تهاجم نظامی ۵ ساله به یمن و دستان خالی محمد بن سلمان

سکوت غرب در برابر عربستان گرفتار در باتلاق

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۱۵۱۶ خاورمیانه انتخاب سردبیر
محمد متین در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مداخله نظامی ائتلاف عربی به رهبری ریاض از بعد انسانی و اقتصادی برای تمامی طرف ها بسیار پرهزینه بوده و کمترین دستاورد را برای آن ائتلاف داشته است. اگر چه هیچ آمار رسمی در این خصوص ارائه نشده است، ولی طبق برآوردهای موجود، هزینه های مالی این جنگ جدا از خسارت های سخت افزاری و تلفات جانی، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است.
سکوت غرب در برابر عربستان گرفتار در باتلاق

نویسنده: محمد متین، کارشناس روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: از زمان آغاز عملیات موسوم به «طوفان قاطع» ائتلاف عربی تحت رهبری ریاض علیه مردم مظلوم یمن و محاصره زمینی، دریایی و هوایی این کشور، بیش از 5 سال می گذرد. این اقدام با انگیزه های گوناگون در ششم فروردین 1394 صورت گرفت و علاوه بر ریاض، کشورهای بحرین، مصر، اردن، کویت، مراکش، قطر، سودان و امارات متحده عربی در آن مشارکت کردند. شاید مهمترین دلیل این عملیات نگرانی از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این کشور و به زعم این کشورها، مهار ایران در منطقه بود. محمد بن سلمان ولیعهد خام، ماجراجو و جاه طلب عربستان با رسیدن به پیروزی فوری طی این عملیات، می خواست به ایران نشان دهد که کشورش قدرت منفعل نبوده و به اصطلاح تحمل گسترش نفوذ ایران در منطقه را ندارد. کشورهای دیگر شریک ائتلاف نیز به خاطر نگرانی از گسترش نفوذ معنوی ایران در منطقه با رویکرد ضد ایرانی بن سلمان همسو شده و گام در تله خودساخته ای گذاشتند که با گذشت بیش از 5 سال، از آن رهایی نیافته اند. 

موقعیت یمن به خاطر اشراف بر تنگه باب المندب و قرار گرفتن در مرزهای جنوبی عربستان، اهمیت ژئوپلتیکی داشته و عربستان نمی خواست رویکرد حاکمیت این کشور در تضاد با منافع ریاض باشد. نگرانی عربستان از آنجا ناشی می شد که پس از استعفا و خلع منصور هادی از ریاست جمهوری یمن، نیروهای مردمی انصار الله کنترل آن کشور را در دست گرفته بود و شکل گیری یک حکومت دموکراتیک در همسایگی عربستان سعودی، خوشایند حاکمان مستبد این کشور نبود. ریاض درصدد بود برای مهار ایران در منطقه، گام نخست را محکم برداشته و مانع از تثبیت موقعیت انصار الله در یمن شود و با بازگرداندن منصور هادی به قدرت، خطر بالقوه را از جانب مرزهای جنوبی خود دور سازد. 

مداخله نظامی ائتلاف عربی به رهبری ریاض از بعد انسانی و اقتصادی برای تمامی طرف ها بسیار پرهزینه بوده و کمترین دستاورد را برای آن ائتلاف داشته است. اگر چه هیچ آمار رسمی در این خصوص ارائه نشده است، ولی طبق برآوردهای موجود، هزینه های مالی این جنگ جدا از خسارت های سخت افزاری و تلفات جانی، بیش از 100 میلیارد دلار بوده است. خساراتی که مردم مظلوم یمن متحمل شده اند، نجومی بوده و حملات وحشیانه ائتلاف، زیرساخت های یمن را به کلی نابود کرده است. بر اساس اعلام سازمان ملل متحد بیش از 112 هزار نفر طی این حملات کشته شده اند که 70 درصد از آنها را شهروندان غیرنظامی تشکیل می دهند. علاوه بر این، حدود 80 درصد از شهروندان این کشور به شدت به کمک های بشردوستانه نیاز دارند. سازمان ملل متحد در آخرین گزارش سال 2019 خود در این خصوص تاکید کرده است که تقریبا حدود 10 میلیون نفر از جمعیت 24 میلیونی این کشور، تنها یک قدم با قحطی فاصله دارند و فراتر از آن، 80 درصد جمعیت این کشور بشدت نیازمند کمکهای بشر دوستانه هستند. 

با وجود تمامی این خسارات و تلفات مردمی، تاکنون ریاض کوچکترین توفیقی در رسیدن به اهدافش نداشته و هیچ چشم انداز روشنی هم نه تنها برای موفقیت، بلکه خروج بی ضرر این کشور از باتلاق خودساخته، وجود ندارد. آنچه اکنون نصیب ریاض شده، سه تکه شدن یمن است که نمی تواند به نفع آن کشور باشد و ریاض نتوانسته است حداقل از تجزیه ی یمن جلوگیری کند. در حال حاضر شورای انتقالی جنوب با برخورداری از حمایت امارات متحده عربی و علی رغم نارضایتی ریاض، بندر مهم عدن را اشغال و خودمختاری اعلام کرده است. بدیهی است که این تقسیم بندی تازه نیز، بی ثباتی در یمن را گسترش خواهد داد. در حقیقت یمن در شرایط کنونی به سه قلمرو منطقه ای جداگانه (قلمرو منصور هادی تحت حمایت ریاض، قلمرو نیروهای مردمی و دولت قانونی یمن و نهایتا شورای انتقالی جنوب) تقسیم شده است. این امر منجر به یک جنگ درون گروهی در این کشور در قالب یک جنگ داخلی دیگر شده و با پیچیدگی ها و پیامدهای ژئواستراتژیک ژرف خود، فرسایشی تر و طولانی تر شده است.

محمد بن سلمان که حکمران دی فاکتو پادشاهی سعودی است، علاوه بر جنایت علیه مردم یمن، برای تثبیت موقعیت خود در داخل کشور، جنایات دیگری نیز مرتکب شده که از جمله آنها صدور فرمان قتل فجیع خاشقجی در سرکنسولگری عربستان در استابول، صدور فرمان بازداشت مخالفان بالقوه در خاندان سلطنتی و اخاذی از آنها و اعدام و سرکوب خونین معترضین داخلی به ویژه جوانان شیعه این کشور بوده است. در این مدت مردم ایران نیز شاهد اقدامات خرابکارانه گروه های وابسته به عربستان بوده است که فراموش شدنی نیست.

آنچه موجب تداوم جنایت ائتلاف عربی تحت رهبری ریاض علیه مردم مظلوم یمن شده، سکوت مرگبار کشورهای غربی مدعی حقوق بشر به ویژه آمریکا و فروش بی وقفه تسلیحات نظامی مطابق با قراردادهای صدها میلیارد دلاری به ریاض و حمایت از آن کشور است. البته اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا در خصوص مداخله نظامی در یمن به رهبری سعودی تا حدودی دچار شک و تردید شد و تلفات و خسارات بسیار زیاد و بحران های بشری در یمن موجب شد تا وی به یکی از منتقدین اقدامات ائتلاف عربی تبدیل شود و در دسامبر 2016 فروش بعضی از تسلیحات نظامی به عربستان سعودی را متوقف کند. اتحاد سنتی آمریکا با پادشاهی سعودی نمی توانست به این روند تداوم بخشد و با روی کار آمدن ترامپ، محدودیت های فوق الذکر برداشته شد و فروش سلاح های پیشرفته تر و حمایت گسترده از رژیم سعودی، با قوت تمام از سر گرفته شد و دست عربستان در کشتار هر چه بیشتر مردم یمن بازتر شد. ناگفته نماند که یکی از اهداف ترامپ از این رویکرد، تحت فشار قرار دادن بیشتر جمهوری اسلامی ایران بوده است.  

آنچه از وضعیت فعلی در یمن می توان نام برد، اینکه اکنون نیروهای مردمی یمن نه تنها از بین نرفته و یا تضعیف نشده اند، بلکه فرماندهی و کنترل بخش ها و قلمرو وسیعی از یمن را که در امتداد مرزهای عربستان سعودی قرار دارد، بر عهده دارند. آنها از لحاظ نظامی هم به پیشرفت های شگرفی دست یافته اند و حمله موشکی به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان و تحمیل خسارات عمده به ریاض، نمونه ای از توان نظامی آنها است. با اعلام خود مختاری شورای انتقالی جنوب، نیروهای منصور هادی مناطق کوچکتری را در اختیار دارند که وضعیت را برای بن سلمان و حامیانش پیچیده و بغرنج کرده است. از سوی دیگر فشار حداکثری رژیم تروریستی آمریکا و اقدامات ایذایی بن سلمان هرگز نتوانسته است ایران را به زانو درآورد. بنابراین باید گفت که دستان ریاض و ترامپ خالی تر از همیشه بوده و نتوانسته اند به اهداف خباثت آلود خود برسند. 

هر چند دامن خون آلود بن سلمان و شرکای او در فاجعه یمن پاک شدنی نیست، ولی بهترین راه ممکن برای حل مساله موجود، راه اندازی مذاکرات صلح به رهبری سازمان ملل و رسیدن به یک توافق سیاسی مطابق با خواست مردم مظلوم یمن و احقاق حقوق آنها است. 

کلید واژه ها: ایران و عربستان یمن جنگ یمن عربستان و یمن ایران و امریکا ایران و امریکا و عربستان تجزیه یمن عبد ربه منصور هادی امارات متحده عربی امارات و یمن


( ۶ )

نظر شما :

خسرو ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۳
به نظر میرسد نتیجه این سیاه بازی عربستان سعودی ، به قدرت رسیدن و تثبت قدرت بن سلمان در عربستان بوده است و البته یمن تجزیه شده برای عربستان مفید تر است چون ادعاهای قدیمی در مورد نجران را نمی تواند ادامه دهد ، یعنی عربستان به 70درصد هدفش رسیده است
مهندس مهراب لاهیجانی ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۳:۲۹
هر امری ظاهری و باطنی دارد . سیاست دایم و خفی امریکا ان است که قدرت اقتصادی تبدیل به قدرت سیاسی نشود و هدف اصلی از تحریک عربستان برای ورود به جنگ یمن ان است . که البته با ظاهر مهار ایران و سلطه بر باب المندب برای بن سلمان بسیار چشم نواز بود.