بر خلاف ادعاها، وضعیت رئیس جمهوری امریکا در برابر رقبا خوب است
ترامپ در مسیر دوباره رئیس جمهور شدن
دیپلماسی ایرانی: هر کس که طی سال های اخیر، آینده و اقدامات دونالد ترامپ را پیش بینی کرده، همواره مرتکب اشتباه شده است. بر اساس پیش بینی های کارشناسان و صاحب نظران، امکان نداشت وی بتواند نامزد حزب جمهوری خواه شود، بر هیلاری کلینتون پیروز شود یا از پرونده مداخله روسیه جان سالم به در ببرد. اما در نهایت هیچ کدام از این پیش بینی ها به وقوع نپیوست. دو سال و نیم پس از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، جایگاه وی از هر زمان دیگری محکم تر است. نتایج یک نظرسنجی که روز یکشنبه منتشر شد، اعتبار و محبوبیت او را بیش از هر زمان دیگری ارزیابی کرد: ۴۴ درصد از رای دهندگان از رئیس جمهور خود راضی هستند. اگرچه به نظر چندان بسیار تاثیرگذار نمی رسد، اما به ویژه در ایالت های غربی و مرکزی، این میزان بالاتر از حد متوسط است.
در واقع، بسیاری از عوامل نشانگر پیروزی دوباره این تاجر نیویورکی در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست. برای مثال، نشانگرهای اقتصادی بسیار خوب و مطلوب هستند و بیکاری تنها ۳,۷ درصد است. علاوه بر این، رئیس جمهوری در سال های اخیر ثابت کرده که به وعده های خود عمل می کند. همانطور که پیشتر گفته بود، ترامپ جنگی تجاری با چین را آغاز کرده که اگرچه بر مصرف کنندگان فشار وارد می کند، اما مورد موافقت و استقبال اردوگاه های سیاسی و اکثریت مردم قرار دارد.
رئیس جمهوری آمریکا همچنین برای ساخت دیوار وعده داده شده در مرز با مکزیک، به مدت یک هفته دولت را تعطیل و یک وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد. حتی در صورت مخالفت با اهداف و اقدامات ترامپ، باید اذعان داشت که استقامت و ثبات قدم او قابل تحسین است.
به نظر می رسد محبوبیت و جایگاه قدرتمند ترامپ فقط به دلیل قدرت خود وی نیست، بلکه ناشی از ضعف دموکرات ها نیز هست که به مدت چندین دهه سیاست هایشان در تضاد با منافع طبقه کارگر بوده است، از بیل کلینتون گرفته تا باراک اوباما و هیلاری کلینتون. از سوی دیگر، ترامپ خود به لحاظ سیاسی موضعی چپ گرایانه تر در مقایسه با اکثر کاندیداهای جمهوری خواه اتخاذ کرده و وعده ایجاد بیمه بازنشستگی دولتی و بیمه بهداشت عمومی برای سالمندان داده بود.
شکست کلینتون می توانست به منزله هشداری برای دموکرات ها باشد تا خود را به عنوان یک حزب کارگر از نو بسازند و بتوانند با سیاست های اقتصادی و اجتماعی جدید خود را در محیط سیاسی متمایز کنند. اولین گام را برنی ساندرز سوسیالیست در سال ۲۰۱۶، با درخواست های به ظاهر رادیکال خود برای افزایش حداقل دستمزد و برقراری بیمه درمانی عمومی برداشت و توانست پیروزی های قابل توجهی در مقابل کلینتون به دست آورد. اما به جای استفاده از موفقیت ساندرز، دموکرات ها به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همچنان به مسیر پیشین خود ادامه دادند.
اکنون بیش از ۲۰ نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تلاش می کنند تاثیر بیشتری بر سیاست های اجتماعی داشته باشند، اما چندان موفق و قانع کننده نیستند: زیرا فقط الیزابت وارن و برنی سندرز به واقع با حامیان ثروتمند پیشین خود قطع رابطه کرده اند؛ در حالی که جو بایدن همچنان در پی جذب حامیان ثروتمند در نیویورک است و کاملا هریس نیز تلاش می کند تا از طرفداران سابق کلینتون در کالیفرنیا کمک های مالی دریافت کند.
رسانه های آمریکا نیز نقش مهمی در جایگاه امروزی ترامپ دارند. در تجزیه و تحلیلی به نام "بحران هویت" که پس از انتخابات ۲۰۱۶ منتشر شد، سه دانشمند علوم سیاسی به نام های جان سایدز، مایکل تسلر و لین واورک بر اساس تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که هر جهش در جایگاه ترامپ در نظرسنجی های پیش از انتخابات سال ۲۰۱۶، ناشی از پوشش خبری گسترده رسوایی ها و اظهارات تحریک آمیز وی بود. هنوز هم رسانه ها با پوشش گسترده اقدامات ترامپ، محبوبیت وی را افزایش می دهند.
اگرچه بسیاری از سردبیران پس از پیروزی ترامپ در انتخابات وعده دادند از این پس به مسائل و مشکلات جدی کشور خواهند پرداخت، اما اکثرا به این وعده عمل نکردند. با آغاز تحقیقات مولر، رسانه های نیویورک تایمز، واشنگتن پست و برخی دیگر باز هم به طور متمرکز به ثبت و گزارش اشتباه ها و سوء رفتار های ترامپ پرداخته و مشکلات آشکار اجتماعی در کشور را نادیده گرفتند. بی توجهی ترامپ به تفکیک قوا و فقدان آگاهی سیاسی وی که در گزارش مولر درج شده است، همانند بی توجهی وی به حقیقت برای بسیاری از رأی دهندگان اهمیت چندانی ندارد.
این نکته که دموکرات ها و رسانه ها موفق به نتیجه گیری درستی از تحولات سیستم سیاسی در نتیجه اقدامات ترامپ نشده اند، به اعتبار آنها لطمه می زند. حزب دموکرات باید از حامیان ثروتمند خود و تاکید بیش از حد بر موضوعات مربوط به هویت سیاسی دست بکشد و به حمایت تمام و کمال از حقوق کارگران، مالیات عادلانه و گسترش یک شبکه امنیت اجتماعی بپردازد. رسانه ها نیز به نوبه خود باید از توجه بی رویه به اقدامات جنجال برانگیز ترامپ دست بردارند و در مورد آنچه برای مردم در زندگی روزمره آنها مهم است، گزارش بدهند./مطالعات آلمان
نظر شما :