ماموریت سخت نامزد نخست وزیری عراق
آیا محمد توفیق علاوی میتواند از پس آشفتگی سیاسی فعلی برآید؟
نویسندگان: عباس خادم (Abbas Kadhim) ، توماس اس. واریک (Thomas S. Warrick)، سی. آنتونی پفاف (C. Anthony Pfaff)
دیپلماسی ایرانی: محمد توفیق علاوی، به جز تامین منافع سیاسی متناقض باید به مطالبات معترضان هم رسیدگی کند که از اکتبر خواهان اصلاحات هستند. علاوی معیارهای مورد تاکید معترضان را ندارد: نداشتن مناصب سیاسی پیشین و نداشتن تابعیت دوگانه. به رغم این چالشها به نظر میرسد که علاوی – یا صالح – از پشتیبانی و تایید ذینفعان کلیدی اطمینان خاطر دارند.
گام بعدی علاوی، جلب رضایت دو حوزه نفوذ گسترده در عراق است: معترضانی که استعفای دولت کنونی را با هزینهای گزاف پیش بردهاند و بازیگران تشکیلات سیاسی کنونی که هنوز نمیخواهند تمام یا بخشی از مزایای غیرعادیشان را از دست بدهند و برای مقابله با فساد گام بردارند. گرچه معترضان حق رای رسمی ندارند، اما در صورت نارضایتی از علاوی، اعتراضها ادامه یافته و به بیکفایتی یا سرنگونی دولت خواهد انجامید.
علاوه بر ستیزهای داخلی بر سر روند تشکیل دولت، نباید نفوذ بازیگران کلیدی منطقه از جمله ایران، عربستان و آمریکا را فراموش کند. تمام این بازیگران تلاش خواهند کرد تا روند تشکیل دولت را به نفع خود پیش ببرند. هنوز معلوم نیست چه کسی برنده یا بازنده این رقابت خواهد شد اما بدیهی است که یک دستاورد "مجموع صفر" یا تامین منافع یکجانبه هر یک از این طرفین فقط به بیثباتی بیشتر میانجامد، چرا که یکی از اصلیترین مطالبات معترضان، پایان دادن به دخالت خارجی در امور سیاسی عراق است.
رهبران کلیدی سیاسی که به خروج نیروهای آمریکایی از عراق و کاهش نفوذ واشنگتن در بغداد رای دادهاند تا زمانی که دولت تازه تضمین ندهد که به قانون تصویب شده آنها عمل خواهد کرد، از رای اعتماد به نخست وزیر تازه خودداری خواهند کرد. علاوی احتمالا از مخالفان ایران نیز درخواستهای مشابهی برای اقدامات مشابه (تضمین کاهش نفوذ ایران در عراق) دریافت خواهد کرد.
عراق نیازمند روابط متوازن با تمام متحدانش است اما با توجه به آسیبپذیریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، این هدف در کوتاهمدت عملی نخواهد شد. برای کشوری که انرژی، غذا و امنیت مورد نیازش را خودش تامین نمیکند یا از وفاق سیاسی داخلی برخوردار نیست، تحقق این هدف دشوار خواهد بود. دولت عراق باید برای رویارویی با این چالشها و بسیاری چالشهای دیگر، برنامهریزی فوری انجام دهد.
علاوی به بلوک سیاسیای وابسته است که هادی العامری ریاست آن را به عهده دارد، کسی که بسیاری از مقامات دولت ترامپ او را به ایران بسیار نزدیک میدانند. علاوی شخصیتی مذهبی دارد و واشنگتن نباید او را با ایاد علاوی، یکی از مخالفان اصلی نفوذ ایران در عراق، اشتباه بگیرد. محمد علاوی با شخصیتهای سیاسی شیعه در گستره عراق و منطقه، از جمله حزب الله لبنان و ایران، پیوند دارد. او هم از سوی تهران و هم از سوی واشنگتن برای جانبداری از آنها در برابر دیگری تحت فشار خواهد بود. اما چه بسا او با پیروی از مرجعیت نجف بخواهد اعتماد مردم را به دست بیاورد و تا تابستان به نفوذ خارجی – حضور نیروهای آمریکایی و احتمالا ایرانی – در عراق پایان بدهد.
علاوی برای تشکیل دولت تازه باید به جدی بودن هشدارهای دولت ترامپ مبنی بر تحریم عراق در صورت خروج اجباری نیروهای ایالات متحده توجه کند. به نظر نمیرسد که کردستان عراق یا سنیهای غرب کشور زندگی در شرایط تحریم را بپذیرند. عراق میتواند با فروپاشی یا جنگ داخلی مواجه شود. فقط ایران از ادامه تنشها در منطقه سود میبرد – و نه آمریکا و نه مردم عراق.
به نظر نمیرسد که علاوی بتواند پویش ناکارآمدی در عراق را از میان بردارد. این یعنی آشوبها ادامه خواهد داشت و پایانی برای آن دیده نمیشود. عراقیها به روشنی از این انتخاب ناراضی هستند. تاکنون عراق افرادی را به عنوان نخست وزیری برگزیده که برای وضعیت کنونی هیچ تهدیدی به شمار نمیروند و نمیتوانند یا نمیخواهند منافع تشکیلاتی را به خطر بیاندازند که مانع ایجاد بهبودی در عراق است. علاوی گرچه یک عراقی وطندوست است، اما انتخاب او به عنوان نخستوزیر نمیتواند به حل مشکلات کنونی عراق کمکی بکند.
انتخاب او کمککننده نیست چون، اختیارات او بیش از آنکه اختیارات یک اصلاحکننده باشد اختیارات یک سرپرست است. او حتی از سرمایه سیاسی لازم برای انجام کمترین اقدامات در راستای کاهش بحران کنونی عراق نیز برخوردار نیست. تا زمانی که فساد، امنیت ضعیف، سیاستهای فرقهای و اقتصاد وابسته به نفت و بنگاههای دولتی وجود دارد، بهبودی حاصل نخواهد شد. با اینحال یک نخستوزیر تازه میتواند فرصتهای تازه بیافریند. وابستگیهای فرقهای او این جایگاه را دارد که بدون ایجاد تنشهای بیشتر، نفوذ سیاسی ایران و نیابتیهایش در عراق را کاهش دهد.
اولویت نخست علاوی باید بازگرداندن ثبات باشد. او برای تحقق این هدف باید فورا به سرکوب خشونتآمیز اعتراضها پایان بدهد و سپس باید به شبهنظامیان تحت حمایت ایران دستور بدهد که خشونت علیه معترضان را پایان بدهند. در صورت امتناع آنها علاوی باید این شبهنظامیان را از نیروهای بسیج مردمی (الحشد الشعبی) بیرون و در صورت لزوم از سرویس امنیتی عراق برای دستگیری آنها استفاده کند.
پس از برقراری نظم، علاوی میتواند در زمینه همکاری نظامی و مساعدتهایی که آمریکا میتواند به عراق ارائه کند با واشنگتن وارد گفت وگو شود. ایالات متحده نیز به نوبه خود باید آشکارا تاکید کند که همکاری این کشور با عراق مشروط به مقابله بغداد با تلاش ایران و نیابتیهاش برای اخراج نیروهای آمریکایی خواهد بود. در این صورت آمریکا و شرکایش میتوانند در راستای ایجاد برخی اصلاحات در مسیر احیا و بازسازی به دولت این کشور کمک کنند.
برخورداری از این مساعدت مستلزم فراهم شدن فضای باثبات برای روابط آمریکا و عراق است که ایران یا آن را بپذیرد و یا توان پیشگیری از آن را نداشته باشد. متاسفانه اکنون برای این خوشبینی دلیلی وجود ندارد؛ گرچه اندک گامهای قدرتمند به سوی ثبات و آشتی میتواند عراق را وارد مسیری سازنده کند. در غیراین صورت، با عراقی روبه رو خواهیم شد که به اندازه کشور همسایهاش، ایران، منزوی خواهد بود و هیچ چشماندازی برای آینده نخواهد داشت.
منبع: شورای آتلانتیک / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :