خواب آشفته کییف با کمک آنکارا تعبیر نمی شود
الگوبرداری از جنگ قره باغ؛ خطای راهبردی اوکراین
نویسنده: قهرمان نورانی درآباد، کارشناس ارشد مسائل قفقاز
دیپلماسی ایرانی: عملیات نظامی فراگیر شش هفته ای ارتش جمهوری آذربایجان در قره باغ کوهستانی و نواحی اطراف آن که به آزادی بخش بزرگی از اراضی تحت اشغال ارمنستان منجر شد مقامات اوکراین را متقاعد کرده است که می توان از تجربه جنگ دوم قره باغ در حل مناقشه دونباس در شرق کشور و سپس شبه جزیره کریمه در ساحل شمالی دریای سیاه استفاده کرد و به وحدت ارضی دست یافت. گفته می شود که قدرت عملیاتی پهپادهای ساخت ترکیه در شناسایی و انهدام مواضع دشمن توجه مقامات نظامی و سیاسی اوکراین را بیش از هر عامل دیگری در جنگ قره باغ به خود جلب کرده و آنها بر این باورند که در پی تصویب قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در حمایت از تمامیت ارضی اوکراین و تأکید بر لزدم پایان دادن به "اشغال موقت" شبه جزیره کریمه توسط روسیه بستر مناسبی برای حل مناقشات خاموش به وجود آمده است. احتمالاً با همین تصور ولادیمیر زلنسکی در جریان سفر اواخر مهر ماه به آنکارا سند چارچوب همکاری های نظامی بین اوکراین و ترکیه را به امضاء رساند و مدت کوتاهی پس از آن اسماعیل دمیر، رئیس سازمان صنایع دفاعی ترکیه معامله نظامی مورد نظر را با مقامات اوکراین نهایی کرد. تولید هواپیماهای بدون سرنشین بخشی از این همکاری های دفاعی خواهد بود. در این زمینه وزیر دفاع اوکراین پهپادهای ترکیه را از «موثرترین جنگ افزارهای مدرن» توصیف کرده و گفته است که این پهپادها امتحان خود را در لیبی، سوریه و جنگ بر سر کنترل منطقه قره باغ پس داده اند. حال با در نظرداشت چنین نتیجه ای از کارآیی تجهیزات مدرن نظامی در جنگ قره باغ، تصمیم احتمالی اوکراین برای آزادسازی منطقه دونباس (شامل جمهوری های خودخوانده دونتسک و لوگانسک) در شرق کشور و شبه جزیره کریمه از طریق شعله ور کردن آتش جنگ تا چه حد منطقی است و آیا حل ظاهری مناقشه قره باغ می تواند به عنوان دومینویی جهت حل مناقشات مشابه دیگر تلقی شود؟ از طرفی واکنش روسیه به آغاز عملیات گسترده نظامی علیه روس تباران در اوکراین با استفاده از پهپادهای ساخت ترکیه و دیگر تجهیرات مورد استفاده در ارتش های ناتو چه خواهد بود؟
• تجربه جنگ دوم قره باغ برخلاف دیدگاه برخی تحلیل گران مسایل منطقه، بکارگیری تجیزات مدرن نظامی در جنگ قره باغ تنها عامل پیروزی آذربایجان نبود بلکه چراغ سبز روسیه به آن کشور برای پیشروی در میدان جنگ با هدف تأمین منافع پایدار ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک مسکو و مهار ارمنستان "متمرد" از جمله دلایل رقم خوردن روند تحولات به نفع آذربایجان هستند.
درست در همین راستا روس ها به صورت تاکتیکی چشم خود را به روی انتقال پهپادهای پیشرفته و موشک های هدایت شونده به آذربایجان و استفاده از آنها در طول جنگ دوم قره باغ بستند. اکنون با فروکش کردن نبرد در قره باغ اکثر تحلیلگران مسائل نظامی، روسیه را پیروز اصلی این جنگ تمام عیار می دانند. زیرا آن کشور علاه بر تنبیه پاشینیان غربگرا آذربایجان را هم از چنگ غرب درآورد و مقامات ارشد آن دولت را مجاب به اصلاح سیاست خارجی خود و قطع روند همگرایی با غرب کرد. جالب اینکه روسیه علاوه بر این دستاورد بزرگ سیاسی، منافع بلند مدت خود را هم با استقرار نیروهای حافظ صلح روسی در قره باغ کوهستانی و به دست گرفتن کنترل این منطقه مورد مناقشه تأمین کرد. با این تفسیر احیاء تمامیت ارضی آذربایجان در هاله ای از ابهام قرار دارد. در واقع روس ها به عنوان بازیگر فعال در ففقاز جنوبی مانع محقق شدن آرزوی ملت آذربایجان در تثبیت حاکمیت کامل خود بر کل قره باغ کوهستانی شدند و این منطقه استراتژیک را به عنوان پاشنه آشیل طرفین مناقشه یعنی آذربایجان و ارمنستان در تحولات آینده برای خود نگه داشتند. این واقعیت تلخ با فعالیت های مشکوک نیروهای حافظ صلح روسیه در هفته های بعد بیشتر خود را نشان داد و اظهارات دوپهلوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه درباره تعلق قره باغ به جمهوری آذربایجان به تردیدها در این زمینه بیشتر دامن زد. بطوری که برخی از نخبگان سیاسی آذربایجان پس از فروکش کردن شادمانی اولیه اکنون متوجه فریبکاری روسیه شده اند و لب به اعتراض گشوده اند.
• گزینه نظامی روی میز رهبران اوکراین در پی موفقیت ارتش جمهوری آذربایجان با استفاده از امکانات جنگ الکترونیک به ویژه هواپیماهای بدون سرنشین یا پهپاد که اختصار اصطلاح "پرنده های هدایت پذیر از راه دور" است در عقب راندن نیروهای ارمنی از چهار ناحیه اشغالی به اضافه بخش هایی از استان خودمختار قره باغ کوهستانی که منجر به پذیرش بیانیه ترک مخاصمه و اجابت شروط آذربایجان برای پایان ددان به عملیات های نظامی شد مقامات اوکراین چنین می پندارند که چه بسا آنها هم خواهند توانست به کمک پهپادهای تهاجمی بایراکتار تی بی-2 ساخت ترکیه موازنه نظامی را در جنگ با جدایی طلبان مورد حمایت روسیه در شرق کشور به نفع خود تغییر دهند و این آغازی خواهد بود برای بازگرداندن شبه جزیره کریمه.
توافقنامه توسعه همکاری های نظامی بین اوکراین و ترکیه در سال 2015 میلادی در زمان ریاست جمهوری پترو پوروشنکو به امضاء رسید. در آن زمان او درصدد حل معضل تجزیه طلبی در شرق کشور از طریق قدرت سخت بود و قراردادی برای خرید شش فروند پهپاد بایراکتار و موشک های هدایت شونده به ارزش 69 میلیون دلار با وزارت دفاع ترکیه بست. اما با روی کار آمدن ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری فعلی اوکراین خطی مشی کییف تغییر کرد و دولت جدید باب گفت وگو با روسیه را گشود که البته حاصل چندانی در حل مسالمات آمیز مناقشه نداشت. تا اینکه تجربه جنگ قره باغ دوباره گزینه نظامی را در مقابل دولتمداران اوکراین قرار داد و آنها امیدوارند با استفاده از فن آوری های نوین نظامی و حمایت بین المللی تمامیت ارضی کشورشان را احیاء کنند.
در این راستا سفر زلنسکی در تاریخ 25 مهر امسال یعنی تقریباً سه هفته پس از شروع جنگ خونین قره باغ به آنکارا نمی تواند امری تصادفی باشد که طی آن قرار شد شرکت مشترکی برای تولید پهپادهای بایراکتار تی بی-2 تشکیل شود. یک ماه بعد هم فرمانده نیروی هویی ترکیه طی سفری به کییف مسئله آموزش متخصصان اوکراینی برای استفاده از این هواپیماهای بدون سرنشین را مورد مذاکره قرار داد. به موازات افرایش رایزنی بین مقامات اوکراین و ترکیه، گزارش هایی مبنی بر انتقال انواع تانک و سیستم های دفاع هوایی و پهپادهای بایراکتار تی بی-2 از پایگاه هوایی کراماتورسک (Kramatorsk) به نزدیکی دونباس منتشر شده است. علاوه بر این ارتش اوکراین به پهپادهای ام کیو-9 ریپر (MQ-9 Reaper) ساخت آمریکا هم مجهز شده است و در مانورهای نظامی مرتباً از آنها استفاده می کند.
با افزایش شایعات مربوط به قریب الوقوع بودن شروع جنگ در شرق اوکراین روزنامه نزاویسمایا گازتا چاپ مسکو در یکی از شماره های اخیر خود به نقل از منابع جدایی طلبان نوشت ترکیه و اوکراین برای کنترل دونباس و کریمه روی طرح مشترکی کار می کنند. گزارش های منتشره حکایت از آن دارد که ژنرال های ارتش اوکراین پس از گذشت قریب به شش سال احتمالاً در حال برنامه ریزی برای آزادسازی دو ایالت شرقی کشور از دست جدایی طلبان روس تبار و پایان دادن به اشغال شبه جزیره کریمه و نیز تنگه کِرچ که دریای سیاه را به دریای آزوف متصل می کند هستند. دولت اوکراین برای نیل به چنین هدفی روی ترکیه به عنوان عضو مهم ناتو حساب ویژه ای را باز کرده و قراردادهایی را برای خرید یا مونتاژ پهپادهای بایراکتار به امضاء رسانده است. کولبا دمیترو Kuleba Dmytro، وزیر امور خارجه اوکراین در جریان سفری که روز 12 آذر برای کسب حمایت ترکیه به آنکارا انجام داد حتی حاضر شد "نقش رهبری" برای ترکیه در حل مناقشه کریمه را بر زبان آورد. او به نوعی با احساسات مسئولان ترکیه بازی کرد و گفت این شبه جزیره تا قرن هجدهم میلادی بخشی از امپراتوری عثمانی بوده است. به رغم این تشویق ها درگیر شدن مستقیم ترکیه در مناقشه اوکراین و روسیه می تواند روابط آنکارا با مسکو را به مخاطره اندازد. لذا نزدیک شدن بیش از حد ترکیه به اوکراین الزاماً با منافع ملی آن کشور سازگاری ندارد.
• استراتژی ترکیه در باره اوکراین ترکیه اگر چه به سبب واگرایی روزافزون از غرب و نارضایتی از سیاست های غیردوستانه آمریکا که با تحریم صنایع دفاعی ترکیه بر اساس قانون کاآتسا به اوج خود رسید روسیه را همکار خود می داند و روابط بسیار نزدیکی بین اردوغان و پوتین برقرار شده است اما در برخی حوزه ها خود را رقیب روسیه می داند و در برخی اراضی سابق امپراتوری عثمانی عملاً در تقابل با روسیه قرار دارد و خود را صاحب حق می داند. در همین راستا ترکیه الحاق کریمه به فدراسیون روسیه را هرگز به رسمیت نشناخته است و در تاریخ هفدهم آذر ماه یکی از طراحان قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این موضوع بود که از روسیه می خواهد بی درنگ به اشغال موقت شبه جزیره کریمه پایان دهد. بنابراین بعید نیست که لاینحل ماندن مسئله کریمه خود انگیزه ای برای افزایش روابط نظامی آنکارا با کییف بوده باشد. اعزام مستشاران نظامی و فروش پهپادهای بایراکتار و ناوچه های کوچک برای تقویت ارتش اوکراین و کمک به حضور نظامی آن کشور در دریای سیاه و دریای آزوف در این راستا قابل تحلیل هستند.
گزارش شده است که پهپادهای ساخت ترکیه بر فراز دریای آزوف رؤیت شده اند و حتی پروازهای شناسایی در حوالی شبه جزیره کریمه انجام گرفته است. علاوه بر این ترک ها احتمالاً قصد دارند برای تلافی اقدامات روسیه علیه ترکیه در لیبی و شمال روسیه آن کشور را در حیات خلوت خود تحت فشار قرار دهند. شاید هم ترکیه با برقراری روابط استراتژیک با اوکراین درصدد ایجاد موازنه قوا در دریای سیاه با روسیه باشد. گمان می رود که ترکیه در این کارزار احتمالی از حمایت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو هم که به دنبال رقابت با روس ها در آن حوزه است برخوردار باشد.
• آیا پهپادهای بایراکتار برای اوکراین پیروزی به ارمغان خواهد آورد؟ پهپادهای بایراکتار در جنگ های لیبی، سوریه و قره باغ کوهستانی کارآیی خود را بهخوبی نشان داده است. این پهپادها به دلیل پرواز در ارتفاع پایین و سرعت کم از دید رادار دور می مانند و به راحتی توسط پدافند هوایی شکار نمی شوند. به همین دلیل کارآیی آنها در جریان جنگ قره باغ مورد توجه مراکز تحقیقات دفاعی قرار گرفت. با توجه به چنین مزیت هایی تاکتیک مورد استفاده آذربایجان در جنگ دوم قره باغ و تغییر موازنه قوا با بکارگیری پهپادهای تهاجمی و شناسایی در همان روزهای نخست نبرد مقامات نظامی و سیاسی اوکراین را بهشدت فریفته خود کرده است و آنها در تقلا هستند تا از این تجربه برای حل مناقشه سرزمینی خود بهره ببرند.
البته ناگفته نماند که خود جدایی طلبان هم از نتایج حاصل از جنگ قره باغ و الگوبرداری دولت اوکراین از آن برای شکست دادن شبه نظامیان مورد حمایت روسیه دچار نگرانی شده اند. اما بعید است سرنوشت جنگ احتمالی را فقط پهپادها تعیین کنند. درست است که ارتش اوکراین شاید به جهت تئوریک بخاطر نبود سیستم های مناسب دفاع هوایی در دست جدایی طلبان بتواند آنها را تارومار کند و کنترل دونتسک و لوگانسک را بدست بگیرد، اما نباید از فاکتور روسیه غافل شد. منطقه دونباس با روسیه مرز مشترک دارد و در صورت آغاز جنگ، ارتش روسیه بی درنگ به کمک همتباران خود خواهند شتافت و به آسانی نیروهای نظامی خود را به منطقه مورد مناقشه گسیل خواهد کرد. در آن صورت ارتش اوکراین در برابر برتری نظامی روسیه تاب مقاومت نخواهد داشت. جالب اینکه روسیه همه تمهیدات لازم را برای این کار از قبل اندیشیده و با اعطای شناسنامه روسیه ای به یک میلیون تن از ساکنان دونباس آنها را به تابعیت خود درآورده است. لذا در صورت آغاز جنگ، روس ها به بهانه دفاع از شهروندان خود از مشت آهنین و قوه قهریه علیه اوکراین استفاده خواهند کرد. این بدان معناست که پهپادهای بایراکتار شاید برای شکست دادن ارتش معمولی ارمنستان وسیله بسیار مؤثری قلمداد شود، اما در جنگ با قدرت مسلم شرق کارآیی چندانی نخواهد داشت.
• استراتژی غرب جهت ورود به آسیای مرکزی و حساسیت روسیه اوکراین پس از فروپاشی شوروی به میدان مبارزه غرب با روسیه تبدیل شد و تلاش هایی از جانب غرب برای نفوذ به حیات خلوت روسیه صورت گرفت تا در چارچوب پیشروی ناتو به سمت شرق آن کشور را از حوزه نفوذ روسیه خارج کنند. چرا که در نظر غربی ها تسلط بر اوکراین سلطه بر اوراسیا و محاصره روسیه را امکان پذیر می کند. اجرای برنامه "مشارکت شرقی" در سال 2014 میلادی هم در واقع با همین هدف صورت گرفت که اوکراین را هم به عضویت این برنامه درآوردند تا زمینه برای همگرایی آن کشور با اتحادیه اروپا فراهم شود. در واکنش به اجرای چنین طرحی روسیه هم الحاق شبه جزیره کریمه و به دنبال آن جدایی دونباس در شرق اوکراین را در دستور کار خود قرار داد تا تلاش های غرب را ناکام بگذارد. چراکه منافع ژئواستراتژیک مسکو در منطقه "خارج نزدیک" در تهدید جدی قرار گرفته بود. همزمان با این روند روسیه اتحادیه جایگزین در مقابل اتحادیه اروپا تأسیس کرد تا اقتدار خود را در جغرافیای شوروی سابق بتدریج احیاء کند. این بدان معناست که اتحادیه اوراسیایی برای ممانعت از گسترش ناتو و اتحادیه اروپایی توسط روسیه تأسیس شده است. بنابر عقیده استراتژیست ها اوکراین در ساحل دریای سیاه و آذربایجان در ساحل دریای خزر دروازه های اوراسیا بشمار می آیند. لذا حفظ هژمونی روسیه بر این دو کشور از اولویت های سیاست خارجی کرملین خواهد بود. لذا اگر در مورد مناقشه قره باغ روسیه از خود انعطاف به خرج داد و پیروزی نسبی آذربایجان را پذیرفت بیشتر با همان رویکرد صورت گرفت تا با دادن امتیاز آزادسازی بخش بزرگی از اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان، ضمن بازسازی وجهه خود در آن کشور نفوذ کرملین را در آنجا تحکیم ببخشد و موفق هم شد. برافراشته شدن پرچم های روسیه برای نخستین بار در شهرهای آذربایجان مؤید این امر بود. اما در اوکراین تضعیف جدایی طلبان، آن هم از نوع روسی آن و اجازه پیشروی به غرب برای به دست گرفتن این کشور و ایجاد تهدید ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک برای روسیه اصلاً امکان پذیر نیست. لذا استراتژی غرب در اوکراین با حساسیت ویژه از سوی روسیه دنبال خواهد شد.
• آینده نگری در باره نتیجه نافرجام شعله ور شدن مناقشه برای اوکراین ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین از سوی ملی گرایان به شدت تحت فشار قرار دارد تا سیاست مماشات با روسیه را کنار بگذارد و به اشغال دونباس در شرق کشور و شبه جزیره کریمه در شمال دریای سیاه پایان دهد. طبیعی است که اوکراین به دلیل برتری نظامی روسیه که طرف واقعی مناقشه سرزمینی است چنین قدرتی از خود ندارد و مجبور است به ایجاد ائتلاف نظامی و تهیه تسلیحات مدرنی همچون پهپادهای تهاجمی بپردازد. شواهد و قرائن نشان می دهد که دولت زلنسکی برای تحقق چنین ایده ای روی کمک های ترکیه به عنوان عضو مؤثر ناتو حساب باز کرده است، اما تبعات حمایت از اوکراین برای اردوغان بسیار سنگین خواهد بود. حتی ناتو و آمریکا در صورت وقوع جنگ قادر به حمایت همه جانبه از اوکراین نخواهند بود. لذا ریسک گزینه نظامی با هدف احیای تمامیت ارضی کشور برای اوکراین بسیار بالاست، حتی امکان دارد کییف کنترل شرق کشور را برای همیشه از دست بدهد و روسیه استقلال دونباس را به رسمیت بشناسد و یا این که آن منطقه را به خاک خود ملحق کند، همان اتفاقی که در سال 2014 میلادی برای شبه جزیره کریمه افتاد. در چنین شرایطی تنها یک راه برای حل احتمالی مناقشه باقی می ماند؛ آن هم اتحاد اوکراین با روسیه در قالب اتحادیه اوراسیایی و در مرحله بعد عضویت در "سازمان پیمان امنیت دسته جمعی".
نظر شما :