تهران و آنکارا رقابت عمیق را کنار بگذارند به همکاری‌های بلندمدت پایدار می‌رسند

کردها، پاشنه آشیل روابط ایران و ترکیه

۱۵ مهر ۱۳۹۸ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۸۶۷۰۵ اخبار اصلی خاورمیانه
رابطه ایران با کردها هرچه باشد، بر روابط دمشق و آنکارا نیز تاثیر می گذارد. در طول جنگ داخلی سوریه، حزب اتحاد دموکراتیک کردستان (PYD) سوریه و ایران در یک جبهه علیه داعش جنگیدند. اما پس از شکست داعش تهران حالا نگران روابط PYD با ایالات متحده است.
کردها، پاشنه آشیل روابط ایران و ترکیه

نویسنده: پینار ترمبلای (Pinar Tremblay)

دیپلماسی ایرانی: در حال حاضر مهمترین موضوع در روابط ترکیه – ایران، یافتن یک زمینه مشترک در سوریه است. هرچند ترکیه دیگر بر خروج بشار اسد از قدرت پافشاری نمی کند، اما تهران هم از حضور ترکیه در شمال سوریه خرسند نیست.

ایران و ترکیه گفت وگوهای بسیاری برای رسیدن به توافق بر سر موضوع کردها داشته اند، با این حال همکاری ها در این زمینه چندان پیشرفتی نداشته است. ایران در موضوع کردها از چند جنبه نگران است: رشد سلفی گری در میان جمعیت کُرد که برخی از آنها در حمله تروریستی به مجلس ایران در سال 2017 دست داشتند؛ درگیری های مرزی متعدد بین گروه های کرد و سپاه پاسداران؛ و خبرهایی از تماس کردهای ایرانی با واشنگتن و نگرانی از دخالت آمریکا در مسائل قومی ایران با روی کار آمدن دونالد ترامپ.

رابطه ایران با کردها هرچه باشد، بر روابط دمشق و آنکارا نیز تاثیر می گذارد. در طول جنگ داخلی سوریه، حزب اتحاد دموکراتیک کردستان (PYD) سوریه و ایران در یک جبهه علیه داعش جنگیدند. اما پس از شکست داعش تهران حالا نگران روابط PYD با ایالات متحده است. اخیرا نیز گفت وگوهایی بین ایران و مخالفان کُرد در اسلو صورت گرفته است. اگر ایران در مسیر سازش با کردها قرار بگیرد، سرکوب کردها توسط ترکیه دشوار خواهد شد.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه می خواهد از سوریه خارج شود و حضور رسمی اسد را نیز بپذیرد. در این راستا اسد باید سرکوب PYD و وابستگانش را در دستور کار خود قرار دهد که ممکن است خاک ترکیه را نشانه بگیرند. آنکارا در حال بررسی این موضوع است که آیا می شود مسئله کردهای سوریه را دوباره به سوریه واگذار کرد یا نه. ایران می تواند در این میان نقشی اساسی ایفا کند. به نظر می رسد با افزایش گسترش روابط سوری- ایرانی و ایجاد یک سامانه بانکی مشترک، آنکارا دیگر امیدی به رقابت با ایران در افزایش نفوذش در سوریه ندارد.

ترکیه هرچند با واشنگتن بر سر تحریم های نفتی ایران اختلاف نظر دارد اما شروع به جایگزینی تامین کنندگان نفتی اش کرده است. حجم تجارت دو جانبه تهران- آنکارا نیز پایین است و از هدف 30 میلیارد دلاری توافق شده در سال 2015، بسیار فاصله دارد.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رقابت بر سر افزایش نفوذ در آسیای میانه بالا گرفت. این رقابت خود همواره مانعی بر سر روابط دو جانبه تهران- آنکارا بوده است. ترکیه توانست به مدد اقتصاد پویا و یک مدل دموکراتیک سکولار نفوذش در کشورهای ترک آسیای میانه را افزایش دهد. ایران از نفوذ کمتری برخوردار بود و گاهی اوقات به دلیل تلاش برای وارد کردن اسلام شیعی، روابط پر تنشی را با آذربایجان، ازبکستان، و تاجیکستان تجربه کرد.

هر چند زمینه های مهمی از آسیب پذیری در روابط دو کشور هنوز به قوت خود باقی است، با این حال تهران و آنکارا می توانند همکاری های خود به ویژه در سوریه را نهادینه کنند. هر دو کشور از این می ترسند که دیگری در عوض دنبال کردن فرصت های برد- برد، به دنبال افزایش نفوذ خود باشد. اگر ایران و ترکیه رقابت عمیق و بی اعتمادی را کنار بگذارند، می توانند به همکاری های بلندمدت و پایدار امیدوار باشند.

منبع: المانیتور / تحریریه دیپلماسی ایرانی

کلید واژه ها: کردهای سوریه ایران و ترکیه سوریه ایالات متحده امریکا ترکیه و سوریه


( ۳۰ )

نظر شما :

علی ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | ۰۲:۱۶
دم اطلاعات کافی از قدرت نظامی کشورهای منطقه و گروه های رقیب، نادیده گرفتن واقعیت‌های ژئوپلیتیک منطقه‌ و شرایط بین‌المللی، روحیه اشغال طلبی با سواستفاده از شرایط و خلاء قدرت، باعث ناکامی پی در پی کردها در این مناطق شد.عدم اتخاذ استراتژی ولقع بینانه و منطقی توسط رهبران کرد بدون در نظر گرفتن واقعیت ها و شرایط منطقه ای آنان را به ابزاری در دست قدرتهای منطقه و جهان به عنوان گروه های جذابی برای یارگیری بین یکدیگر تبدیل کرده است. گروه های تروریستی کردی بایستی تا کنون می دانستند که توسعه طلبی ،ادعاهای اشغال اراضی سایر ملتها با توسل به ترور و وحشت ،قتل عام و پاکسازی قومی با اتکا به حمایت تسلیحاتی کشورهای خارجی نمی توانست سرنوشتی بهتر از این شکست های خفت بار برای آنان رقم بزند. این شکست ها نشان داد که گروه های مختلف توسعه طلب و تروریستی کرد در منطقه هیچ هم پیمان منطقه ای و بین المللی استراتژیک ندارند. بلندپروازی و توهم خود بزرگ بینی جریان های غیرمدنی کردی در منطقه را بیش از گذشته منزوی کرده و رویای اشغال سرزمینی و توسعه طلبانه آنان را به کابوس تبدیل کرده است. عدم رویکرد عقلانی رهبران جریانات کردی در منطقه و در مقابل آن تداخل منافع بازیگران بین المللی و منطقه ای متعدد حاکی از آن است که برای کردهای منطقه هم آینده ای روشن و مشخصی وجود نداشته و آنان با توجه به رویکرد خشونت بار و غیردموکراتیکی که جهت رسیدن به اهداف رویایی خود اتخاذ می کنند، باز هم مانند گذشته در صورت تداوم سیاست های کنونی شکست هایی سنگین و خفت بار برای این جریانات غیر مدنی دور از انتظار نیست.