تاثیر سفر حسن روحانی به قرقیزستان و تاجیکستان بر مناسبات منطقهای ایران
الحاق ایران به پیمان شانگهای در گرو حل مشکلات دو جانبه است
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی
دیپلماسی ایرانی - نوزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای روز پنج شنبه و جمعه هفته گذشته (۲۳ و ۲۴ خرداد) در بیشکک، پایتخت قرقیزستان با حضور حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران برگزار شد. پس از آن رئیس جمهور صبح دیروز، شنبه به منظور حضور در پنجمین نشست سران کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا (سیکا) به تاجیکستان سفر کرد. اما به واقع این تحرکات دیپلماتیک ایران چه تاثیری بر مناسبات منطقهای ایران با تمرکز بر آسیای میانه و جنوب شرقی و حل چالش ها و موانع بر سر راه عضویت دائم ایران در سازمان همکاری های شانگهای خواهد داشت؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این موضوع، گفت و گویی را با محمدرضا فرقانی، سفیر سابق ایران در ترکمنستان، دیپلمات پیشین ایران در افغانستان و تاجیکستان، سخنگوی معاونت اطلاعرسانی و مطبوعاتی شانزدهمین نشست سران جنبش عدم تعهد در تهران و کارشناس مسائل شبه قاره و آسیای میانه انجام داده است که در ادامه می خوانید:
از پنجشنبه هفته گذشته حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در صدر هیاتی بلند پایه سیاسی سفرهایی را به بیشکک قرقیزستان به منظور شرکت در نوزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای و دوشنبه پایتخت تاجیکستان برای حضور در پنجمین نشست سران سیکا آغاز کرد؛ اساساً دستاودهای این تحرکات دیپلماتیک تهران چه تاثیری بر مناسبات منطقه ای ایران با تمرکز بر آسیای میانه خواهد داشت؟
یقینا این سفر میتواند تاثیرات مثبت جدی بر مناسبات ایران با کشورهای آسیای میانه داشته باشد، به خصوص که سفر آقای حسن روحانی به بیشکک و دوشنبه یک سفر دیپلماتیک برای دیدار دو جانبه نبود، بلکه این سفرها ماهیتی دیپلماتیک در قالب دیدارهای فشرده چند جانبه با سران و رهبران دیگر کشورهای آسیای میانه، آسیای جنوب شرقی و حتی برخی از کشورهای خاورمیانه داشت. به همین دلیل حضور تهران در چنین نشست هایی مطمئنا یک فرصت مغتنم برای تبادل دیدگاه، تفهیم و تبیین نظرات و تلاش برای گسترش همکاری در خصوص مسائل و تحولات منطقه و جهانی است.
بعد از تاکید مقام معظم رهبری در خصوص افزایش توجه به کشورهای همسایه، دیپلماسی دولت دوازدهم فعالیت جدی را آغاز کرد و در این مدت سعی شده توجه لازم را به این کشورها و بازیگران منطقه ای داشته باشد. در این راستا بعد از تاکیدات و فرمایشات مقام معظم رهبری، جناب آقای دکتر ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران سفرهایی را به کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوب شرقی انجام دادند و پیرو آن سفر آقای دکتر روحانی، رئیس جمهور کشور به بیشکک و دوشنبه، اگرچه سفری چند جانبه بود، ولی می تواند بخش جدی از تلاش های دولت برای افزایش توجه به مناسبات منطقه ای ایران با تمرکز بر کشورهای آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی قلمداد شود. در این راستا نیز دکتر روحانی در حاشیه اجلاس شانگهای با روسای جمهور چین، روسیه و افغانستان دیدار کرد که باید در این راستا تعبیر و تفسیر شود.
اگرچه دلیل حضور رئیس جمهور ایران در بیشکک قرقیزستان حضور در نشست شورای سران سازمان همکاری های شانگهای بود، اما تا به امروز تلاشهای تهران در خصوص الحاق دائم به این پیمان با ناکامی روبه رو بوده است و کماکان کشورمان به عنوان عضو ناظر این پیمان قلمداد می شود. در این رابطه سال های قبل از حصول برجام به واسطه تحریم ها عملاً امکان الحاق دائم ایران به این پیمان وجود نداشت، اما بعد از شکل گیری توافق هسته ای منع قانونی جدی وجود ندارد، ولی باز هم برخی از بازیگران مانند تاجیکستان مخالفت خود را با الحاق دائمی ایران در این پیمان عنوان کردهاند. این سفر تا چه اندازه به گره گشایی الحاق دائمی ایران به پیمان شانگهای کمک کرد؟
جمهوری اسلامی ایران از همان سالهای ابتدایی شکل گیری سازمان همکاری های شانگهای تا به امروز درخواست و تلاش های جدی برای الحاق دائمی به این پیمان را داشته است که در ابتدا با عضویت ایران طبق روال حقوقی و دیپلماتیک در دیگر پیمان ها برخورد شد و تهران به عنوان عضو ناظر سازمان همکاری های شانگهای در آمد. اما از آن دوران تا به امروز درخواست عضویت دائم و ثابت ایران در این پیمان عملی نشده است. چنانی که اشاره داشتید تا قبل از دولت یازدهم به دلیل تحریمهای ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و به خصوص قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت عملاً امکان الحاق دائمی و ثابت ایران به سازمان همکاری های شانگهای وجود نداشت؛ دلایل و شرایطی که خارج از دست ایران و اعضای این سازمان بود. اما پس از حصول توافق هستهای، رفع تحریم ها و نیز برچیده شدن قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت زمینه برای عضویت دائم ایران در سازمان همکاری های شانگهای شکل گرفت، اما متاسفانه بنا به دلایلی که بیشتر ناظر بر مخالفت برخی از اعضای این سازمان با الحاق دائمی ایران بود، عملاً ایران نتوانسته است تا به امروز این خواسته خود را محقق کند.
مخالفت کشورهای مانند تاجیکستان تا کنون به عنوان عاملی برای الحاق ایران به سازمان شانگهای بدل شده است. لذا در سایه این نکات و نیز دستاوردهای حاصل شده از سفر آقای روحانی به کشورهای منطقه و دیدار با سران این کشورها در حاشیه نشست بیشکک و دوشنبه می توان امیدوار بود که نظرات و دیدگاه های مثبت این بازیگران برای پیوستن دائم ایران به سازمان همکاری های شانگهای محقق شده باشد.
پیرو نکات شما دستاوردهای سفر حسن روحانی به دوشنبه پایتخت تاجیکستان به عنوان تنها مخالف الحاق ایران به سازمان همکاری های شانگهای تا چه اندازه می تواند نظر مثبت این مخالف را جلب کند، اگرچه به نظر میرسد روابط دو کشور اخیراً وضعیت مطلوب و مثبتی پیدا کرده است و 31 مه سال جاری (10 خرداد) شاهد سفر سراج الدین مهرالدین، وزیر امور خارجه تاجیکستان به تهران هم بودیم. آیا امکان دارد با این دست فعالیت ها رویای پیوستن ایران به پیمان شانگهای محقق شود؟
افزایش فعالیتهای دیپلماتیک ایران و تاجیکستان این امید را بیش از پیش پررنگ کرده است. چراکه این اقدامات و تحرکات دیپلماتیک میتواند مشکلات ایران با برخی از کشورهای همسایه ما در آسیای میانه راه تا حدود بسیار زیادی برطرف کند. مخصوصا طی ماه های اخیر که اقدامات و گام های عملی برای حل مشکلات دو جانبه ایران با این کشورها برداشته شده است و به موازاتش توافقات خوبی هم حاصل شده است که می توان ذیل آن مناسبات و روابط دوجانبه را به ویژه با تاجیکستان افزایش داد. این مسئله به معنای کم رنگ تر شدن اختلاف نظر طرفین است که در نهایت می تواند با جلب نظر مثبت همه اعضای سازمان همکاری های شانگهای به الحاق دائمی ایران در این سازمان بینجامد. البته این تحقق این مهم مستلزم تدوام این تحرکات دیپلماتیک است.
با این حال اگرچه در حال حاضر تحریم ها و قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد، اما تا چه اندازه فشارهای ایالات متحده آمریکا بر برخی از اعضای سازمان شانگهای می تواند عاملی برای مانع تراشی در خصوص الحاق و عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری های شانگهای باشد؟
این مسئله دارای دو بعد است. در یک بعد اگر چه اکنون بیش از یک سال است که ایران دوباره از طرف آمریکا مورد شدیدترین تحریمها و فشارهای اقتصادی قرار گرفته است، اما تحریمهای یکجانبه ایالات متحده مانع قانونی برای الحاق و عضویت دائم ایران به سازمان همکاری های شانگهای نیست و تمام اعضای این سازمان مشکلی در این خصوص ندارند و اتفاقا این اعضاء با انتقاد جدی به رفتارهای کاخسفید آمادگی خود را برای عبور از تحریم ها و حمایت از ایران اعلام کردند. اما چنان که اشاره کردید شاید آمریکا بخواهد با اعمال نظرهایی در خصوص برخی از اعضا به دنبال مانع تراشی در عضویت و الحاق دائمی ایران به پیمان شانگهای باشد. اگر چه که اعضای این سازمان نظرات مستقل خود را دارند.
نکته مهمتر ناظر بر این واقعیت است که عامل و مانع جدی بر سر الحاق ایران به پیمان شانگهای به مناسبات دوجانبه تهران با برخی از همسایگان آسیای میانه خود مانند تاجیکستان باز می گردد. پس باید با افزایش تحرکات دیپلماتیک از قیبل همین سفر آقای روحانی به دوشنبه این مشکلات هر چه زودتر حل و فصل شود تا زمینه برای عضویت دائم ایران به سازمان همکاری های شانگهای شکل گیرد.
به نظر شما نشست حضور در پنجمین نشست سران سیکا تا چه اندازه می تواند به این امر کمک کند؟
اجلاس سیکا، اجلاسی با ماهیت همکاریهای سیاسی و مناسبات دوستانه میان برخی از کشورهاست که هر 4 سال یک بار به منظور یافتن راه های مؤثر برای حل و فصل مشکلات آسیا و ایجاد ثبات و برقراری امنیت در منطقه برگزار می شود و بیش از آن که جنبه عملی و اجرایی داشته باشد باید آن را یک حرکت سیاسی و دیپلماتیک تشریفاتی دانست. اما با این حال حضور دکتر روحانی در این نشست میتواند تا اندازهای برخی از سوء نیت ها را به خصوص با تاجیکستان هم برطرف کند.
همان گونه که شاهد بودیم محور دیدارها و موضوعات مورد بحث رئیسجمهور در بیشکک عمدتاً پیرامون مسائل منطقهای و بینالمللی و بهویژه برجام بود، مسائل پیرامون روابط کشورمان با آسیای مرکزی کمتر در قرقیزستان مورد توجه قرار گرفت، از همین رو در دوشنبه پایتخت تاجیکستان رئیسجمهور دیدارهای بیشتری پیرامون دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی صورت داد که دیدار با امامعلی رحمان، رئیسجمهوری تاجیکستان و عبدالهد عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان میتواند تا حدودی این هدف را محقق کرد. البته دیدارهای انجام شده دکتر روحانی با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه و نیز شیخ تمیم به حمد، امیر قطر می تواند اهمیت خاص منطقه ای خود را داشته باشد.
اما در کل آنچه که اکنون بیشتر مورد نیاز ایران است الحاق به برخی از سازمانها و پیمان ها مانند سازمان همکاری های شانگهای است. چون این پیمان ها و سازمان ها دارای جنبه های عملیاتی و اجرایی جدی هستند. بنابراین بیشترین توجه و کانون تحرکات دیپلماتیک باید برای الحاق و عضویت دائمی ایران در آنها پیمان باشد، به خصوص که اکنون سازمان همکاری های شانگهای با محوریت کشور چین که اکنون دومین قدرت برتر اقتصادی جهان است و نیز توانایی های پررنگ نظامی و امنیتی روسیه و همچنین حضور برخی از قدرت های اقتصادی نوظهور آسیایی در آن در حال افزایش نفوذ خود در مناسبات جهانی است. لذا در سایه این نکات حضور ایران در این پیمان و برخورداری از امتیازات و مواهب آن بیش از پیش احساس می شود. لذا باید کانون توجهات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران حل و رفع موانع پیوستن ایران به این پیمان باشد. اکنون تمام کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای به جز تاجیکستان موافق الحاق دائمی ایران به این پیمان هستند. لذا هنر دیپلماسی این است که بتوان در کوتاه مدت نظر مثبت دوشنبه را هم جلب کرد.
با توجه به بیانیه پایانی 31 صفحه ای نشست شورای سران سازمان همکاری های شانگهای در قرقیزستان مبنی بر حمایت از برجام تا چه اندازه می تواند به حمایت عملی از تهران بینجامد؟
همان گونه که اشاره کردید در بخشی از بیانیه پایانی نشست شورای سران سازمان همکاری های شانگهای در بیشکک بر حمایت قاطع از ایران در برابر تحریم های ظالمانه و یک جانبه ایالات متحده آمریکا، تعلل و عدم همکاری های لازم سه کشور اروپایی در عملیاتی کردن گام های حمایتی خود از برجام تاکید شد. لذا حتی اگر این مواضع در شرایط حساس کنونی جنبه عملیاتی هم پیدا نکند، نشان از سیاست ها و نگاه روشن اعضای سازمان همکاری های شانگهای در خصوص ایران و برجام دارد که میتواند نقطه مثبت و پالس های امیدوارکنندهای در خصوص حل مشکلات الحاق دائمی ایران به این سازمان باشد.
نظر شما :