چشم انداز اقتصادی ایران در سال پیش
دولت هیچ نگاه راهبردی برای تقابل با تحریمها ندارد، پس احتمالا اوضاع بدتر می شود
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – افزایش ملایم نرخ ارز در روزها و هفته های آغازین سال ۹۸ بسیاری از کارشناسان را به این باور رسانده است که از هم اکنون می توان پالسهایی را برای تکرار اتفاقات تلخ سال گذشته دید؛ اتفاقاتی که تشتتی جدی را در حوزه اقتصاد و معیشت و حتی در مقوله اجتماع و سیاست برای کشور رقم زد. در این راستا نکته مهم دیگر به این باز میگردد که آیا در صورت جدی تر شدن تحریم های ایالات متحده آمریکا می توان انتظار داشت که سال پیش رو حتی سالی سخت تر از ۹۷ باشد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گفت و گویی را با محمدقلی یوسفی، استاد دانشگاه و اقتصاددان صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
با آغاز سال ۱۳۹۸ برخی از اخبار حکایت از افزایش ملایم نرخ دلار در بازار را می دهد. با توجه به تجربیات تلخی که در سال گذشته شمسی پیذامون نرخ ارز و تبعات سنگین آن بر دیگر ابعاد معیشتی مردم می توان گفت که سال پیش رو نیز تکرار همان داستان تلخ دلار ۲۰ هزار تومانی در سال گذشته است و یا اینکه می توان سنایی های بدتری را متصور بود؟
چنانی که اشاره داشتید مسئله اقتصاد و معیشت جامعه، نه تنها در حوزه بازار ارز که در همه ابعاد با چالشهای بسیار جدی مواجه است؛ از مسئله دلار و بازار طلا گرفته تا مسکن، خودرو، میزان پایین دستمزدها، اشتغال، تورم، رکود و دیگر ابعاد. آنچه مسلم است در سایه این مشکلات میزان نقدینگی که به عنوان یک سرمایه ارزشمند نزد جامعه وجود دارد و افراد برای بقا و افزایش آن به سمت بازار های دلالی پیش میروند سبب شده تا در کنار این مشکلات نتوان تبعات منفی آن را مدیریت کرد. متاسفانه در طول این سال ها دولت و ساختار اقتصادی کشور هیچ گاه نتوانستند برنامه جدی برای مدیریت این میزان از نقدینگی جامعه را داشته باشند و در شرایط تحریمی کنونی این موج نقدینگی با یک حرکت جدی به سمت فرصت طلبی اقتصادی موجب ان شده است تا چالش های معیشتی مردم جدی تر شود. البته در کنار آن نمیتوان مسئله تحریم و فشارهای ایالات متحده آمریکا را نادیده گرفت، اما آنچه چالش های معیشتی کنونی جامعه را به شدت پر رنگ تر می کند، عدم مدیریت از سوی مسئولین است. اکنون علاوه بر تورم در قیمت ها ما شاهد کمبود و حتی نبود برخی از اقلام مصرفی مردم هستیم، آن هم در شرایطی که دولت بارها و بارها گفته است که جامعه در خصوص کالاهای مصرفی اساسی خود نگران نباشد.
یعنی شما معتقدید که از هم اکنون ما باید منتظر سالی به مراتب سخت تر از 97 باشیم؟
متاسفانه شرایط این گونه نشان میدهد. چیزی که کاملا مشخص است این است که اساساً دولت تنها به برنامههایی کوتاه مدت و موقتی برای گذر از این شرایط می نگرد. این بدان معنا است که مسئولین هیچ نوع نگاه راهبردی برای تقابل با تحریمها را در دستور کار ندارند، فقط نگران شرایطی هستند که نتوانند در سایه آن نفت خود را بفروشند و با پول آن کالاهای اساسی را بخرند. در صورتی که مسئله تولید اشتغال و رکود و تورم هستند به حال خود رها شدهاند. این مدیریت نیست. همین شرایط سبب میشود که آن موج نقدینگی امسال هم سر از بازارهای دلالی درآورد و شرایط را بغرنج تر از سال گذشته کند.
با توجه به این میزان از انتقاد جدی به عدم مدیریت مسئولین، به خصوص در حوزه معیشتی و اقتصادی، شرایط را برای ایجاد یک جنبش اجتماعی در سایه این مشکلات تا چه اندازه نزدیک به واقعیت می دانید؟
ببینید مسئله آستانه تحمل مردم است. شما به شرایط اقتصادی سال ۹۷ نگاه کنید. اکنون نگاه مسئولین صرفاً نگاه شعاری و پوپولیستی است که داعیه همدردی با مردم را دارند، ولی در عمل آنچه روی نمی دهد حل مشکلات است و جامعه هر روز شاهد پررنگ شدن مشکلاتش است. به نظر من شرایط و آستانه تحمل جامعه در کنار نبود آزادیهای مدنی و اجتماعی و چالش های دیگر در حال پر شدن است.
در سایه اتفاقاتی که به واسطه سیل امسال روی داده است و به واسطه آن حواشی جدی را هم برای دولت شکل داد، آیا می توان گفت این مسئله هم میتواند در کنار چالش های معیشتی کاتالیزور و تسریع کننده شکل گیری جنبش های اجتماعی باشد؟
نکته مهم در این خصوص به این مسئله باز میگردد که ما در یک جامعه سیاست زده زندگی می کنیم، لذا هر چیزی رنگ و بوی سیاسی می گیرد. اکنون سیاسی ترین مسئله جامعه اقتصاد و معیشت است. پیرو این نکته حتی بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله هم می تواند سیاسی شود و محلی برای وزن کشی، انتقام و رقابت سیاسی حزبی و جناحی قرار گیرد. سال گذشته سالی بود که خشکسالی به صورت جدی مشکلات را برای جامعه ایجاد کرد و امسال هم سالی بود که افزایش چشمگیر بارندگی ها هم این چالش ها و خسارت ها را شکل داده است، ولی چیزی که به شدت مشهود است همان عدم مدیریت است. مسئله وقوع بلایای طبیعی چیزی است که در همه کشورها روی میدهد، اما متاسفانه در کشور ما به واسطه نبود آن مدیریت اکنون با شرایطی مواجه هستیم که حداقل تا دوسال دیگر باید تبعات منفی این سیل را تحمل کنیم. من اکنون بر این باورم که تنش های اجتماعی به شکل بسیار جدی به عدم مدیریت مسئولین گره خورده است و هر لحظه امکان دارد این اتفاق روی دهد. البته منظور من از جنبش اجتماعی ظهور و بروز آن در اشکالی مانند اعتراضات خیابانی نیست، بلکه این جنبش میتواند خود را در قالب هایی مانند کاهش پررنگ و یا حتی عدم مشارکت سیاسی نشان دهد، به خصوص که امسال سال انتخابات است و ساختار سیاسی کشوری هم نگاهی جدی به مردم دارد. در این صورت به نظر میرسد که امسال واکنش جنبش اجتماعی خود را سرخوردگی جدی از طرف مردم به مسئولین نشان دهد.
نکته دیگر به نوع نگاه مسئولین پیرامون اعتراضات جامعه باز می گردد. اکنون سال هاست که جام درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی است و عدم مدیریت دولت هم بار مضاعفی بر این مشکلات است، اما جامعه توانسته است با نوعی تطابق با این شرایط در طول این سال ها زندگی را به پیش ببرد، ولی در کنار آن اعتراضات جدی خود را کم و بیش مطرح کرده است، ولی مسئله مهم ایجاد که مسئولین اجازه ظهور این اعتراضات به صورت مدنی نمی دهند و این مسئله شرایط را بدتر می کند. ما باید بپذیریم که اگر مسائل سیاسی و رقابت های جناحی می تواند بهانه ای اندک برای شکل گیری جنبش اجتماعی باشد، یقیناً مسئله معیشت، اقتصاد و تاثیر مخرب تحریمها بر زندگی مردم در کنار ناکارآمدی به شدت پررنگ مسئولین یقیناً جامعه را به سمت اقدامی بی بازگشت می برد.
نظر شما :