تامین منافع تلآویو توسط ریاض
هستهای شدن عربستان در راستای منافع اسرائیل است
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – در روزهای اخیر برخی از رسانه ها اعلام کردند که مجلس نمایندگان آمریکا از تلاش کاخ سفید و دولت دونالد ترامپ، آن هم بدون توجه به ملاحظات حقوقی و امنیتی برای انتقال دانش هسته ای به عربستان پرده برداشته است. اما برخی از کارشناسان در این خصوص معتقدند که به واسطه هسته ای شدن عربستان سعودی امنیت اسرائیل دچار تهدیدات جدی خواهد شد. از این رو تلآویو مانع از تکمیل این پروسه خواهد شد؛ اما به واقع تاثیرات هسته ای شدن عربستان سعودی بر امنیت اسرائیل و منطقه خاورمیانه چیست؟ اهداف و برنامه های مدنظر دولت دونالد ترامپ برای هستهای کردن ریاض در چه پارامترهایی خلاصه میشود؟ آیا منطقه خاورمیانه درگیر در آینده ای نزدیک درگیر رقابت تسلیحاتی هستهای خواهد شد؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوالات، گفت و گویی را با مجید صفاتاج، کارشناس مسائل خاورمیانه ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
در چند روز اخیر اخباری در خصوص تلاش های ایالات متحده آمریکا برای هسته ای شدن عربستان سعودی مطرح شد. اما برخی از کارشناسان معتقدند که این مسئله در تضاد با امنیت اسرائیل قرار دارد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؛ آیا به واقع هسته ای شدن عربستان در تضاد با امنیت اسرائیل قرار دارد؟
خیر اساساً هسته ای شدن عربستان، نه تنها در تقابل با امنیت رژیم جعلی صهیونیستی قرار ندارد که اتفاقا می تواند از ابزارهای بسیار مناسب صهیونیستها برای افزایش امنیتشان در منطقه غرب آسیا به شمار رود. هرچند که امکان دارد این مسئله در ظاهر برخی واکنشها و مواضع منفی سران و مقامات صهیونیستی را در پی داشته باشد، اما یقیناً این مواضع، مواضعی تاکتیکی و مقطعی است. برای روشن تر شدن این مسئله باید دو نکته را مدنظر داشت؛ اول این که در طول تاریخ حیات رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی نقش مهم و به سزایی در بنیان گذاری و شکل گیری این رژیم داشته که اسناد و مدارک غیر قابل انکار آن نیز موجود است که البته هیچ گاه نیز با تکذیب سران سعودی هم مواجه نشده است. از آن سو عربستان سعودی در طول حیات این رژیم تلاش های بسیار زیادی هم برای عادی سازی مناسبات کشورهای عربی منطقه با صهیونیست ها داشته است که دایره این تلاشها تا نشست ورشو نیز کشیده شد. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۱ میلادی ملک فهد که ولیعهد وقت عربستان سعودی بود، طرح هشت ماده ای را برای به رسمیت شناختن رژیم جعلی صهیونیستی و نیز تشکیل دولت کوچک فلسطینی را در سرزمین های 1967 ارائه کرد تا بستر سازش اعراب و اسرائیل را شکل دهد. مسئله دیگر که در راستای مطالب قبلی قرار دارد ناظر بر این واقعیت است که عربستان سعودی در طول حیات رژیم صهیونیستی هیچگاه در تنش نظامی و حمله به اسرائیل کوچکترین نقشی را برعهده نگرفته است؛ نه در جنگ ۱۹۴۸ میلادی، نه در ۱۹۵۴، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و نه در جنگ های دیگر. حتی در ۱۹۸۲ میلادی که رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان حمله کرد و نیمی از خاک این کشور به اشغال صهیونیستها درآمد، هیچگونه واکنشی از جانب ریاض شکل نگرفت. لذا با این کارنامه زمانی که صحبت از هسته ای شدن عربستان سعودی و تاثیر آن بر امنیت رژیم صهیونیستی به میان می آید نه تنها این تاثیر منفی نیست، بلکه بسیار مثبت است و می تواند دایره امنیت صهیونیستها را نیز افزایش دهد. از این رو تل آویو نه تنها تلاشی برای کاهش یا توقف برنامه های آمریکا در خصوص هسته ای شدن عربستان نخواهد داشت که می تواند به عنوان یک کاتالیزور در رسیدن به دانش هسته ای ریاض نیز عمل کند. برای فهم بهتر این مسئله کافی است که به تاریخ معاصر ایران نگاه شود. در آن زمان که ایران از متحدین ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا به شمار میرفت و حتی رژیم صهیونیستی را هم به صورت رسمی نپذیرفته بود، ما شاهد بودیم که واشنگتن با کمک پاریس تلاش های جدی را برای هسته ای شدن ایران انجام داد که با واکنش های مثبت رژیم صهیونیستی مواجه شد، چرا که صهیونیست ها می دانستند هسته ای شدن ایران در زمان پهلوی به معنای افزایش امنیت اسرائیل است و در حال حاضر نیز که عربستان سعودی و محمد بن سلمان که نقش ایران و محمدرضا پهلوی را در دوران قبل از انقلاب ایفا می کنند با هسته ای شدن خود دامنه امنیت صهیونیستها را در خاورمیانه افزایش میدهند.
اما نکته دوم بر این واقعیت تاکید دارد که ایالات متحده آمریکا و به ویژه دونالد ترامپ سعی کرده است تحت عناوین مختلف، پول ها و سرمایههای هنگفت نفتی عربستان را برای افزایش و بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا در اختیار بگیرد. لذا به نظر می رسد که ترامپ و کاخ سفید سعی دارد به نام پروژه هستهای کردن عربستان سعودی که یک پروژه طولانی مدت است، سال های مدید پول ها و دلارهای نفتی این کشور را چپاول کند. نکته مهم دیگری که در این خصوص باید مد نظر قرار داد این است که اکنون دونالد ترامپ استراتژی جنگ مستقیم نظامی را به خصوص در مورد جمهوری اسلامی ایران اعمال نخواهد کرد، به ویژه این که سابقه شکست آمریکا در جنگ های مستقیم اخیرا مانند افغانستان، عراق و سوریه نیز سبب شده تا تاثیرات مخرب مالی، تسلیحاتی این شکستها، آمریکا را بیش از پیش محتاط کند. از این رو واشنگتن سعی میکند با هسته ای کردن عربستان سعودی یک موازنه قوا را علیه توان صلح آمیز هسته ای ایران شکل دهد.
یعنی شما معتقدید که تقابل عربستان هستهای با ایران از برنامه های واشنگتن و آویو برای افزایش امنیت اسرائیل در غرب آسیا است؟
یقیناً چنین است. چرا که عربستان سعودی در طول سال های گذشته با تنش آفرینی های خود در عراق، یمن، لبنان، سوریه و حتی افغانستان و پاکستان شرایطی را در جامعه اسلامی شکل داده است که مسلمان ها با هم دیگر درگیر یک جنگ نیابتی شوند و از آن سو امنیت رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کند. لذا یقیناً افزوده شدن توان هسته ای به قدرت عربستان سعودی در تقابل با ایران میتواند امنیت صهیونیستها در برابر محور مقاومت و به خصوص جمهوری اسلامی ایران افزایش دهد و به عنوان یک سپر دفاعی در برابر نفوذ محور مقاومت عمل کند. چون زمانی که ایالات متحده آمریکا در سایه تهدیدها، تحریمها و فشارها نتوانسته اند مانع از افزایش توان صلح آمیز هسته ای ایران شود یقیناً برنامه موازنه امنیتی و موازنه قوای هستهای را از طریق عربستان سعودی در دستور کار قرار خواهند داد.
اگرچه تلاشها به منظور هسته ای شدن عربستان سعودی برای موازنه قوا با ایران در دستور کار ایالات متحده آمریکا باشد و از آن به عنوان سپر امنیتی اسرائیل استفاده شود. اما به نظر میرسد که شرایط منطقه ای در تقابل با تحلیل شما قرار دارد. چرا که در کنار پاکستان بهعنوان تنها کشور مسلمان دارای قدرت هسته ای نظامی و همچنین تلاش های ترکیه برای دستیابی به این دانش به موازات زرادخانه های هسته ای اسرائیل و همچنین دانش صلحآمیز هسته ای ایران و برنامه های واشنگتن برای دستیابی ریاض به این توان، رقابتی جدی در این منطقه شکل نمی گیرد که دامنه آن از شبه قاره تا منتهی الیه مرزهای غربی خاورمیانه را دربر گیرد. در این صورت امنیت اسرائیل تحت الشعاع قرار نخواهد گرفت؟
نکاتی که شما به آن اشاره داشتید ناظر بر تحولاتی است که در آینده بسیار دور امکان تحقق دارد. از آن سو این نکته را هم باید در نظر داشت که اگر چه این رقابت هسته ای و احتمالا تسلیحاتی میتواند کل منطقه را تحت الشعاع قرار دهد، اما مدیریت این مسئله نمی تواند از دستور کار بازیگران فرامنطقهای خارج شود. لذا در آینده شرایط به گونهای مدیریت می شود که اولویت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه باشد و اکنون هم کانون و بستر تلاشهای دولت دونالد ترامپ برای هسته اتی کردن کردن عربستان سعودی تقابل و موازنه قوا با ایران است. البته این را مه باید در نظر داشت که تبعات منفی این تلاش ها نیز می تواند درست برعکس برنامه های کاخ سفید و در راستای سوال شما عمل کند. چنانی که الایجا کامینگز، رئیس کمیسیون نظارت مجلس نمایندگان آمریکا هشدار داده که انتقال این فناوری به ریاض میتواند به اشاعه سلاحهای هستهای و بیثباتی در خاورمیانه منجر شود. به عبارت دیگر انتقال این فناوری بدون در نظر گرفتن تبعات آن که می تواند فتح بابی برای تلاش دیگر کشورها در خصوص دستیابی به این توان شود، تهدیدی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در آینده رقم خواهد زد.
نظر شما :