فضا برای شکل گیری اعتراضات آتی تا چه اندازه مستعد است؟!
احتمال سوء استفاده ایذایی ترامپ از وضعیت داخلی ایران
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – سید محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران در یک سخنرانی اینترنتی از نگرانی خود در خصوص آن چه از آن «سیکل خشونت متقابل حکومت و مردم» یاد کرده است سخن گفت؛ سیکل خشونتی که به اعتقاد وی ممکن است از دل تمایل جامعه به خشونت برای ابزار نارضایتی و رهایی از ناامیدی و متعاقبش توسل حاکمیت به خشونت متقابل ایجاد شود.
نطق اینترنتی مذکور نشان می دهد که موضوع سخنان او در خصوص اقتضائات و واقعیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، معیشتی و امنیتی ایران برای رئیس جمهوری اسبق از آن درجه از اهمیت برخوردار بوده است که بدون توجه به برخی محدودیتهای خود در رسانه از نگرانی هایش در این رابطه سخن بگوید. همین اهمیت، نگارنده را بر آن داشت تا در این خصوص چند نکته را مطرح کند.
بر اساس نظریه «ناکامیِ پرخاشگری»، یکی از علل افزایش خشونت در جامعه به میزان ناکامی افراد در دستیابی به اهداف خود در ابعاد مختلف زندگی فردی و بین فردی مرتبط است. از این حیث یکی از شاخصههای جامعه ما بالا بودن سطح خشونت در همه اشکال آن است. پیرو این واقعیت زمانی اعضای جامعه خود را در شرایطی می بینند که در آن با افت استانداردهایی نظیر کاهش عدالت، کم رنگ شدن مقوله آزادی فردی و جمعی و به موازاتش پررنگ تر شدن محدودیت ها، تعمیق گسل های اجتماعی، افزایش فاصله طبقاتی به ویژه از بعد اقتصادی و معیشتی، تورم، گرانی، رکود، بیکاری، فقدان تکریم افراد از سوی دولت و عدم توجه به حقوق شهروندی و نظایر آن سبب غیر قابل پیش بینی شدن رویدادهای در جامعه و در نهایت عدم کنترل پذیری افراد در موقعیت های مختلف و حساس می شود. لذا زمینه شکل گیری خشونت در جامعه روز به روز افزایش پیدا می کند.
چون میان میزان درک، پیش بینی و کنترل پذیر بودن از رویدادهای جامعه از سوی افراد با میزان افزایش خشوت رابطه مستقیمی وجود دارد. لذا به هر میزان که درک، پیش بینی و کنترل پذیر بودن از رویدادهای جامعه توسط مردم کاهش پیدا کند، ممکن است افراد با پایین بودن سطح تحملشان با کوچک ترین اتفاق، تصمیم، سخن و کنشی، نسبت به یکدیگر و یا نسبت به دولت و حاکمیت خشونت نشان دهند. چرا که مردم در سایه میزان درک، پیش بینی و کنترلشان از حوادث، رودیدادها و امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، معیشتی و دیگر ابعاد جامعه برای خود حداقلی از انتظارت را قائل هستند که در صورت برآورده نشدن آن، بروز خشونت اجتماعی امری بدیهی و غیر قابل اجتناب جلوه می کند. اما این مسئله تنها یک سوی داستان است.
در آن سو بر اساس نظریه «پرخاشگری- پرخاشگری»، به وجود آمدن هر گونه خشونت اغلب عامل عمده ای در آشکار ساختن خشونت متقابل در طرف مقابل خواهد بود. لذا تعمیق خشونت ها در قالب سلسله کنش ها و واکنش ها به وجود آمدن حس انتقام جویی سیاس و اجتماعی را در پی خواهد داشت. بدون تردید زیست جامعه در چنین شرایطی، حتی در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت قطعا یک بن بست سیاسی، اجتماعی و صد البته امنیتی را شکل خواهد داد.
به هر تقدیر سال گذشته ما در بستر حوادث و اعتراضات 25 و 26 آبان ماه، ذیل افزایش نرخ بنزین و حامل های انرژی شاهد شکل گیری اعتراضات کوتاه مدت، اما پر شدت و پر بسامدی بودیم. لذا جامعه به وضوح نشان داده که مستعد تکرار این دست خشونت های تقریبا بی سابقه است.
در این رابطه متاسفانه تداوم شیوع کرونا در کشور و سایه سنگین تبعات و آثار مخرب همه گیری این ویروس بر اقتصاد و معیشت ایران به واسطه تعطیلی مشاغل، فعالیت های اقتصادی و کسب و کارها سبب شده تا اکنون بیش از هر زمان دیگر مولفه های و شاخص های نه چندان امیدوار کننده اقتصادی، بسترساز اعترضاتی شبیه آن چه در آبان ماه سال گذشته روی داد، شود. در همین رابطه احمد نادری، رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در توئیت 6 می/ 17 اردیبهشت (چهارشنبه هفته گذشته) به صراحت اذعان داشت که اگر حباب به وجود آمده در بورس کشور بترکد قطعا شورش های ناشی از ترکیدن این حباب (حباب بورس) بزرگتر از اعتراضات آبان ۹۸، اعتراضات سال 96 و حتی اعتراضات دهه 70 شمسی خواهد بود.
حال نکته اینجا است که سران و مقامات کاخ سفید با اشراف بر این واقعیت ها قطعا از هر راهی به دنبال آن هستند که جمهوری اسلامی ایران را از درون به یک تشتت سیاسی – اجتماعی سوق دهند. در سایه این مسئله اکنون دونالد ترامپ به واسطه وضعیت نامناسب داخلی خود در سطح افکار عمومی ایالات متحده، آن هم در ماه منتهی به انتخابات ریاست جمهوری 3 نوامبر/ 13 آبان ماه از هر راهی به دنبال رسیدن به حداقلی از اهداف و منافع خود در حوزه دیپلماسی و سیاسیت خارجی، به ویژه در رابطه با پرونده های مهمی نظیر ایران است. لذا کاخ سفید نیم نگاهی به تحولات داخلی ایران در پیگیری اهداف و منافع خود دارد. از این رو سیر اقتضائات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ایران در سمت و سو دهی به برنامه ها و طرح های آمریکا بسیار با اهمیت است.
این اهمیت زمانی برای ترامپ چند برابر می شود که چند روز پیش دوباره مسئله انتقادات گسترده علیه رئیس جمهوری آمریکا به واسطه خروج از برجام از سوی جریان های سسیاسی و رسانه ها، به خصوص از سوی جو بایدن به عنوان مهمترین رقیب انتخاباتی وی مطرح شد؛ جو بایدینی که طی برخی نظرسنجی های جدید توانسته در سایه سیل انتقادات به عملکرد کاخ سفید در مبارزه با کرونا و دیگر عملکردهای اشتباه ترامپ از وی پیشی بگیرد. در این خصوص موسسه «بروکینگز» به عنوان یکی از قدیمیترین اتاق فکرهای آمریکایی مستقر در واشنگتن در گزارشی پیرامون تحلیل شرایط ترامپ خبر از آن داده که رئیسجمهور آمریکا در نظرسنجیهای ملی با اختلاف بیش از ۵ درصد رقیب خود، جو بایدن، معاون رئیسجمهور سابق آمریکا را دنبال میکند. البته یک بررسی جدید خبرها حکایت از آن دارد که ترامپ جایگاه خود را بیشتر در ایالتهای کلیدی ( ایالتی که هیچکدام از دو حزب اصلی و نامزدهای آنان پشتیبانی قاطع در آن ندارد) نسبت به ایالتهای یکپارچه دموکرات یا جمهوریخواه، از دست داده است. همه این شرایط گویای آن است که ترامپ در 176 روز آینده خود را به هر دری می زند که بتواند از یک سو افکار عمومی داخلی را نسبت به خود در رابطه با مدیریت شرایط در دوران شیوع کرونا منحرف کند و هم با تحرکاتی، برگ برنده های در حوزه دیپلماتیک برای خود دست و پا کند تا دوباره خود را برای بار دوم کلیددار کاخ سفید بداند. پس نباید در کنار برخی مولفه ها و شاخص های اقتصادی و معیشتی بد به عنوان موتور محرکه شکل گیری شورش ها و اعتراضات در داخل کشور از تکاپوی فشارها بیرونی از جانب کاخ سفید برای تسریع در ایجاد چنین اعتراضاتی در سایه عمیق تر شدن چالش ها و معضلات اقتصادی با پیگیری مقوله تحریم ها و استمرار سیاست فشار حداکثری غافل بود.
حال در سایه نکات یاد شده باید از فراهم آمدن بستر ایجاد خشونت های گسترده و سراسری اجتماعی در ایران با مدیریت در کنترل مولفه های اقتصادی و معیشتی، به خصوص از افزایش میرازن تورم، رکود، بیکاری ناشی از تداوم شیوع کرونا جلوگیری کرد. به ویژه که سال پیش رو علاوه بر مسائل اقتصادی سال حساس هم برای سیاسیون به شمار می رود. چون از یک سو مجلس یازدهم با تمام حواشی و سر و صداهایش تا چند وقت دیگر آغاز به کار می کند که شائبه احتمال اوج گیری اختلافات سیاسی دولت و مجلس را به همراه خواهد داشت که به موازاتش می تواند باعث بروز انتقادات و واکنش های اجتماعی شود و هم از سوی دیگر جریانات و احزاب سیاسی باید خود را مهیای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 کنند.
نظر شما :