تحریم ها علیه ایران و روسیه به پایان روابط ترنس-آتلانتیک می انجامند؟ (بخش هشتم)

آسیب در روابط ترنس آتلانتیک می تواند به اجرای مجدد پروژه اروپایی بینجامد؟

۰۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۲۵۹۰ اخبار اصلی اروپا آمریکا
از زمان پایان جنگ سرد، تحریم ها به ابزار اصلی در سیاست خارجی و دولت داری ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی به ویژه اتحادیه اروپا تبدیل شده اند، اما هنوز این سوال مطرح است که آیا آنها در ترغیب به تغییر رفتار کشور مقاوم در برابر نفوذ خارجی یا در نبود گزینه های سیاسی موثر «کارآمد» هستند؟ در عمده موارد ظرفیت کشورهای هدف در وفق دادن خودشان با شرایط نادیده گرفته می شود. تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران و دولت فدرالی روسیه در زمینه انرژی از این دست هستند.
آسیب در روابط ترنس آتلانتیک می تواند به اجرای مجدد پروژه اروپایی بینجامد؟

نویسندگان: راوی عبدالعال (استاد مدیریت بین الملل در دانشکده تجارت هاروارد و رئیس مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس) و آریل بروس (سخنران دانشگاه هاروارد و از اعضای ارشد مطالعات روسیه و یوراشیا در مرکز دیویس)

دیپلماسی ایرانی: ایران و روسیه در چند سال گذشته مقاومت خود در برابر تحریم ها و همچنین توانایی شان در وفق دادن خود با شرایط را نشان داده اند. یکی از واکنش های ایران به تحریم ها ایجاد «اقتصاد مقاومتی» با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کشور در برابر همه شوک های اقتصادی و کاهش وابستگی به یک کالای خاص بوده است. روسیه هم خودش را با شرایط موجود وفق داده و چشم انداز جدیدی به تجارت های اروپایی و آسیایی ارائه کرده است.

آسیب در روابط ترنس آتلانتیک می تواند به اجرای مجدد پروژه اروپایی بینجامد؟

تمایلات به یکجانبه گرایی و انزوا در سیاست خارجی آمریکا که در بیش از یک دهه گذشته در جریان بوده، در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به اوج خود رسیده و بیش از پیش نمایان شده است. رئیس جمهوری ترامپ پایه گذار این تمایلات نبوده و از این جهت، رویکرد او انحراف از مسیر سیاست های پیشین نیست، بلکه تداوم آن سیاست هاست. علاقه به خروج از پیچیدگی های سیاست گذاری های جهانی هم یک سنت دیرینه در ایالات متحده به شمار می رود که از نمونه آن می توان به سال های پیش از جنگ جهانی اول و زمانی اشاره کرد که آمریکا سعی داشت خود را از بی ثباتی ها در اروپا دور نگه دارد. از این رو، می توان گفت سال های پس از جنگ جهانی دوم در قیاس با دوران کنونی بیشتر با سیاست های همیشگی آمریکا تفاوت داشتند.

درگیری های تجاری ایالات متحده در سراسر جهان از جمله با اروپا بر نظام تجاری جهان تاثیر گذاشته است. استفاده بیش از اندازه ایالات متحده از تحریم های مالی نه تنها زنگ هشدار را در گوش شرکت ها به صدا درآورد، بلکه بسیاری از دولت ها و نهادهای اروپایی را نیز به فکر اقداماتی برای محدودسازی تاثیرپذیری از نظام مالی ایالات متحده انداخت چرا که فعالیت تحت این نظام مالی اساسا همه کشورهای جهان را در برابر سیاست گذاری های ایالات متحده آسیب پذیر می کند.

رهبران اتحادیه اروپا به طور فزاینده دریافتند که امنیت اروپایی به ثبات سیاسی در خاورمیانه بستگی دارد و به این باور رسیدند که سیاست گذاری های آمریکا به طور مستقیم این دستورکار را از طریق اجرای تاکتیک های بی ثبات کننده در منطقه و به ویژه استراتژی اعمال فشار حداکثری علیه ایران، به خطر می اندازد. بحران پناه جویان اختلافات شدیدی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. بی ثباتی بیشتر در ایران در نتیجه سیاست های ایالات متحده اساسا مغایر با منافع اروپایی است.

از چشم انداز اروپا، درک اختلافات داخلی ایالات متحده نیز دشوار شده است. برای نمونه، رئیس جمهوری ایالات متحده ممکن است تحریم ها را از طریق امضای یک دستور اجرایی اعمال کند. دستور اجرایی بر خلاف قوانین تصویبی در هر دو مجلس نمایندگان و سنا در کنگره، در حیطه اختیارات دستگاه اجرایی است. دونالد ترامپ در ماه اوت 2017 قانونی موسوم به «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم ها» را امضا کرد که تحریم های مرتبط با روسیه را شامل می شد. این قانون یک عنوان دوم «قانون مقابله با نفوذ روسیه در اروپا و یوراسیا» را نیز شامل می شد؛ قانونی که در نیمه ماه ژوئن سال 2017 در کنگره به تصویب رسید. قوه مقننه می خواست با تبدیل این دستور به قانون حذف تحریم ها را پیچیده تر کند و از توانایی دونالد ترامپ در ایجاد تغییر در این قانون یا معافیت روسیه از دستور اجرایی بکاهد. چنین شرایطی بازتاب جنگ در حال وقوع در داخل ایالات متحده بین جناح های مخالف همچون جمهوری خواهان و دموکرات ها، و البته طرفداران و مخالفان ترامپ است. به طور خلاصه، هر چه سیاستمداران ایالات متحده بیشتر این احساس را داشته باشند که از دستورات اجرایی به نوعی سوء استفاده می شود، تحریم ها علیه روسیه شدت بیشتری می یابند و تغییر در آنها یا معافیت از آنها دشوارتر می شود. دولت ترامپ تحریم ها علیه ایران را به سادگی و تنها با یک دستور اجرایی و بر خلاف میل شمار زیادی از سیاستمداران بازگرداند. اروپا آمادگی پذیرفتن عواقب این اختلافات داخلی ایالات متحده را ندارد و این در حالی است که این عواقب در بلند مدت تجارت و امنیت اروپایی را تهدید می کنند.

زمانی سیاست گذاران و مدیران اجرایی اروپایی معتقد بودند که روسیه یک شریک ضروری، اما اغلب غیر قابل پیش بینی و غیر قابل اتکاست. با این حال، امروز ایالات متحده در قیاس با روسیه به مراتب غیر قابل اعتمادتر به نظر می رسد. حتی بانک ها، شرکت ها و دولت های اروپایی که قصد همراهی و عمل به رژیم تحریمی ایالات متحده را داشتند، دریافتند که اداره کنترل دارایی های خارجی آمریکا به درخواست ها برای شفاف سازی خیلی دیر پاسخ می دهد یا اصلا پاسخ نمی دهد. پاسخ ها هم عمدتا مبهم بودند و می توانستند به ادراک اشتباهی منجر شوند.

با زوال اتحاد ترنس-آتلانتیک، شهروندان اروپایی به طور فزاینده خواستار یک سیاست خارجی منسجم تر و کارآمدتر در اتحادیه اروپا هستند. طبق مطالعات منتشر شده در سپتامبر 2019، رای دهندگان اروپایی باور دارند یک سیاست خارجی منسجم تر و کارآمدتر اروپایی در جهان رقابتی و خطرناک امروزی لازم است و آنها می خواهند اتحادیه اروپا به مثابه یک بازیگر تاثیرگذار ژئوپلتیک عمل و مسیر خودش را مشخص کند. اعتماد به ایالات متحده از بین رفته است. شهروندان اتحادیه اروپا یک انتظار مشخص از این سازمان دارند: اینکه بروکسل نشان دهد به رغم وابستگی اقتصادی متقابل به واشنگتن، در سیاست خارجی مستقل عمل می کند. این بدان معنا نیست که مردم اروپا از تسهیل تحریم های اتحادیه در قبال روسیه حمایت می کنند. طبق نتایج تحقیقات یاد شده، اکثریت رای دهندگان اروپایی (بیش از 50 درصد شرکت کنندگان) معتقدند سیاست اتحادیه اروپا در قبال روسیه یا متعادل است یا به اندازه کافی شدیدالحن نیست. به علاوه، هنوز در میان اروپایی ها بر سر پروژه خط لوله «نورد استریم 2» اختلاف نظرهایی وجود دارد. احتمال اینکه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در میانه نگرانی ها از تحریم های ایالات متحده در دفاع از پروژه خط لوله با آلمان یک صدا شوند، اندک است. در همین حال، بسیاری معتقدند که ایالات متحده کشوری است که کنترل سیاست خارجی اتحادیه اروپا را از طریق وابستگی متقابل اقتصادی اتحادیه اروپا-ایالات متحده، در دست دارد. اروپا به دلیل وابستگی بیشتر به ایالات متحده با توجه به بزرگی بازارهای آمریکایی و نقش دلار آمریکا در بازارهای جهانی در موقعیت ناخوشایند و شرم آوری قرار گرفته است.

همه این مسائل ممکن است در پروژه اروپایی حول بخش انرژی بازتاب داشته باشد. تاریخ نشان داده که کشورهای اروپایی به رغم همه چالش های احتمالی، خیلی راحت می توانند در مسائل انرژی با یکدیگر همکاری داشته باشند. توافق سبز اروپایی می توانند به یک بستر برای اتحاد دوباره و احیای پروژه اروپایی تبدیل شود و اروپا را به یک بازیگر تمام عیار ژئوپلتیک تبدیل کند. این شرایط بی شک فرصت ایده آلی است چرا که توافق سبز می تواند:

- قدرت نرم اروپا را در سراسر جهان افزایش دهد و نهایتا به تغییر و تحولات در زمینه انرژی در سراسر جهان بینجامد؛

- امکان ظهور یک چارچوب حقوقی را برای محافظت از شرکت های اروپایی در خارج از مرزهای اروپا فراهم می آورد؛

- امکان ظهور یک بستر برای تجارت کالاها را در محدوده یورو به ویژه در بخش برق، فراهم می آورد؛

- اروپایی سازی قراردادهای انرژی را تقویت می کند و امکان حصول قراردادها در بخش انرژی با ارز یورو را فراهم می آورد؛

- به میزان قابل توجهی سرمایه گذاری در تحقیقات و توسعه را در پی خواهد داشت و اروپا را رقابتی تر، نوآور و پیشرو و کمتر به فناوری خارجی وابسته می کند؛

- یک نظام جدید قادر به کاهش نابرابری ها در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و در داخل هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد می کند؛

این پروژه پتانسیل های زیادی دارد، اما چالش های مرتبط با آن نیز زیاد است. نهادهای اتحادیه اروپا این مساله را درک کرده اند که ارز با ثبات به یک نظام بانکداری باثبات نیاز دارد که این مساله هنوز در رابطه با منطقه یورو صدق نمی کند. بزرگ ترین چال پیش روی حال حاضر منطقه یورو مواجهه با شرایط ضعیف و ناخوشایند نظام بانکداری در شماری از بازارهای اروپایی همچون ایتالیاست. چنین شرایطی می تواند یورو را با مشکل مواجه سازد و به نرخ بهره منفی و کاهش شدید ارزش یورو بینجامد. این شرایط می تواند به افزایش ارزش پولی اقلام قیمت گذاری شده بر مبنای ارزش یورو بینجامد یا به فروشندگان این کالاها آسیب برساند. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه روابط بین الملل فرانسه / مترجم: طلا تسلیمی
 

کلید واژه ها: برجام روابط ترنس آتلانتیک اختلافات اروپا و آمریکا پروژه سبز اروپایی تحریم های آمریکا علیه ایران تحریم های آمریکا علیه روسیه وابستگی اقتصادی آمریکا و اروپا


( ۲ )

نظر شما :