بازگشت مشروط بایدن به برجام

انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاست داخلی و خارجی ایران

۲۵ آبان ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۷۲۰۶ آمریکا خاورمیانه انتخاب سردبیر
مسعود وطن دوست در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی پیرامون انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاست داخلی و خارجی ایران بر این نکته تاکید دارد که بایدن تلاش خواهد کرد قطار سیاست خارجی آمریکا را دوباره به ریل دموکراسی و حقوق بشر و اتحادسازی مبتنی بر همکاری های متقابل بین المللی بازگرداند و با تلاش برای بازگشت به توافقاتی که آمریکا از آن خارج شده مانند توافق پاریس، سازمان بهداشت جهانی و به ویژه برجام، به ترمیم چهره ی خشن و غیرقابل اعتماد آمریکا نزد افکار عمومی جهانی پرداخته و ضمن تلاش برای افزایش اعتماد جهانی به ایالات متحده به اصطلاح آب رفته را به جوی بازگرداند.
انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاست داخلی و خارجی ایران

مسعود وطن دوست، مدرس دانشگاه در رشته علوم سیاسی و دانشجوی دوره دکترای علوم سیاسی (گرایش مسائل ایران) در دانشگاه فردوسی مشهد

دیپلماسی ایرانی - پنجاه و نهمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حالی برگزار شد که چشم میلیون ها نفر در سراسر جهان، به ویژه ایران این رویداد مهم و نتایج و پیامد های حاصل از آن را به نظاره نشسته بود. در این میان تحلیلگران و صاحب نظران مسائل سیاسی و اجتماعی، هر کدام از زوایای مختلف به این موضوع نگریسته و تحلیل های بعضا متناقضی ارائه می نمایند. با این حال به جهت اهمیت پدیده فوق بر نظام بین الملل به ویژه تاثیر این انتخابات بر اوضاع ایران و تحولات آینده این کشور، در این گفتار بر آنیم که مسئله انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا را با نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر تحلیل نموده و با در نظر گرفتن پیشینه ی تاریخی روابط ایران و آمریکا، آثار و نتایج این پدیده را بر اوضاع داخلی و خارجی ایران و آینده روابط این دو کشور با یکدیگر مورد بررسی قرار دهیم.

علیرغم پیچیدگی ریشه های تقابل ایران و آمریکا در چهل ساله اخیر، ویژگی اساسی و نقطه مشترک این روابط، بی اعتمادی دوجانبه است. پس از قطع کامل روابط تهران – واشنگتن در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، مسئله ایران و شیوه تعامل آمریکا با این کشور، همواره یکی از دغدغه های مهم روسای جمهورآمریکا بوده و فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. هرچند با وجود نزدیکی منافع استراتژیک و همکاری های غیر رسمی منطقه ای و بین المللی  به ویژه در مورد جنگ های عراق و افغانستان و مسئله داعش، جنگ خلیج فارس و حتی توافق ایران با آمریکا در قالب برجام در سال2015 میلادی، این روابط هنوز شکل عادی پیدا نکرده است و در آستانه ی به قدرت رسیدن چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا، بار دیگر امیدها را برای فرو ریختن دیوار بی اعتمادی بین این دو کشور و عادی سازی روابط آن ها دو چندان کرده است.

از آنجا که ایالات متحده جامعه ای نخبه گراست و در نهایت اغلب مکانیزم های موجود در سیاست گذاری داخلی و خارجی آمریکا را جمعی از متخصصان و افراد صاحب نظر بر اساس اهداف و انگیزه های سیاسی، ملی و بین المللی خودشان انتخاب می کنند و با در نظر گرفتن اختیارات گسترده ای همچون پیشنهاد دهنده اصلی قوانین، فرماندهی کل قوا، ریاست دیپلماسی کشور، ریاست حزب حاکم و ازهمه مهم تر ریاست قوه مجریه که مطابق قانون اساسی آمریکا بر عهده رییس جمهور قرار دارند، می توان به اهمیت نقش و جایگاه رئیس جمهور در این کشور پی برد. اگرچه این اختیارات گسترده ریاست جمهوری بر اساس اصل تفکیک قوا و توسط دیگر قوا کنترل و محدود می شود، اما رئیس جمهور همچنان از قدرت فوق العاده ای در تصمیم گیری ها به ویژه در زمینه سیاست خارجی برخوردار است و از آنجا که آمریکا اکنون قدرتمندترین بازیگر در عرصه ی جهانی است، تصمیمات و سیاست های آن در عالی ترین سطح بر تقریبا همه مسائل جهانی و بین المللی تاثیرگذار است.

ساختار قدرت در ایالات متحده، تاقبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016میلادی، رویکرد ثابتی بوده است که اغلب میان دو حزب جمهوری خواه و دموکرات جابه جا می شده و از چارچوب مشخصی پیروی می کرد. برای مثال دموکرات ها اغلب بر مسائلی همچون رژیم های بین المللی، لیبرالیسم بازار آزاد و... تاکید داشته و همواره در صدد بوده اند مسائل مختلف را از کنترل های ابتدایی تا مصالحه و سازش پیش ببرند. به طور مثال شیوه تعامل روسای جمهوری چون اوباما به ویژه در مورد ایران در این راستا قابل ارزیابی است.به عبارت دیگر از ابتدای تیرگی روابط ایران و آمریکا، دو کشور هیچوقت نتوانسته بودند تا اندازه آنچه در سال های پایانی ریاست جمهوری اوباما رخ داد به همدیگر نزدیک شوند. تا آنجا که باراک اوباما طی پیامی نوروزی به نوعی پذیرش انقلاب اسلامی را آشکار و خطاب به دولت ایران اعلام کرد و یا در سال  2009از ابراز علنی همراهی با جنبش سبز خودداری نمود.

با روی کار آمدن دونالد ترامپ، ساختار سیاست خارجی آمریکا از روالی که بیش از دو قرن بر آن استوار بود، خارج شد و برخلاف روح قانون اساسی آمریکا که بر دموکراسی و حقوق بشر و آزادی تاکید می کرد، به سوی ناسیونالیسم شدید آمریکایی(اول آمریکا) و رفتار های غیر دموکراتیک و پوپولیستی گرایش پیدا کرد. این دگرگونی ساختاری در رفتارها و سیاست های غیر معقول و دور از انتظاری همچون خروج از توافق آب و هوایی پاریس، خروج از سازمان بهداشت جهانی، تهدید به خروج از ناتو، تجدید نظر در پیمان نفتا و... بروز و ظهور یافت. این سیاست ها و رفتارهای متفاوت آمریکا منجر به دوقطبی شدن ساختار سیاسی ایالات متحده گردید که در انتخابات اخیر این کشور به روشنی خود را نمایان کرد،آنچه که از آن به عنوان میراث ترامپ نام برده می شود. 

با وجود تمام پیشرفت هایی که تاپایان دوره ی اوباما، برای برداشتن موانع رابطه ایران و آمریکا صورت گرفت و دیوار بی اعتمادی میان دو کشور در حال فرو ریختن بود، در دوره ی ریاست جمهوری دونالد ترامپ، با به هم ریختن همه ی معادلات، نه تنها این دیوار فرو نپاشید، بلکه با خروج یک جانبه آمریکا از برجام و تشدید تحریم های ایران به ویژه در زمینه اقتصادی و همچنین حمایت صریح این کشور از اعتراضات مردمی ایران در سال 98و...بلندتر و گسترده تر شد.

اینک انتظار می رود با روی کار آمدن بایدن و با توجه به تفاوت های موجود در نگرش دموکرات ها به مسائل جهانی به ویژه- چنانچه گفته شد- تاکید آنها بر دموکراسی، رژیم های بین المللی و بازگشت سیاست و قدرت در آمریکا به روال و چارچوبی که قبل از ریاست جمهوری ترامپ حاکم بوده است، تغییراتی در نوع نگرش و سیاست های دولت جدید آمریکا به مسائل جهانی به ویژه در مورد ایران اتفاق بیفتد. لذا به نظر می رسد بایدن تلاش خواهد کرد قطار سیاست خارجی آمریکا را دوباره به ریل دموکراسی و حقوق بشر و اتحادسازی مبتنی بر همکاری های متقابل بین المللی بازگرداند و با تلاش برای بازگشت به توافقاتی که آمریکا از آن خارج شده مانند توافق پاریس، سازمان بهداشت جهانی و به ویژه برجام، به ترمیم چهره ی خشن و غیرقابل اعتماد آمریکا نزد افکار عمومی جهانی پرداخته و ضمن تلاش برای افزایش اعتماد جهانی به ایالات متحده به اصطلاح آب رفته را به جوی بازگرداند.

در زمینه ایران نیز به نظر می رسد یکی از اولویت های بایدن درسیاست خارجی آمریکا فراهم کردن زمینه بازگشت به توافق هسته ای برجام مطابق وعده های او برای بازگشت به این توافق در مبارزات انتخاباتی خواهد بود. اما این که تصمیم بایدن و همفکران او در ایالات متحده برای بازگشت به توافق برجام با چه ترتیباتی صورت خواهد گرفت جای تامل دارد. با این حال محتمل ترین گزینه این است که با توجه به شرایط دشواری که تحریم های آمریکا به ویژه از نظر اقتصادی برای ایران ایجاد کرده است، بایدن بازگشت دوباره به برجام را مشروط به اخذ تعهدات و شرایط جدید از جمله اقداماتی در زمینه حقوق بشر و محدودیت برنامه های موشکی ایران نماید. ضمن این که قطعا هم در بازگشت به برجام و هم در طرح شروطی برای بازگشت به آن، منافع متحدان منطقه ای خود از جمله اسرائیل و اعراب (به ویژه عربستان سعودی) را لحاظ خواهد کرد. مضافا اینکه موفقیت های نسبی ترامپ در خاورمیانه خصوصا بهبود روابط اسرائیل با برخی کشورهای عربی و همچنین کسب احتمالی اکثریت مجلس سنا برای دموکرات ها، دست دولت بایدن و همکارانش را برای اتخاذ سیاست قاطع تری در این زمینه بازتر خواهد کرد. البته بعید به نظر می رسد در زمان اندک باقی مانده از دولت ترامپ بهبودی در روابط ایران و آمریکا حاصل شود و حتی احتمال می رود ترامپ با وضع تحریم های بیشتر، عرصه را بیش از پیش بر ایران تنگ نماید.

از سوی دیگر به نظر می رسد دولت فعلی ایران تلاش خواهد نمود در فرصت اندک باقی مانده تا پایان دوره خود، باب مذاکره را به ویژه در زمینه بازگشت به برجام گشوده و امیدوار است در صورت بهبود نسبی شرایط که به تبع رفع احتمالی برخی  تحریم ها و آزادسازی بخشی از دارایی های ایران حاصل خواهد شد، کاستی ها و ناکار آمدی های چندساله ی اخیر در زمینه های مختلف را توجیه نموده و هم زمینه ی توفیق جریان میانه رو را در انتخابات پیش رو فراهم کند. امری که با توجه با مشارکت اندک مردم در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی بسیار بعید به نظر می رسد و شانس روی کار آمدن کاندیدایی از طیف اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را محتمل تر می سازد؛ امری که اگر اتفاق بیفتد، با توجه به احتمال اتخاذ سیاست تهاجمی و گفتمان آرمان محور دهه های گذشته، می تواند آینده روابط ایران و آمریکا را در ابهام فرو برده و امیدها به بهبود شرایط را بیش از پیش کمرنگ تر نماید.

در پایان می توان ابراز امیدواری نمود که با ترمیم روند سیاست های خصمانه آمریکا درباره ایران به ویژه در چند سال اخیر، از سوی جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، اتخاذ سیاستی مبتنی بر تعامل و اعتماد متقابل نسبت به ایران و خردورزی و هوشمندی مسئولان جمهوری اسلامی (به ویژه دولت آینده) و ترجیح منافع مهم ملی بر منافع دست دوم و حاشیه ای، زمینه ی بهبود و گشایش در روابط این دو کشور در عرصه منطقه ای و بین المللی فراهم آید.

کلید واژه ها: مسعود وطن دوست ایران آمریکا جو بایدن دونالد ترامپ برجام


( ۱۸ )

نظر شما :

بیگی رضا ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | ۰۰:۰۶
به نظر من این تحلیل بسیار ضیفی بود که طی این مدت مشاهده کردیم، درواقع این نوشته وتحقیق در حد یک کارشناس است که کارش صرفا توصیفی است نه یک دکتر که باید به چرا ها بپردازد وتببین کند..