عضو کمیسیون انرژی و رئیس فعلی کمیته سیاسی فراکسیون امید در یادداشتی اختصاصی برای دیپلماسی ایرانی:
جای خالی منافع ملی در اظهار نظرهای سیاسی!
نویسنده: جلال میرزایی، نماینده مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون انرژی، رئیس فعلی کمیته سیاسی فراکسیون امید و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین الملل
دیپلماسی ایرانی - بعد از آنکه اواخر بهمن و اوایل اسفند سال گذشته اخبار مربوط به شیوع ویروس کرونا در داخل ایران منتشر شد، برخی از افراد و چهره های سیاسی به انتقاد از دولت پرداختند که چرا در چنین شرایطی اجازه انجام پروازها میان ایران و چین داده شد که اتفاقا همان زمان این سوالات و اظهارنظرها با توضیحات کامل مسئولین و دست اندرکاران شرکت هواپیمایی پاسخ داده شد. اگر چه در همان برهه زمانی که این انتقادات نسبت به تداوم پروازهای بین المللی میان تهران و پکن وجود داشت، شاهد بودیم که شرکت های هواپیمایی دیگر کشورها مانند قطر ایرویز (Qatar Airways)، شرکت هواپیمایی امارات، ترکیش (Turkish Airlines) و غیره پروازهای خود را به مقصد چین کماکان ادامه میدادند. اما به موازات همان مواضع در روزهای اخیر نیز شاهد برخی هجمهها و حملات سیاسی و رسانه ای معنادار به مقامات دولتی در خصوص برخی اظهار نظرهای مقامات چینی، به خصوص آقای چانگ هوا، سفیر این کشور در ایران بودیم.
این در حالی است که بسیاری از دولت های اروپایی درگیر با بیماری کرونا و حتی در مرتبه اولی ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگ ترین رقیب تجاری چین که انتقادات پررنگ در روزهای آغازین شیوع کرونا به عملکرد چین داشتند، اکنون به سمت همکاری، همگرایی، تعامل و اشتراکگذاری تجربیات با چین به منظور تقابل هر چه بهتر و موثرتر با شیوع ویروس کرونا گام برداشته اند.
لذا در این شرایط بدیهی است که ما نباید به سمت تقابل و اتخاذ مواضعی پیش رویم که خدای ناکرده به کم رنگ شدن و یا ایجاد گسل در روابط تهران و پکن بینجامد، چراکه اکنون فرصت انتقاد و یا خرده گیری به عملکرد چین در مسئله شیوع کرونا نیست. از طرف دیگر در چنین وضعیتی که فصل همکاری های بین المللی برای تقابل با کرونا شروع شده است و کشورها در یک تعامل و مشارکت جهانی به فکر مدیریت و کنترل شیوع این ویروس هستند، متاسفانه برخی از مسئولین و در رأس آن آقای کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در اظهار نظری پکن را در رابطه با شیوع ویروس کرونا زیر سوال می برد که در ادامه نیز آن را به فضای مجازی تسری می دهد که طبعا با اظهار نظر و پاسخ سفیر چین در ایران مواجه شد. همین سلسله کنش ها و واکنش های جهانپور و چانگ هوا سبب شد که اگر در گذشته دولت به واسطه تداوم پروازهای تهران و پکن مورد انتقاد و هجمه قرار گرفته است، اکنون به واسطه نوع تعامل با چین دوباره زیر سوال رفته و مورد عتاب و خطاب قرار گیرد. پیرو این مسئله متاسفانه این بار برخی پا را فراتر از این اظهارنظرها گذاشته و به وزارت امور خارجه و شخص آقای ظریف وزیر، رئیس دستگاه دیپلماسی تذکر می دهند.
در این راستا من معتقدم اگر مواضع آقای جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت و به خصوص توئیت های آقای چانگ هوا، سفیر چین در ایران به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار می گرفت نیازی به اتخاذ این مواضع و واکنش های نادرست سیاسی نبود که یک نماینده مجلس تا جایی پیش رود که به خود اجازه دهد دولت را به نادیده گرفتن جان مردم کشور خود و قربانی کردن سلامت جامعه به قیمت تقویت روابط تهران با پکن متهم کند و در ادامه ۱۷ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که عمدتاً از جریان اصلاحطلب مجلس هم بودند با اتخاذ مواضعی تندتر از آقای جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت که در مصاحبه خبرگزاری آناتولی مطرح شد، به نوعی مواضع آقای سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه را در واکنش به اظهارات به زعم خود خارج از شئون دیپلماتیک سفیر چبن در ایران را مغایر با راهبرد "نه شرقی، نه غربی" نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین مغایر با غرور ایرانیان قلمداد کنند. در این راستا به نظر میرسد که ذکر چند نکته و ملاحظه خالی از فایده نباشد:
اولاً فارغ از اینکه برای سخنگوی وزارت بهداشت وظایف و حیطه کاری خاصی تعیین شده و آقای جهانپور موظف است در همان حیطه وظایف خود را انجام دهند، ایشان مواضعی را اتخاذ می کند که هیچ گونه ارتباطی با حوزه کاریشان ندارد.
در ثانی سوالی که رابطه با ادعای آقای جهانپور مبنی بر اینکه کشور چین با ارائه آمار و مدارکش نسبت به بیماری کووید-19 شوخی تلخی با دنیا کرد و همه کشورهای درگیر این بیماری به استناد مدارک چین تصور کردند این بیماری شبیه و آسانتر از بیماری آنفلوآنزا است، مطرح می شود این است که مگر تصور و برداشت اولیه از ویروس کرونا غیر از این بود که این ویروس علائمی شبیه به آنفولانزا دارد؟! مگر سازمان بهداشت جهانی و حتی وزارت بهداشت کشور ایران بارها در توصیف علائم ویروس کرونا بر مشابهت علائم آن با ویروس آنفولانزا تاکید نکردند؟! مگر چینیها راهکار و درمان خاصی برای معالجه این ویروس داشتند که بخواهند آن را از ما دریغ کنند و مهمتر از آن سوالی که اکنون ذهن را بیش از پیش درگیر می کند، این است که به استناد چه مدرک، سند قابل قبول و یا موضع مقامات چینی می توان ادعا کرد که اطلاعات مقامات و مسئولین پکن مبنی بر شیوع ویروس کرونا بیشتر از دیگر کشورها، سازمان ها و نهادهای بهداشتی جهانی و بین المللی بوده است؟! بنابراین حداقل و کف انتظار این است که سخنگوی محترم وزارت بهداشت زمانی خارج از حوزه تعریف شده خود، موضعی را اتخاذ می کند که این سخنان به حوزههای حساس دیپلماتیک و روابط با کشورهایی مانند چین مربوط میشود، دقت لازم را لحاظ کند.
نکته مهمتر به مواضع آقای چانگ هوا، سفیر چین در ایران باز می گردد؛ ایشان در یک توئیت و در واکنش به سخنان آقای جهانپور عنوان میکند که "دوستان باید به یکدیگر کمک کنند. ما با هم می جنگیم"؛ این کل واکنش سفیر چین به مواضع سخنگوی وزارت بهداشت ایران است؛ کجای این عبارت توهین آمیز است که برخی از دوستان اصلاح طلب را برآشفته کرده است؟ اینکه آقای موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه بر حسب وظایف ذاتی و تعریف شده خود بخواهد از تشدید مجادله بیهوده ای که شکل گرفته بود، جلوگیری کند، کجای این سخنان غرور ملی ایرانیان را خدشهدار کرده است؟ آیا اتخاذ مواضعی کاملا منطقی و منطبق با عُرف و شئون دیپلماتیک و سیاست خارجی کشور به منظور تشکر از کمک های پزشکی چین به ایران در زمینه تقابل با کرونا که تا به اکنون در ۱۰ یا ۱۵ مرحله صورت گرفته، مغایر با راهبرد نه شرقی و غربی نظام جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آقایان نماینده را به اصطلاح نگران کرده و به وزیر امور خارجه تذکر می دهند.
در این خصوص متاسفانه باید عنوان کرد که رویکرد و نگرش بسیاری از سیاسیون در داخل کشور نسبت به روابط تهران و پکن همچنان متاثر از تحولات جنگ سرد و رقابت های ایدئولوژیک آن دوره است، این در حالی است که دوستان باید متوجه واقعیات و اقتضائات سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی کنونی جهان باشند؛ چین امروز با چین دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی تفاوت های بسیار زیادی دارد. در این راستا اکنون پکن به عنوان شریک اول تجارت خارجی تهران قلمداد می شود به گونه ای که حدود ۵۰ میلیارد دلار از ۸۵ میلیارد دلار حجم تجارت خارجی ایران در سال ۱۳۹۸ تنها مربوط به مبادلات صورت گرفته بین تهران و پکن بود.
حال سوال اینجاست که چین چه رفتار مغایر ایدئولوژیکی با ایران داشته است؟ پکن چه زورگویی و یا تحکم سیاسی و دیپلماتیکی را بر تهران اعمال کرده است؟! مگر سرایت ویروس کرونا از چین تنها مختص و منحصر به ایران بوده است؟! مگر تعمدی در انتقال این ویروس به ایران بوده است؟! مگر اقتصاد چین از قِبَل شیوع کرونا در این کشور آسیب های جدی ندیده است؟! این رفتارها، مواضع و سخنان تقریباً غیرمنطقی سیاسیون داخلی در کشور به واقع ناشی از چیست؟! ذیل تمام نکاتی که مطرح شد اکنون سوال اساسی این است که برخی با این موضع گیری ها چه اهدافی را دنبال می کنند؟ این سخنان، واکنش ها و تذکر به وزارت امور خارجه و شخص آقای دکتر ظریف، آن هم در این برهه حساس چه منافعی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؟! آیا در این مواضع محاسبه هزینه و فایده صورت گرفته است، چون به واقع در سایه سوالات مطرح شده موضع گیری برخی از دوستان در خصوص روابط ایران و چین قابل درک نیست؟! واقعاً عجیب است در حالی که طی این سال ها و به خصوص از آغاز حیات سیاسی دولت یازدهم و دوازدهم برخی افراد منتسب به یک جناح سیاسی درصدد تحت الشعاع قرار دادن و عدم بهبود روابط ایران با غرب هستند و از هیچ فرصت و تلاشی به منظور تخریب این روابط دریغ نمی کنند، به موازات آن در جناح دیگر برخی به دنبال ایجاد گسل در روابط تهران و پکن هستند و اتفاقا هر کدام از این جناح ها در بزنگاه هایی با اتخاذ مواضعی، ذات و سرشت خود را که به طور آشکار خلاف منافع جمهوری اسلامی ایران است، عیان می کنند و دولت را به واسطه پیگیری مطالبات عموما غیرمعمولشان تحت فشار قرار می دهند و تمام کوشش سیاسی و رسانه ای خود را به منظور حاشیهسازی، حمله و هجمه علیه دولت به کار می برند. اینجا است که بیش و پیش از هر زمان دیگر جای خالی منافع کشور دیده می شود.
نظر شما :