مشارکت استراتژیک مسکو و تهران علیه واشنگتن

سیاست روسیه در قبال ایران به چالش کشیدن آمریکاست (بخش دوم)

۰۴ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۱۶۹۳ اخبار اصلی خاورمیانه
روابط روسیه با ایران عمدتا مبتنی بر ملاحظات ژئوپلیتیک است. نخبگان حاکم در روسیه ایران را یک شریک دشوار، اما ضروری می دانند. پایه و اساس مشارکت استراتژیک روسیه و ایران، منافع مشترک هر دو کشور در کاهش قدرت و نفوذ آمریکا هم در خاورمیانه و هم در سراسر جهان است.
سیاست روسیه در قبال ایران به چالش کشیدن آمریکاست (بخش دوم)

نویسنده: وایتولد رادکیِویچ

دیپلماسی ایرانی: روابط روسیه با ایران عمدتا مبتنی بر ملاحظات ژئوپلیتیک است. نخبگان حاکم در روسیه ایران را یک شریک دشوار، اما ضروری می دانند. پایه و اساس مشارکت استراتژیک روسیه و ایران، منافع مشترک هر دو کشور در کاهش قدرت و نفوذ آمریکا هم در خاورمیانه و هم در سراسر جهان است.

همزیستی پراگماتیک در دوران پسا-شوری

برای روسیه یکی از عناصر مشارکت استراتژیک با ایران، سیاست های همسایه جنوبی در دوران پسا-شوروی است؛ تهران در این دوران نه تنها از دشمنی با مسکو خودداری کرده، بلکه به شیوه ای وفادارانه با آن همکاری داشته و حتی از دولت های طرفدار روسیه در تاجیکستان و ارمنستان حمایت و از جدایی طلبان چچنی دوری کرده است. تصویر ایران در روسیه از طریق تمایل آن به همکاری در دهه 1990 در حل مشکلات داخلی در تاجیکستان طبق شرایط مدنظر روسیه، شکل گرفته است. تهران بی قید و شرط از مخالفان اسلام گرا مخالفت نکرد، بلکه آنها را به کنار گذاشتن اسلحه و پذیرش توافقنامه صلح در سال 1997 و نقش محدود آن به صورت شریک کوچک دولت رئیس جمهوری امام علی رحمان تحت حمایت روسیه ترغیب کرد.

ایرینا ویاگلسکایا، کارشناس مطرح روسی در امور منطقه، گفت: «ایران همواره در آسیای میانه از نظر سیاسی به شیوه ای عمل کرده که اعتراضی به آن وارد نیست و الزام رهبری ایجاد نمی کند و سیاست گذاری های آن به طور کامل قابل پذیرش به نظر می رسد.» این حقیقت که مسکو تهران را یک شریک سازنده در منطقه آسیای میانه قلمداد می کند، همچنین در تمایل کرملین به توسه چاچوب سه جانبه همکاری ها میان روسیه، ایران و آذربایجان نمایان است.

بستر سوری در روابط روسیه و ایران

روابط نزدیک بین روسیه و ایران بر سر مسائل سوریه به سال 2011 و ارزیابی مشترک دو کشور درباره بهار عربی باز می گردد. هر دو کشور قیام های عربی را یک پدیده با ریشه آمریکایی قلمداد کردند که ثبات داخلی آنها و موقعیت ژئوپولتیکشان را در خاورمیانه تهدید می کرد. هر دو نگران این مساله بودند که بهار عربی به تقویت ایالات متحده در منطقه یا فعال سازی جنبش های افراطی سنی بینجامد. برای ایران، قدرت گرفتن جنبش های سنی همچنین به معنای قدرت گرفتن عربستان سعودی، رقیب ژئوپولتیک آن در منطقه، بود.

یک نقطه عطف مهم در توسعه روابط مسکو-تهران، تصمیم روسیه به مداخله نظامی مستقیم در سوریه در سپتامبر 2015 به منظور نجات بشار اسد در برابر شور گروه های شبه نظامی تحت حمایت پادشاهی های سنی شبه جزیره عربی (عربستان، قطر، امارات متحده عربی، ترکیه و ایالات متحده، بود. پس از آنکه مسکو در حمایت از دولت اسد در دمشق به طور نظامی درگیر شد، رسما به متحد تهران در جنگی تبدیل گشت که با توجه به حمایت قدرت های جهانی از طرف های مختلف، جدای از درگیری های داخلی سوریه بود و ابعاد منطقه ای و جهانی داشت.

بسیاری بر این باورند که مداخله نظامی روسیه در سوریه پس از دست کم چندین ماه مشاوره با ایران صورت گرفته است؛ در ژوئیه 2015 سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران که در آن زمان مسئولیت هماهنگ سازی حمایت نظامی ایران از دولت اسد در سوریه را بر عهده داشت، به مسکو سفر کرد. جنگ دو کشور در جبهه مشترک ناگزیر روابط نظامی بین آنها را به منظور هماهنگ سازی عملیات ها تقویت کرد. این هماهنگ سازی به نوعی تقسیم کار انجامید: روسیه حمایت هوایی و ایران نیروهای زمینی به شکل نیروهای شبه نظامی شیعه و نیروهای سپاه پاسداران فراهم می آورد. این تقسیم کار از یک سو این امکان را برای روسیه فراهم آورد که از خسارت های گسترده (که برای کرملین اهمیت زیادی داشت و در واکنش مردم روسیه تاثیرگذار بود) جلوگیری کند؛ اما از سوی دیگر، روسیه را به شدت به ایران وابسته می کرد (البته عکس این مساله هم درست بود). غلبه بر اپوزیسیون سوری در میدان نبرد به مشارکت و همکاری نیروی هوایی روسیه و نیروهای نظامی تحت کنترل ایران بستگی داشت. اهمیت نیروهای مستقر در میدان نبرد به ویژه با توجه به نزدیک شدن پایان جنگ بیشتر شده است: در حال حاضر مساله دیگر در هم شکستن مواضع شبه نظامیان مسلح مخالف اسد نیست، بلکه حفظ کنترل بر اراضی بازپس گرفته شده است.

روابط سیاسی بین روسیه و ایران در نتیجه منافع مشترک و متناقض آنها در هم تنیده است. در حال حاضر از دیدگاه مسکو، منافع مشترک بر تضاد منافع غالب است. روسیه و ایران در زمینه محدودسازی حضور و نفوذ ایالات متحده در منطقه و پیروزی نهایی دولت بشار اسد در جنگ داخلی سوریه و مشروع سازی دولت او در فضای بین المللی منافع مشترکی دارند. با این حال، اتحاد ایرانی-روسی حتی در سوریه عنصر رقابت را از منظر نفوذ بر دولت اسد در موارد اختلاف نظر تاکتیتی، از بین نبرده است. در نهایت، فعلا به نظر می رسد که دو طرف همکاری در سوریه را ناگزیر می دانند. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: مرکز مطالعات شرق / مترجم: طلا تسلیمی


 

کلید واژه ها: سوریه مشارکت ایران و روسیه روابط ایران و روسیه جنگ داخلی سوریه بشار اسد مداخله نظامی روسیه در سوریه کمرنگ شدن حضور آمریکایی در خاورمیانه


( ۱۳ )

نظر شما :