مدعیانی که در حال ترویج افراطگرایی هستند

حقوق و آزادی اقلیت ها در جوامع غربی در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۱۵۳۹ اروپا نگاه ایرانی خاورمیانه
سعید رضا طاهرخانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اگرچه حق حمایت در برابر تبعیض های نژادی و قومی اولین و مهمترین حق هر انسانی است، اما بسیاری از قربانیان این خشونت ها اعتقاد دارند نه تنها در اروپا قانون مناسبی برای حمایت از اقلیت ها وجود ندارد بلکه هیچ نهاد مستقلی برآمده از اراده آنها در ارکان حکومتی دول اروپایی برای حمایت از حقوقشان وجود ندارد.
حقوق و آزادی اقلیت ها در جوامع غربی در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: سعید رضا طاهرخانی، دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی و پژوهشگر ژئوپلتیک

دیپلماسی ایرانی: در بیشتر کشورها اقلیت های دینی و نژادی زندگی می کنند که از نظر قومی، مذهبی و زبانی با اکثریت جامعه متفاوت هستند و همواره حمایت از گروه ها به گونه ای است که مداخله در امور داخلی کشورها محسوب نشود محل بحث و نظر است. شاید مسئله اقلیت ها از لحاظ تاریخی به دوران باستان و تاسیس امپراتوری های بزرگ باز گردد. البته این مساله به تدریج جنبه های دینی و ملی نژادی به خود گرفته است. از قرن هفدهم به بعد در برخی معاهدات دو جانبه و چند جانبه و نیز معاهد وستفالیا که سنگ بنای حقوق بین الملل نوین است، حمایت از اقلیت های دینی به چشم می خورد. در واقع هدف این بود که اقلیت ها بتوانند آزادانه مذهبی را بپذیرند و آشکارا به آن عمل کنند. به طور مشخص اوایل قرن بیستم شروع پرداختن به این موضوع در حقوق بین الملل است. 

پس از جنگ های جهانی اول و دوم تغییرات عمده ای در مرز های بسیاری از کشورها پدید آمد و کشورهای جدیدی در صحنه بین المللی ظهور کردند. فقدان نیروی کار کافی در کشورهای فارغ آمده از جنگ همچنین عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی باعث شد تا بسیاری از افراد عازم کشورهای تازه تاسیس شوند و در این راه گذر دول اروپایی چون درصد ساخت و احیاء مجدد کشورهای خود بودند درصد بالایی از مهاجرین را پذیرا شدند. به تدریج این امر در گذر زمان باعث اختلاط نژادی، مذهبی و زبانی ملت ها شد و منجر به سکونت دائم اقلیت ها در این کشورها شد. با تشکیل جامعه ملل این پیشنهاد مطرح شد که بخشی از میثاق جامعه ملل به وضعیت اقلیت های بپردازد ولی با مخالفت برخی از دولت ها روبه رو شد. اما سرانجام با رای دیوان دائمی دادگستری بین المللی حقوق و امتیازاتی برای آنان در نظر گرفته شد. 

پس از انحلال جامعه ملل تا با امروز هیچ سندی بین المللی آلزام آور دیگری که به حمایت از اقلیت ها بپردازد تنظیم نشده است. البته موضوع به این معنی نیست که حقوق بین الملل و سازمان ملل متحد، تمایلی به حمایت از اقلیت ها نداشته باشند. بلکه این حمایت به صورت غیر مستقیم در اسناد متعدد حقوق بشری آمده است. به عبارت دیگر این اسناد حفظ حقوق همه افراد از جمله اقلیت ها را بدون هیچ گونه تمایزی در نظر گرفته است. 

حقوق اقلیت ها از نظر جمهوری اسلامی ایران 

در حقوق بین الملل اسلامی اقلیت ها از احترام و جایگاه ویژه ای برخوردارند. در نظام اسلامی اقلیت به کسانی اطلاق می شود که از آیین یهود، مسیحیت و مجوسیت پیروی می کنند. پیروان این ادیان که به اهل کتاب نیز معروفند می توانند با استفاده از قرارداد ذمه به عنوان یک شهروند در قلمرو حکومت اسلامی زندگی کنند. 

فلسفه اصلی تشریح عقد (ذمه) ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان اقلیت های دینی و مسلمان در جامعه اسلامی است. با تمسک به این موضوع ایران نیز در بسیار از کنوانسیون های بین المللی به منظور دفاع از اقلیت های شرکت کرده است که از جمله می توان به منشور ملل متحد موصوب 1324 اشاره کرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه بین اقلیت های دینی و غیر دینی تمایزی قائل نشده است بر عدم تبعیض بر اساس نژاد، زبان و قومیت در دو اصل 19، 20 تاکید دارد و تلاش کرده است تا به حقوق اقلیت احترام گذاشته شود. اصل 13 قانون اساسی اقلیت های دینی رسمی کشورمان را یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان بر می شمارد و آنها را در اجرای مراسم مذهبی، احوال شخصیه و تعلیمات دینی آزاد می گذارد. مطابق اصل 26 اقلیت های دینی می توانند بر حسب ضوابط، دارای انجمن و جمعیت باشند. اصل 64 نیز تصریح کرده است که اقلیت های دینی می توانند در مجلس شورای اسلامی نماینده داشته باشند، به این ترتیب مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده و مسیحیان جنوب و شمال هم نیز هرکدام یک نماینده مجلس دارند. 

در واقع جمهوری اسلامی ایران با این تصمیم امتیاز ویژه حقوق شهروندی را به اقلیت ها اعطا کرده است، به این معنا که نمایندگان اقلیت ها می توانند به طور خاص حقوق موکلین خود را در مهمترین نهاد قانونگذاری کشور مورد پیگیری و حمایت قرار دهند و در تصمیم گیری های سرنوشت ساز و کلان کشور در تمام موضوعات شرکت کنند. این مسئله علاوه بر رضایت و خشنودی اقلیت های مذهبی کشورمان که همواره بر آن تاکید کردند باعث شده تا شخصیت های سیاسی بسیاری از کشورهای جهان نیز در ادوار مختلف بارها این اقدام جمهوری اسلامی ایران را مورد تمجید قرار دهند.

مصدق این ادعا کنفرانس ویژه اقلیت های بین المجالس است که در گذشته در مکزیک برگزار شد و نمایندگان اقلیت های دینی از 40 کشور جهان در آن حضور داشتند. مارین جور جویک، نایب رئیس همکاری های پارلمانی مجلس کرواسی در بخشی از سخنان خود به شرایط مناسب اقلیت های مذهبی و دینی در ایران اشاره کرد و افزود ایران کشور چند فرهنگی است که سابقه تاریخی و تمدنی دارد و اقلیت ها در آنجا از حمایت قانون برخوردارند. وی با اشاره به حضور زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان در مجلس کشور ما را کشور چند فرهنگی دانست که سابقه تاریخی و تمدنی دارد و اقلیت ها در آنجا از حمایت قانونی برخوردارند. وی با اشاره به حضور زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان در کشورمان تاکید کرد، در این زمینه باید تعصب را کنار گذاشت و از برخوردهای سیاسی به واقعیت کشورها توجه کرد. 

جایگاه اقلیت ها در قوانین  کشورهای اروپایی 

بنا بر اعلام بسیاری از بنگاه های خبری غربی و حتی شخصیت های سیاسی و علمی غربی بسیاری از اقلیت های دینی و قومی حتی از نژاد اروپایی در مقطع کنونی از دسترسی به بنیادی ترین آزادی ها و حقوق فردی محرومند و درگیر سیاست های تبعیض آمیز دولتها هستند و مدعیان حقوق بشر در قبال شرایط ناگوار اقلیت های در اروپا سکوت کرده اند. وضعیت نامطلوب اقلیت ها در دستیابی به حقوق اولیه خود در حالی است که قدرت های اروپایی مدعی حقوق بشر نه تنها در راستای رفع مشکلات اقلیت ها در اروپا گامی بر نداشته بلکه از این حربه علیه کشورهای دیگر نیز استفاده می کنند و بیشترین حق کشی ها را در قبال مهاجرین اعمال می کنند. اعمال این تبعیض ها علیه اقوام به حدی جدی است که بسیاری از رسانه های مهم غربی و مقامات حقوق بشری اتحادیه اروپا نتوانستند آن را نادیده بگیرند و به آن اقرار کرده اند. اکثر کشورهای اروپایی در راس آنها انگلیس، آلمان و فرانسه که خود را رهبران اروپا می دانند و از مدعیان حقوق بشر علیه دیگر کشورها هستند در زمینه تبعیض نژادی علیه اقلیت های دینی و نژادی بالاخص مسلمانان از تندروترین کشورها هستند. مثلا قریب به اتفاق فرانسوی ها، نزدیک به 65% از اقدامات دولت برای سرکوب اقلیت ها حمایت می کنند. 

سایت خبری BNET از سایت های وابسته به شبکه CBS  برخی از اشکال های تبعیض نژادی و قومی در اروپا را این گونه بیان می کند. تبعیض در امور روزمره زندگی همچون شغل یابی، آموزش، وام، نفرت از مهاجران و پناهجویان، افزایش درگیری های نژادی، اسلام هراسی، نژاد پرستی و منفی سازی افکار عموم علیه اقلیت ها که البته به میزان و سطح هر یک از این موضوعات در کشورهای مختلف است، اکثر جوامع اروپایی را فراگرفته و به اشکال مختلف در رفتار روزمره زندگی مشهود است. 

استفاون ولف، استفاد دانشگاه ناتینگهام در مقاله ای با عنوان اقلیت های قومی در اروپا معتقد است که تقریبا تمام کشورهای اروپایی دارای اقلیت دینی هستند که جمعیتی بیش از 20% از این اتحادیه را تشکیل می دهند. به گفته وی در کشورهایی مانند بوسنی تقریبا هیچ گروه اکثریتی وجود ندارد. در اروپا تنها کشورهای پرتغال، مالت، لوگزامبورگ و ایرلند دارای اقلیت های قومی و نژادی خاصی نیستند و تقریبا اکثریت جامعه متعلق به یک قومیت است. تبعیض های نژادی در حال گسترش در اروپاست و بدتر آنکه نیروهای سیاسی در این کشورها که معمولا دارای احزاب سیاسی فعال در کشورهای خود هستند، همانند حزب راستگرای افراطی به رهبری خرت ویلدرز در هلند، یا درحال گسترش ایدئولوژی های نژادپرستانه و تنفر علیه مسلمانان هستند و یا با مواجه با احزاب و جمعیت های سیاسی که از اقلیت ها حمایت می کنند رفتار مخاطره آمیزی را از خود بروز می دهند، مانند آنچه در اسفند 1397 در نیوزلند شاهد آن بودیم. 

شاید حدود یک دهه است که سران برخی از احزاب افراطی اروپا به دنبال تشکیل یک حزب جدید با رویکرد ضد اسلامی هستند. چندی پیش هاینز کریستین اشتراخه، رئیس حزب آزادی اتریش در یک نشست مطبوعاتی در وین اعلام کرد، هدف ما تشکیل نیروهای وطن دوست اروپا و متحد ساختن نیروهای آنها علیه عوامل کشورهای خاورمیانه و مهاجرین است. گفته می شود که احزاب راست گرای آلمان، دانمارک، هلند، قبرس، کرواسی و صربستان نیز به دنبال این موضوع هستند و در صورت تحقق حزب جدید اروپا، حزب راست گرای آتکا در بلغارستان و حزب فلامس بلانک بلژیک و حزب نئوفاشسیت های ایتالیا نیز در آن حضور خواهند داشت. 

اگرچه حق حمایت در برابر تبعیض های نژادی و قومی اولین و مهمترین حق هر انسانی است، اما بسیاری از قربانیان این خشونت ها اعتقاد دارند نه تنها در اروپا قانون مناسبی برای حمایت از اقلیت ها وجود ندارد بلکه هیچ نهاد مستقلی برآمده از اراده آنها در ارکان حکومتی دول اروپایی برای حمایت از حقوقشان وجود ندارد. در مقابل این ادعا که اقلیت های دینی نیز برای احقاق حقوق خود باید دارای نمایندگانی در پارلمان اروپا باشند. دول غربی با ژست های حقوق بشری و ادعای ظاهری برابری کلیه افراد جامعه مقابل قانون، صرف نظر از جنس، دین و نژاد، در برابر این موضوع سکوت کرده اند و عملا باعث کمرنگ شدن حمایت ها از اقلیت های دینی شده اند و زمینه های پایمال کردن حقوق آنها را در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی توسط احزاب و گروه های اسلامی ستیز داخلی فراهم کرده اند. 

کلید واژه ها: حقوق بشر حقوق اقلیت ها اقلیت ها جمهوری اسلامی ایران اروپا اتحادیه اروپا گروههای افراطی افراط گرایی در اروپا رشد افراط گرایی در اروپا حزب آلترناتیو جریان راست افراطی اروپا قدرت گیری راست افراطی ظهور راست افراطی در اروپا راست افراطی


( ۲۵ )

نظر شما :

محمد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۶:۱۳
البته راجع به جمعیت یارسان و اهل سنت در این مقاله چیزی نیامده درصورتیکه که نزدیک ۲۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
Hamed ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۵
مجوسان؟؟؟
Hamed ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۹
در خصوص مقایسه اقلیت ها در اروپا و ایران، به نظر می رسد که جناب دکتر گرامی دو موضوع مستقل از هم را با هم مقایسه کرده!!!! در حالیکه در ایران تنها به موضوع نماینده داشتن در مجلس اشاره کرده، در مورد اروپا هیچ اشاره ای به بحث نمایندگی اقلیت ها در مجلس نکرده... و تنها از تبعیض نسبت به ایشان گفته است، بهتر است به جای کلی گویی، به صورت جامع و کامل و با آمار دقیق در هر مورد صحبت شود.
خسرو ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۹:۳۶
زرتشتی ها از طرف باستانگراها که قدرت زیادی در حکومت ایران دارند حمایت می شوند ، مسیحی ها و کلیمی ها از طرف قدرتهای بزرگ دنیا حمایت می شوند ، و اهل تسنن با توجه به جمعیت زیاد و سنی بودن بیشتر کشورهای اسلامی واسلامی بودن جمهوری در ایران ، هر کدام تاحدودی به حقشان میرسند ، ولی یارسان چه ؟ اهل حق؟ تساهل فرهنگی مردم ایران نسبت به اقلیتهای دینی و مذهبی ، نمونه انسانی خوبی است که حتی اورپایی ها ندارند
علی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۴۱
واقعا جای بسی تاسف است ،هر موقع بحث اقلیت های قومی ودینی میشود ،متخصصین سیاست یواشکی جای خالی میدهند وبا یک اشاره جزعی به برادران ارمنی،وآسوری،صورت مسیٔله را با زرنگی خاصی پاک میکنند،غافل از اینکه مردم ایران مانند زمان رضا خان ۹۵ درصد بیسواد نیستند،بلکه۹۵ در صد باسواد،و بادرک وفهم وشعور ملی وسیاسی دارند وهستند ،دیگر نمیشود،مشکلات ومسایل جامعه ،وخواست اقوام مختلف ایرانی را لااقل آنکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید گردیده ندیده بگیریم ،آیا صبر وتحمل مردم بر اعمال نکردن اصل ۱۵،،۱۹ کافی نبود، وتاکی می خواهیم حقوق اولیه ای که در قانون اساسی ذکر شده را پایمال کنیم،بهتر است خودمجلس ودولت با بزرگواری حقوق اقلیتهای قومی را نیز مثل برادران ارمنیش رعایت کند.،،،،،،،،چه نیکو گفته چشم دارند ولی نمی بینند،گوش دارند ولی نمی شنوند،زبان دارند ولی حقیقت را نمی گویند، در اسلام که ما داعیه سکانداریش را داریم ،لا اقل بایستی آنقدر مقتدر باشیم که به قوانین خودمان عمل واجرا ،واحترام بزاریم،،واز بهانه های بنی اسراییلی،وابوجهلی ورضاخانی،وشوونیستی دوری جوییم، زمان با صد سال پیش فرق کرده در تمام ممالک جهان بغیر از چندتایی به حقوق اولیه شهروندی ،اقوام داخل کشورها رعایت میشود،وکشوری که این نقیصه را دارد نمی تواند در مجامع بین المللی ادعای آزادی ودموکراسی داشته باشد،،،،،،،،،، البته شایدعده ای با افکار شوونیستی رضا خانی دوست دارند تمام اقوام ایرانی را در هاونی ساییده ومعجونی به تمام معنا ناب ناب ،که مشکل گشای هردردی را دوا، باشد،بدانند،ولی اینکار در عصر نانو وفضا،قابل اجرا نیست،ومثال آب در هاون کوبیدن است،و باعث ایجاد کنتاکت قومی ونفاق بیش نخواهد بود،چطورکه در دیگر جاهای دنیا هم نتیجه معکوس داشته« مثل شوروی سابق،یوگسلاوی سابق،عراق زمان صدام،رضا پالانی،....» لذا حقوق وآزادی مخصوص ارامنه وآسوریان نیست وطرح کردن این فرمول،،ارمنی،، نوعی توهین به اقوام دیگر است، در شهر ما روضه خوانی بود که همیشه روضه ابولفضل العباس ع را میخواند روزی براش گفتند امروز هم روضه امام رضا را بخوان : شروع کرد که امام غریب بن کاظم،بن صادق،بن باقر،بن زین العابدین،بن حسین علیه السلام برادری داشت بنام ابولفضل العباس که قمر منیر بنی هاشم بود،ودر راه برادر جانش را فدا کرد..... داستان اقوام ایرانی هم جوری شده که هر موقع صحبت اقوام ایرانی می آید فورا سوراغ ارامنه می روند،که گویا بقیه یا وجود نداند ویا ارزش وجودیشان قابل مطرح کردن نیست،،،،،،البته چند وقتیست طرفداران رژیم سابق در لباس اسلامپرستی به بعضی ارگانها رسوخ کرده اند که تا آنها تمیز نشوند،مسایل حقوق اقوام رعایت نخواهد شد،،،،،انشااله با روی کار آمدن نمایندگان جدید ملت این خواست قانونی اقوام هم اجرایی خواهد شد.یا علی مدد.
بهمن ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۲:۱۷
معلوم نیست چرا از لفظ "مجوسیت" استفاده شده که مقداری بار منفی دارد، صدام "همه" ایرانیان را برای تحقیر و توهین "مجوس" میخواند!!
اکبر ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۹:۰۰
آقای محمد ظاهرا مقابله را خوب مطالعه نکردی منظور نویسنده اقلیت های دینی بغیر‌ از مسلمانان است. و در واقع همه مسلمانان کشور‌ را درکنار هم قرارداده.
محمد ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۹:۵۱
کسی بعد از انقلاب نام یک وزیر/استاندار اهل سنت یا یارسان را می داند؟
محمد ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۹:۵۸
به اکبر آقا راستش فارسی زبان مادری من است.تیتر این است "حقوق و آزادی اقلیت ها در جوامع غربی در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران". مقاله هم با این جمله شروع می شود"در بیشتر کشورها اقلیت های دینی و نژادی زندگی می کنند که از نظر قومی، مذهبی و زبانی با اکثریت جامعه متفاوت هستند". گذشته از اینها ،آیین یاری ،مذهبی از مذاهب اسلامی نیست.
محمد ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۰:۱۵
البته همین که زرتشتیان آشوریان و ارامنه تنها می توانند یکی دو نماینده در مجلس داشته باشند خودش کاهش حقوق اقلیتهاست.مثلا من مسلمان یک زرتشتی را لایق حضور در مجلس می دانم.چرا نباید لیستهای انتخاباتی مجلس در شهرهای تهران ،ارومیه،یزد،اصفهان هر کدام از این اقلیتها که فرد باسوادی و کاردانی بود را در خود داشته باشند و بقیه به آنها رای دهند؟همین کارهای کوچک است که باعث شتاب مهاجرت اقلیتها از ایران شده.برای یک نمونه در آذربایجان(شرقی،غربی،اردبیل) تا پیش از جنگ جهانی اول ،۱۴ درصد مسیحی آشوری-ارمنی وجود داشت؛نیمی از ارومیه مسیحی بود؛شهر گلپاشان با جمعیتی کاملا آشوری کنار ارومیه وجود داشت.فقط همین را بگم که دیگر شهر گلپاشانی در ایران وجود ندارد!چه بلایی سر آنها آمد؟چرا از ایران رفتند؟
علي ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۲:۲۶
من بعنوان یک ترک اذربایجانی حق ندارم در مدرسه و دانشگاه به زبان خودم درس بخوانم. حق ندارم تلویزیون مستقل به زبان خودم داشته باشم.حق ندام مثل فارسها برای بچه خودم اسم متناسب با فرهنگ خودم انتخاب کنم مگر اینکه برای من از قبل در ثبت احوال تصمیم گرفته باشند. حق ندارم به توهین های عمدی و برنامه ریزی شده در صدا و سیمای ملی اعتراض کنم مگر اینکه انگ پان را قبول کنم. بعد شما مقاله بنویسید از حقوق اقوام در اروپا... البته شاهد هم حق ندارم این نظر را بنویسم!!!!!!
خسرو ۰۳ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۱:۱۲
در یک سایت دیپلماتیک که خواننده زیادی هم ندارد حقوق وآزادی رعایت نمی شود هر وقت که خواستند نظرات مرا بایکوت می کنند ، ولی نظرات افراطی طرفداران گروههای تروریستی و تو هین هایشان را نمایش میدهند ، این روزها ، روزهای نامردی و شیطنت هست برای مرگ تروریستهای پ ک ک در عراق یا سوریه سوگنامه می نویسند ولی برای شهادت مرزداران ما (که بدست پ ک ک شهید شده اند )سکوت می کنند ، ولی روزی آتش مظلومیت شهیدان دامن شان را میگیرد درخشش خون شهید آفتاب را شرمنده میکند چه برسد به شیاطین شب پرست
ایرانی ۰۴ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۶:۲۳
شما زمانی که برای تحصیل به زبان خودتان و حقوق مطرح شده در قانون اساسی تلاش میکنید به پانترک بودن متهم نمی‌شوید همچنان که بقیه اقوام ایرانی هم اینها را بعضا مطرح میکنند و کسی کاری با آنها ندارد. خودتان هم خوب میدانید اولا پانترک را ایرانیها مطرح نکرده اند و فقط وقتی در مقابل اراجیف این عده قرار گرفتند موضع گرفتند. دوما پانترکیسم زمانی مطرح می‌شود که شما منافع ترکیه و در مواقعی آذربایجان را ارجح به منافع کشورتان میدانید و این هم در این چند سال چندین بار اتفاق افتاده است. شعارهای خلیج جعلی، پلاکاردهای تجزیه طلبانه، آمارهای مزخرف و نفرت پراکنی بین مردمان ایرانی، تبلیغ پرچم این کشورها و حمایت از اشغالگری های ترکیه که در تمام دنیا و توسط مقامات ایرانی هم محکوم می‌شود حتی زمانی که مقابل نیروهای ایرانی قرار میگیرد، حمله به تاریخ ایران و جعلی دانستن بخش‌هایی از آن و... اینها تماما بر اساس مفاهیم پانترکیسم است که در بین بیسوادان جاهل منطقه ای از کشور خودش را مطرح کرده است که و مبلغ آن هم همین دوکشور بوده اند.
خسرو ۰۸ خرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۳
دوستی گفته قبلا 14% جمعیت تبریزو اردبیل و اورمیه مسیحی بوده است ، آن موقع یعنی یکصد سال پیش آماری نبوده که در رد یا قبول نظر ایشان بیان کرد ، ولی گفته نصف جمعیت اورمیه مسیحی بوده که قطعا صحیح نیست ، چون همیشه تاریخ 80درصد جمعیت اورمیه آذربایجانی شیعه بوده است مثل امروز ، هرگز شهری مسیحی به نام گلپاشان وجود نداشته فقط روستایی به نام گلپرچین وجود دارد که هنوز هم بیشتر اهالی آن آشوری هستند وبسیار محترم ، پرسیده اند ، چه بلایی برسرشان آمده و کجا رفتند ، بعد از نسل کشی مسلمانان شیعه در اورمیه و سلماس واهر وسابلاغ( مهاباد ) و... توسط مسیحی ها و با کمک روسیه و فرانسه که برای ایجاد مملکت مسیح تلاش می کردند ، ولی موفق نشدند از ترس انتقام جویی به ارمنستان و سوریه و اورپا فرار کردند، ولی کسانی که سر سپرده بیگانگان (روسیه و فرانسه ) نشده بودند ماندند مثل مردم شریف گلپرچین و برخی روستاهای دیگر مسیحی ، اینکه در لیست های انتخاباتی مسیحیان باشند و دیگران هم به آنها رای دهند خیلی خوب است ، ولی چون جمعیت مسیحی ها پراکنده اند ممکن است همان دو نماینده را هم نداشته باشند ، دقت فرمایید که عده ای آنقدر نژاد پرستند که مسلمان شیعه آذربایجانی را قبول ندارند چه برسد به هموطن عزیز آشوری
آبتین ۰۹ خرداد ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۳
اورمیه کجاست؟ ما ارومیه داریم. اگه سواد خوندن نوشتن نداری برو دوباره درس بخون و اگر هم میخوای کلمه های جعلی استفاده کنی برو کشورهای جعلی آذربایجان یا اسرائیل