بحران ادلب: نمایش قدرت روسیه-ترکیه و نقش حاشیه ای ایران
وقتی دوستان به ما پشت میکنند
نویسنده: حسن حمزه، پژوهشگر مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: پس از بهار عربی، رقابت تاریخی و چشم اندازهای متفاوت بازیگران منطقه ای، خاصه در بحران سوریه سبب شده است تا هر طرف تلاش خود را دوچندان کند تا سهم بیشتری از تقسیم منافع در این کشور بحران زده کسب کند.
ایران سوریه را در راستای محور و جبهه اصلی منافع کلان استراتژیک خود تعریف می کند و در واقع برای مسکو سوریه تبدیل به فرصتی شده تا نه تنها حضور خود را در منطقه خاورمیانه برای پیش بردن منافع راهبردی خود تثبیت کند، بلکه مهمترین سود و منفعت این بحران برای روس ها سبدی پر از منافع طلایی برای به ثمر رساندن و تثبیت قدرت چانه زنی خود در بحران های بین المللی بوده است.
ترور فرمانده ارشد سپاه قدس، سردار سلیمانی، فرصتی طلایی برای رقبای ایران در صحنه رقابت های منطقه ای برای کاستن از نفوذ ایران بود. به واقع وضعیت نیروی قدس بدون سردار سلیمانی در سوریه نگرانی افزونی را برای دمشق و تهران به همراه داشت.
در این چارچوب، تهران به دلیل عدم توانایی هماهنگی عملیات در سوریه و نیروهای خود در این زمینه از وزنه مهم خود حزب الله لبنان خواست تا جبران غیبت سلیمانی شود. همچنین در عراق تهران نزدیکی به مقتدی صدر را پس از از دست دادن وزنه مهم خود در بغداد برای جبران غیبت ابوالمهدی المهندس که تلاش های او سبب شد تا سایه تروریسم و تفرقه در عراق کم شود، را بیش از گذشته در دستور کارش قرار دهد.
گرچه روس ها این ترور را همواره محکوم کرده اند ولی به واقع سود استراتژیکی این ترور برای آنها بیشتر منفعت داشت تا واشنگتن و این باور را می توان در بحران اخیر ادلب و به حاشیه راندن ایران به دقت مشاهده کرد.
ترور سردار سلیمانی که در به حاشیه راندن تروریست ها و تامین امنیت منطقه کمک شایانی کرده بود بزگترین ضربه برای محور مقاومت بوده است.
گرچه ایران اولین کشوری بود که دست میانجیگری برای حل تنش در ادلب داد اما مسکو از ایران پیشی گرفت و آن را به نفع خود مصادره کرد.
در مذاکرات آتش بس در ادلب که به میزبانی مسکو انجام شد نه تنها از ایران به عنوان بازیگری در روند تنش ها، دعوت به عمل نیامد بلکه حتی از خسارت هایی که این تنش ها متوجه نیروهای آن چون حزب الله، فاطمیون و زینبیون شد نام و نشانی از دلجویی نبود.
پرواضح است که روس ها در تلاش هستند تا میوه بحران سوریه را به صورت حداکثری به نفع خود بچینند و در این روند چراغ راه آنها منافع کلان ملی به دور از ائتلاف های مقطعی است، روندی که در آن همکار مهم تهران، شاید فراموش شده باشد.
در واقع بحران ادلب و پس از آن مذاکرات آتش بس در کرملین، حامل پیام مهم برای شریک منطقه ای آن ایران - که درگیر بحران شیوع کرونا و مواجه سخت با تحریم های آمریکا است - بود که روس ها در پیش بردن منافع ملی خود توجهی به ائتلاف های مقطعی نخواهند کرد و ابزار آنها محاسبه حداکثر سود است.
ایران نیازمند آن است که در سیاست های کلان استراتژیک خود تغییراتی اساسی ایجاد کنند و روابط خود را بر اساس روند محاسبه سود- زیان بسنجد تا بتواند همواره در پیش برد منافع ملی خود بازیگری قدرتمند و صاحب نفوذ جلوه کند. بدون تردید این روند به عزم ملی و اتحاد در صفوف داخلی برای تدوین راهبردی واقع گرایانه و بر اساس واقعیت های روز بین الملل نیاز دارد تا دگر بار شاهد چنین اتفاقات تلخی در پشت کردن به منافع ملی توسط رقبا و دوستان منطقه ای نباشیم.
نظر شما :