روشنی و وضوح شناخته می شود که کهنگی بردار و زوال‌پذیر نیستند. نمادگرایی و رمز پردازی موجود در این سبک از طراحی نه به منظور پیچیده و غامض این آثار و خودنمایی معمار، بلکه به منظور ساحت معنوی دادن به آثار طراحی شده بوده است؛ چرا که ایرانیان برای هر عمل و پدیده ای، اصلی آسمانی، معنوی و مثالی قائل بوده اند. ویژگی دیگر طراحی شهری در سبک ایرانی – اسلامی، اهمیتی بوده که برای جنبه معنوی حیات انسان قائل بوده، ضمن اینکه از نیازها و ضرورتهای مادی شهروندان نیز غفلت نمی کرده است. 

شهرسازی ایرانی – اسلامی بر ویژگی هایی همچون توسعه عرضی شهرها به جای رشد طولی، گسترش فضای سبز و توجه به عناصر اقلیمی، بومی و فرهنگی هر منطقه استوار است و در قالب آن، از طراحی شهرها و مناطق به صورت  یکدست و یک شکل پرهیز می شود. در تزیینات و مبلمان شهری ایرانی - اسلامی هر شهر بر مبنای پیشینه تاریخی، بومی و فرهنگی خود، معماری و المان های شهری ویژه خواهد داشت و از این جهت دارای هویتی ملی- مذهبی خواهد بود. چنین زمینه ای سبب می شود تا سبک زندگی مردم هر منطقه نیز بر مبنای داشته های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و خصوصیت‌های مکانی و اقلیمی آن منطقه شکل بگیرد و تقویت شود. در نتیجه ترویج معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی نه تنها شادابی و آرامش روحی، فکری و بصری برای افراد، جامعه و خانواده ها فراهم می کند، بلکه زمینه را  برای تقویت هویت ملی، مذهبی و بومی و در نتیجه ارتقاء احساس شهروندی و مسئولیت پذیری اقشار مختلف جامعه فراهم می سازد. 

بنابراین طراحی شهری ایرانی- اسلامی تنها به نقش و نگار و اشکال ظاهری خاص محدود نمی شود؛ بلکه جان مایه آن به رابطه معنوی خاصی است که منعکس می‌ کند. از این رو شهرسازی در این قالب از جهات مختلف سبب گسترش و تقویت سبک زندگی ایرانی- اسلامی می شود و بسیاری از معضلات هویتی که جامعه ایرانی در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می کند را برطرف می سازد. 

برای دستیابی به این هدف، طراحان و شهرسازان ایرانی باید ضمن آموختن از تجربیات معماری و شهرسازی مدرن، از تقلید صرف دستاوردهای این سبک و انتقال کورکورانه آنها به کشور بپرهیزند و با  توجه به زمینه و فرهنگ بومی هر شهر، طبیعت و مسائل زیست محیطی آن، نیازها و انتظارات شهروندان و الزامات بصری به طراحی شهرها بپردازند. مشارکت دادن مردم به ویژه نسل جوان و ارتباط و مشورت با نخبگان دانشگاهی، مذهبی و فرهنگی برای درک چگونگی به کارگیری ارزش ها و هنجارهای ایرانی - اسلامی در ساختار پایدار شهری نیز از الزامات جدی این امر است. 

محمد مهدی مظاهری

نویسنده خبر

کلید واژه ها: ایران تهران بحران هویت هویت شهری


نظر شما :

خسرو ۰۸ دی ۱۳۹۹ | ۱۹:۱۰
مگر آقای مظاهری استاد علوم سیاسی نیست چرا هیچ تئوری جدیدی در رابطه با علوم انسانی از اساتید این رشته سراغ نداریم ؟ هر فلسفه فکری و سیاسی معماری خاص خود را دارد یا هر مکتب هنری و فکری ، شیوه های زندگی و معیشت و معماری و شهرسازی خاص خود را بدنبال می آورد ، بهتر نبود به این سوال جواب داده میشد که چرا چهارچوب معماری اسلامی و ایرانی در چهل سال گذشته اول مشخص و بعد اجرا نشده است؟