آنچه در دولت یک ساله عبدالمهدی گذشت
عراق، چالش کارآمدی مدیریتی
نویسنده: اکبر قاسمی، سفیر پیشین در اوکراین و رئیس اسبق دفترحفاظت منافع ایران در مصر
دیپلماسی ایرانی: بحران و چالش جاری عراق رادرالگاریتم های زیر می توان آسیب شناسی و معرفت یابی کرد:
1- چرخه سیاست در عراق، همواره بر دایره ترکیبی از مداخله سه مولفه؛ عشیره، مذهب (یا طائفه، فرقه)، حزب می چرخد.
2- تکثر و تعدد دایره تحزب در عراق بعد از فروپاشی صدام با گستره فراوانی در اقلیم شیعه از دایره دو حزب الدعوه و العمل به ده ها، حزب و نیروی شبه نظامی جدید افزایش یافته که متاسفانه رجحان منافع حزب و گروه بر منافع عامه مردم برتری چشمگیری یافته است.
3- متاسفانه عراق با برخورداری از منابع درآمدی بسیارعالی بیش از ۴ میلیون بشکه نفت صادراتی روزانه، مردم در عراق و به ویژه درمناطق شیعه نشین از کمترین خدمات و شرایط عمومی (شامل زیرساختهای جاده ای، شبکه برق، شبکه شهری مواصلات، بهداشت عمومی، نارسایی های آموزشی ....) برخوردار و به طور کامل یک شرایط فروپاشیده و بسیار وخیم را برخورداراست.
4- مردم در چارچوب افزایش آگاهی از طریق شبکه های اجتماعی و مجازی، از سطح بالایی از انتظارات منطقی برخوردار شده اند و دولت بعد از حل بحران داعش، در یک سال گذشته به علت فقدان اراده برای اتخاذ تصمیم گیری ها، عملا زمان را به ضرر توسعه و تامین حداقل خاستگاه عمومی مردم از دست داده است.
5- مردم از وضعیت تبعیض فاحش، نابرابری و فساد آشکار عوامل قدرت، بیکاری جوانان به ستوه آمده و به راحتی بر گرده امواج ناشی از فضای شبکه های مجازی، زندگی کرده و می کنند.
6- اینکه دست های قدرت های خارجی (امریکا، انگلیس، اسرائیل، عربستان) با بهره گیری از شبکه های مردم نهاد و مجازی برای موج آفرینی، به دنبال حداکثر بهره برداری و امتیازگیری از دولت عراق بوده اند، امری بالقوه درست می تواند باشد ولیکن می باید همه این امور مطروحه به مستندات و قرائن بیانجامد و دستگاه های نظارتی دولت عراق برای روشنگری از موقعیت نظاره گری و انفعالی، خارج شوند، و تا زمانی که مستندات این قرائن را به طور واضح برای افکار عمومی بیان نکنند، انتشار چند خبر برآمده از فضای مجازی که بیانگر فتنه انگیزی عوامل خارجی بوده نمی تواند مشکل اعتماد مردم ناشی از فقدان کارآمدی مدیریتی در صحنه واقعی عملکردها حل کند ولذا باید به جای جریحه دار کردن و تحریک بیشتر، با هوشیاری دستگاه های ذیربط برای شناسایی و معرفی مستند عوامل دست اندر کار فتنه، مبادرت ورزید.
7- عادل عبدالمهدی، نخست وزیر چون دولت اش برآمده از دولت سهمیه ها (محاصص) است و خود شبکه پویایی از کارآمدی و اشراف اجرایی و اطلاعاتی بر مجموعه دولتی خود ندارد وعملا در دو بخش خدمات و توسعه کشور (یعنی تامین رضایت عمومی مردم) و اطلاعات، (به عنوان چشم کشور در برابر شناسایی عوامل موج آفرینی و اغتشاش آفرینی) ناتوان و عاجز بوده است.
8- شناسایی عوامل اغتشاش در مناطق شیعه نشین نیاز به بررسی کارشناسی توام با قرائن متقن دارد که چه میزان از آنها ناشی از عوامل دشمنان خارجی عراق و چه میزان، درنتیجه و ناشی از روحیه قدرت طلبی وخصومت طلبی موجود بین رهبران در احزاب عراقی و رقابت های عشیره ای، حزبی و مذهبی و فرقه ای بوده است.
9- روان شناسی و جامعه شناختی عراقی ها، اثبات می کند که به طورکلی بین روحیه قومیت عربی و روحیه مذهب گرایی، نمی توان تفکیکی عالمانه قائل شد و به علت سطحی نگری ها؛ عمدتا متاثر از فضای عمومی برآمده از تبلیغات و جو حاکم است، بنابراین، دراین زمینه به علت پیچیدگی های حاکم بر عمق تحولات چندلایه، تشخیص صحیح روندهای غالب و واقعی بر افکار عمومی امری دشوار است، منظور برتری عربگرایی و ضد با قومیت ایرانی را حداقل نمی توان مستندات محکمی برای این برداشت به دست اورد و آنچه از آثار فضای مجازی به دست آمده دارای مصادیق انفرادی و بیشتر ساختگی است.
10- راه برون رفت از بحران جاری در مناطق شیعه نشین، تشکیل یک ستاد مشترک از همه گروه های سیاسی و شبه نظامی و مشارکت جمعی فعال، با حضور استاندارها به عنوان نماینده دولت و همه اطیاف و گروه ها برای چاره یابی و مشارکت همه جانبه در اجرای برنامه های زیربنایی با هماهنگی های کامل در چارچوب رهنمودهای مرجعیت در عراق است.
11- بدیهی است چنانچه تمامی گروه های شیعی آثار مخاطرات فتنه و اغتشاش را که قهرمانان صف اول مبارزه باداعش (که حداقل تاکنون به دلایلی نامشخصی که انگیزه های اصلی آن کشف نشده است) مورد هدف قرار داده اند، به طور جدی درک نکرده و نکنند و دست به تکروی و خروج یکجانبه از پیکره متحد و ائئلاف واقعی شیعیان بزنند، اقدامات آنها مصالح همه آنها را به باد خواهد داد.
12- عبدالمهدی به عنوان شخصیت برآمده از آرای مردم و نتیجه انتخابات دموکراتیک عراق است و هر جریانی که بر سر راه چهارساله او بخواهد کارشکنی کند یعنی حیثیت و اعتبار عراق را مورد هدف قرار داده است، و راه بیراه را می پیماید که موجب آسیب رساندن به کل عراق ودستاوردهای دو دهه فداکاری های مردم عراق شده و منجر به ناملایمت های سخت تر همچون دوره داعش و شاید بدتر را به همراه خواهد آورد.
نظر شما :