منطق را فدای احساس نکنیم
ایران و شهادت سردار سلیمانی
صادق ملکی، کارشناس مسائل سیاسی
دیپلماسی ایرانی: سردار قاسم سلیمانی، قهرمان ملی ایران آنقدر بزرگ و عزیز است که می توان روزه سکوت را به حرمت خون پاک او شکست و دمی از دلخورهای ناشی از بی تدبیری ها گذشت.
در غلیان احساسات ناشی از شهادت سردار بزرگ ایران زمین و در شرایطی که بر طبل جنگ و انتقام دمیده می شود، سخن از بردباری، صبر استراتژیک و گام برداشتن در مسیر عقلانینت، می تواند تهمت ترس و بزدلی را به همراه داشته باشد، اما نباید تهمت ترس مانع از گفتن نظر باشند، هر چند که خوشایند برخی نباشد.
با وجود آنکه رهبران ایران و امریکا بارها اعلام کرده اند به دنبال جنگ نبوده و جنگی نخواهد شد، اما وقایع عراق و به دنبال آن شهادت سردار سلیمانی و .... می تواند عامل جنگ، هرچند محدود شود. بر همین مبنا چون گذشته، من همچنان جنگ را آنقدر دور نمی بینم که برای صلح تلاش نشود. با تغییر ذهنیت ها و سیاست های کلان در کشور، می شد به امروز نرسید، اما نشد. با این وجود هنوز دیر نشده و می توان جلوی فاجعه های بدتر و بزرگتر را گرفت. اگرچه همگی می دانیم که شهادت آرزوی مردی از جنس سلیمانی بود، اما باید خون گریست که بخش مهمی از شهادت سردار نه ناشی از برنامه ریزی و جسارت امریکا، بلکه از اهمال ما بوده است. سردار مورد کین تمام دشمنان ایران بود و از عمده هدف های سرویس های امنیتی و تروریستی بود. کیست که نداند او سال هاست که هدف اول دشمنان ایران، به خصوص امریکا بوده است. شکاف ها و ضعف های اطلاعاتی و امنیتی بدون شک در شهادت سردار سهم بسزایی داشته است. در شرایط و روزهایی که بیش از هر زمانی ایران محتاج سردار سلیمانی بود، نباید این چنین می شد. امروز دیگر سردار سلیمانی میان ما نیست اما یادمان باشد که او تنها سردار جنگ نبوده، بلکه مرد مذاکره و تدبیر فتح و پیروزی بدون جنگ هم بوده است. در تالم ناشی از شهادت سردار بی شک انتقام اولین حربه و راهکار برخواسته از غلیان احساسات است اما بدانیم که هر خون و هر اقدامی، بی تلافی نخواهد ماند. اندیشیدن به مقیاس و قدرت عمل متقابل، باید راهنمایی رسیدن به بهترین اقدام ممکن در مواجهه با شهادت سردار سلیمانی باشد. در واکنش به شهادت سردار باید برای هر اقدام نه یک بار بلکه چندین بار با توجه به تمام جوانب آن اندیشید. باید از دایره و بن بست انتقام، راهی به منطق صلح یافت هرچند که این سخن در این شرایط بسیاری را آشفته و عصبانی کند. در اوج احساسات باید گام ها در مسیر عقلانیت باشد. عراق را می توان به سرزمین سوخته ایران و امریکا تبدیل کرد، اما این آتش به خرمن نه تنها ایران بلکه به منطقه کشیده شده و می تواند فجایعی غیرقابل جبران بوجود آورد. همانگونه که بارها گفته و نوشته ام جنگ ها به یکباره آغاز نمی شوند. جنگ ها در شیبی آرام بسترسازی شده و ناگهان با تندباد و حادثه ای شعله جنگ برافروخته می شود. نباید با تندبادها همراه شد. باید با تدبیری که همراه حکمت است به مصلحتی اندیشید که عزت ایران حفظ شود. در تشدید تقابلات ایران و امریکا خط قرمز هر راهکاری و هر کسی که به ایران و ایرانیان می اندیشد، باید حفظ ایران باشد. نباید در این مقطع به دام ترامپ دیوانه افتاد. امروز گرگ های منطقه دندان تیز کرده اند که از ایران سهمی برای خویش بگیرند. دردناکتر از شهادت سردار سلیمانی دردی نیست، اما یقین دارم که چشم های نافذ او همچنان نگران ایران و ایرانیان است. باید هر گام و تصمیمی محاسبه دقیق شود و نگاه بلند مدت استراتژیک داشت. نباید از وارد شدن اتهام ترس هراسید. نباید وارد توطئه ای شد که همزمان ما را با امریکا و متحدین منطقه ای او درگیر کند. سردار به آرزوی خویش رسید و ما در غم فقدان و عزای او بی تدبیرو بدون محاسبات حرکت نخواهیم کرد. حسرت دشمنانی که در پی از بین بردن ایران، این نام تاریخی هستند را بر دلشان خواهیم گذاشت. ما بعنوان ایران و ایرانی روزهای سخت تری از امروز داشته و سرداران بسیاری چون سلیمانی را از دست داده ایم اما قامتامان همچنان سرافراز مانده است. تاریخ معاصر گواه این سخن است. ما به عنوان ایران و ایرانی یاد گرفته ایم در سخت ترین شرایط تاریخی هنر بقا داشته باشیم.
نکته آخر آنکه باید این فهم را به عمل تبدیل کنیم که بازی سیاست، بازی قدرت و عمل ممکن است. نباید بدون محاسبه دقیق قدرت خویش، به تقابل رفت. باید سیاست ها را با توجه به ظرفیت ها تنظیم کرد. شهادت سردار سلیمانی قهرمان ملی ایران و اسطوره مقاومت در منطقه اگرچه مایه اندوه و حسرت ما شده لیکن این عمل واشنگتن اثبات کننده چهره خشن و عریان امریکایی است که از دست زدن به هیچ قباحتی، ابا ندارد. نباید با اقدامی غلط، پایان ماجرای تقابل ایران و امریکا را به تحقیر ملی کشید. ما باید برد برد را نه بر اساس پنچاه و پنجاه بلکه بر اساس ظرفیت تعریف کنیم. اعتماد و باور به امریکا ساده لوحی است اما انکار قدرت امریکا و تاثیرگذاری آن بر معادلات، ساده لوحی بزرگتر است. امریکا خدای ژاپن ها را کشت، اما ژاپن ماند. نباید خطا کرد و در دامی افتاد که بقای ایران به خطر افتاد.
مرثیه های بسیار برای زخمه ناشی از شهادت سردار سیلمانی خواهیم سرود و عمل امریکا و اعتراف واشنگتن در به شهادت رساندن سردار را فراموش نکرده و همواره آن را در عقبه ذهنی خود خواهیم داشت اما گام هایمان نه بر اساس احساس، بلکه بر پایه عقلانیت بر خواهیم داشت.
نظر شما :