بیست و سومین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
آیا حزب الله و اسرائیل آماده جنگیدن هستند؟
دیپلماسی ایرانی: امسال برای نهمین سال متوالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. این یادداشت ها بعد از سفر وی به امریکا و دیدارش با مقامات فعلی و سابق امریکایی به طور مرتب در روزنامه النهار منتشر شده است. به دلیل تغییراتی که در روزنامه النهار ایجاد شده نتوانستیم به همه این یادداشت ها دسترسی داشته باشیم اما آن دسته از یادداشت هایی که امکان دسترسی به آنها وجود داشته و از اهمیت و جذابیت بالایی برخوردار بوده است را تهیه و منتشر می کنیم. در این جا بیست و سومین بخش از این یادداشت ها را می خوانید:
در ادامه گفت وگوهایم با مدیر مسئول یکی از سازمان های یهودی امریکایی که کار رسمی و هر روزش دفاع از اسرائیل و منافع آن در محافل مردمی و حزبی و رسمی و کنگره و سیاسی و رسانه ای داخلی ایالات متحده است، درباره جنگ احتمالی اسرائیل و حزب الله گفتم: «چنین جنگی قطعا خطری بزرگ برای جهان خواهد بود. اسرائیل علیه حزب الله پیروز نخواهد شد مگر این که جنگی سراسری راه بیندازد و زمینی و دریایی و هوایی کل لبنان را مورد حمله قرار دهد، و هر چه سلاح در اختیار دارد به میدان بیاورد و از اکثریت ظرفیت ارتشش استفاده کند و از کمک های امریکا نیز بهره ببرد و همه دنیا، در راس آنها، روسیه را هم قانع کند، در آخر هم بپذیرد که هزاران نفر از نیروهای نظامی و شهروندان عادی خود را به کشتن دهد و زخمی کند، چیزی که در سال 2006 آمادگی آن را نداشت. الآن هم به نظر نمی رسد برای آن آمادگی داشته باشد. به نظر هم نمی رسد که بخواهد دست از محافظت از نیروهای نظامی خود بردارد و به میزان خسارت هایش اهمیتی ندهد.»
گفت: «این اولین بار است چنین چیزی می شنوم. از اسرائیلی ها یا امریکایی ها که هر دفعه به لبنان می روند و می آیند و گزارش سفر می دهند درباره کارگاه ساخت موشک زیاد شنیده ایم، اما نشنیده ایم که حزب الله دنبال ساخت یا تحقیق روی مسائل شیمیایی باشد.»
جواب دادم: «اگر وجود کارگاه موشک سازی در بقاع مهم است یا به عبارتی واقعا وجود دارد، چرا اسرائیل آن را ویران نمی کند در حالی که هر چه بخواهد برای انجام این کار دارد؟ شاید به خاطر این که این حرفش خیلی مبالغه دارد. و شاید هم به این دلیل که الآن خطری از جانب آن احساس نمی کند. وقتی حزب الله شروع به ساخت موشک کند یا موشک هایش را توسعه دهد، شاید آن موقع مجبور شود که این کارگاه ها را ویران کند یا تلاش کند که ویران شوند در این صورت ممکن است با واکنش حزب الله هم مواجه شود. در این صورت آیا هر دو طرف برای جنگ فراگیر آماده هستند؟»
نظر داد: «من همیشه این سوال را می پرسم، و از دولت می پرسم که آیا مسلح کردن ارتش لبنان توسط امریکا همچنین مطرح است. در عالم واقع حزب الله حاکم لبنان است. اگر این سلاح هایی امریکایی که قرار است به ارتش لبنان هدیه داده شود را در اختیار بگیرد آیا علیه اسرائیل استفاده نخواهد کرد. البته ما سالانه 100 میلیون دلار به ارتش لبنان می دهیم، همچنین کمک های نظامی به آن می کنیم.»
گفتم: «چند سال پیش از مسئولان و پژوهشگران در واشنگتن همین سوال را پرسیدم. برایشان وضعیت ارتش را بیان کردم و گفتم که نیروهای آن به شکل بسیار خوبی آموزش دیده اند و افسرها و سربازان حرفه ای دارد و افسران ارتش مبارزان خیلی خوبی هستند. اما این ارتش شامل لبنانی هاست، از سوئیس یا سوئد که نیامده اند. این یعنی این که در درون خود لبنانی ها تقسیم بندی هست. از یکی دیگر پرسیدم: آیا پیشنهاد می دهی که ارتش مسلح نشود برای این که هر آن ممکن است از هم بپاشد. جواب داد: قطعا نه. باید مواظب وحدت و یکپارچگی آن بود با وجود تقسیم بندی های مردمی که در درون آن به دلیل گرایش های سیاسی، تنوع طایفه ای و مذهبی وجود دارد. برای همین باید حمایت از آن ادامه یابد و آنها را تشویق کرد که ارتش میهنشان و نه یک جریان خاص هستند. اما البته اگر کشور خدای ناکرده نابود شد کسی نمی داند چه پیش خواهد آمد. البته من فکر می کنم که ارتش در چنین وضعیتی راه حل است. اما چاره ای نیست که در این صورت حزب الله و حامی آن، ایران را قانع کرد که به ارتش دست دازی نکنند. این یعنی این که باید تفاهم غیر مستقیمی میان امریکا و ایران به وجود آید.»
در پایان دیدار از این مدیر یهودی امریکایی که مسئول سازمان دفاع از اسرائیل است، پرسیدم: «آیا باور داری که امریکا به ارتش لبنان ما سلاحی بدهد که خطری برای اسرائیل باشد و احتمال تسلط حزب الله بر آن وجود داشته باشد؟ آیا فکر نمی کنی حزب الله سلاح ها از جمله موشک هایی دارد که این ارتش ندارد؟» لحظه ای درنگ کرد، به فکر فرو رفت تبسمی کرد اما در آخر چیزی نگفت.
ادامه دارد...
نظر شما :