تلاش ترامپ برای تثبیت سیاست هایش تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری
امریکا تکمیل برنامه های ضد ایرانی اش را در نشست ورشو دنبال می کند
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – هر چند که مقدمات نشست دو روزه ورشو از سه شنبه با محوریت مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفت، اما این نشست رسما دیروز (چهارشنبه) کار خود را با عنوان صلح و امنیت خاورمیانه در ورشوی لهستان در سایه حضور نمایندگان بیش از 50 کشور جهان آغاز کرد. در نگاهی کلی این نشست با توجه مواضع برگزار کنندگانش به تحولات خاورمیانه اختصاص دارد، اما با نگاهی به طراحان، میزبان، میهمانان و نیز مواضع شرکت کنندگان در این نشست به نظر می رسد که مسئله ایران هراسی و تا حدودی مسئله عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل در دستور کار و اولویت های این نشست باشد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اهداف ایالات متحده آمریکا در خصوص ایران هراسی و نیز عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل در نشست ورشو، گفت و گویی را با محسن جلیلوند، کارشناس مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه از نظر خواهید گذراند:
با توجه به اقتضائات نشست ورشو با نام امنیت و صلح در خاورمیانه به نظر می رسد که این نشست با برنامهریزی و طراحی ایالات متحده آمریکا و هزینه عربستان سعودی و امارت متحده عربی به دنبال پیگیری دو مسئله ایران هراسی و رونمایی از معامله قرن است، با توجه به این که دونالد ترامپ برای این نشست جارد کوشنر، مایک پمپئو و مایک پنس را روانه ورشو کرده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
نکته مهمی که در پاسخ به این سوال مهم شما باید به آن اشاره کرد برنامهریزی و تلاش ایالات متحده برای سامان دادن به شرایط کنونی منطقه غرب آسیا و خاورمیانه تا قبل از پایان دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ است. در این راستا من بر این باورم که کاخ سفید سعی دارد شرایط را آن گونه که به نفع رئیسجمهور آمریکا باشد، تغییر دهد. به تبع این نکته ما شاهد بودیم که ترامپ خبر از خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه داد و به موازاتش بخشی از نیروهای خود را از افغانستان خارج خواهد کرد و به موازاتش مسئله مذاکره با طالبان را پیش می برند، همچنین پیش از آن شاهد به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رسمی اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به این شهر بودیم که در سایه آن، ایالات متحده به دنبال تغییر موازنه سیاسی و دیپلماتیک در پرونده فلسطین بود. مهمتر از آن ترامپ با برنامهریزی جارد کوشنر، مایک پنس، مایک پمپئو و مهمتر از همه جان بولتون سعی دارد مدیریت وضعیت مناسبات اعراب و اسرائیل و عادی سازی این را تا سال ۲۰۲۰ به سرانجام برساند که در این راستا سفرهایی از جانب جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و اخیراً جانشین وزیر دفاع آمریکا به منطقه بودیم.
اما در راستای نکاتی که مطرح شد یقیناً سیبل و کانون تحولات دیپلماتیک آمریکا برای برگزاری نشست ورشو، ایران خواهد بود چنان که در همان روزهای ابتدایی طرح این نشست کاخ سفید رسماً تقابل با رفتارها و اقدامات تهران را بهانه نشست ورشو اعلام کرد، اما در ادامه با مقاومت هایی که از برخی کشورهای منطقه و حتی اروپا و نیز برخی شخصیت ها برای عدم حضور در ورشو روی داد آمریکا در یک تغییر موضع سعی کرد نشست ورشو را به مسائل خاورمیانه گره بزند. اما در حقیقت باید عنوان داشت که نشست ورشو تلاشی از جانب ایالات متحده آمریکا برای اجماع جهانی علیه ایران است، لذا در مجموع باید عنوان کرد که علیرغم برخی سخنان در خصوص اهداف و برنامه های اعلامی و نیز سفر مقامات لهستان به تهران، ایران اولویت اول این نشست خواهد بود. اتفاقا سخنان دیروز (چهارشنبه) خالد بن سلمان برادر محمد بن سلمان ماهیت واقعی ضد ایرانی نشست ورشو را روشن کرد. چرا که دونالد ترامپ معتقد است مهمترین چالش ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران است و اگر این سد بزرگ از سر راه کاخ سفید برداشته شود دیگر نیازی به برخی اقدامات پیچیده و سخت و صرف هزینه مالی و تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه از فلسطین تا لبنان، عراق، سوریه، یمن و دیگر کشورها نخواهد بود. لذا برای حل این مشکل ترامپ سعی دارد در این نشست یارگیری خود را در تقابل با ایران انجام دهد.
در خصوص معامله قرن چطور، آیا می توان گفت این مسئله نیز جزء اهداف و اولویتهای نشست ورشو خواهد بود؟
چنان که پیشتر اشاره کردم یکی دیگر از اولویتهای مهم نشست ورشو بعد از ایران به مسئله عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل باز میگردد و در این راستا می توان عنوان داشت که احتمالا بخشی یا تمام معامله قرن در این نشست رونمایی خواهد شد. هر چند که احتمال آن بسیار ضعیف است. البته این مسئله منوط به این خواهد بود که فضای نشست به کدام سمت و سو کشیده شود. اگر بسترهای ابتدایی این نشست مطابق با اهداف دونالد ترامپ پیش رود، این مسئله نیز در دستور کار خواهد بود. اما فارغ از این نکته باید عنوان داشت که ایالات متحده آمریکا سعی دارد در سایه گرد آوردن سران و مقامات نزدیک به 50 کشور جهان در ورشو با تلاشهای دیپلماتیک خود و نیز با گروکشی سیاسی از طریق تهدید و یا تطمیع، این بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را در خصوص امنیت اسرائیل و تقابل با ایران متحد کند. به عبارت دیگر نشست ورشو گام عملیاتی جدی ایالات متحده در راستای تغییر نقشه کنونی خاورمیانه خواهد بود. لذا به نظر من نشست ورشو در صورت موفقیت میتواند گامهای بعدی کاخ سفید را در این خصوص تعیین کند که در این صورت سال ۲۰۱۹ در رابطه با آینده اسرائیل و نیز ایران سال تعیین کننده ای خواهد بود.
در سایه این پروسه و یا پروژه پیچیده ایالات متحده آمریکا نشست ورشو چه وظیفه و یا وظایفی را بر عهده دارد. اساسا این نشست در کجای برنامه کاخ سفید قرار گرفته است؟
در واقع نشست ورشو نه برای تثبیت و نه برای تحکیم، بلکه برای آغاز جدی برنامه های ایالات متحده در خصوص آینده خاورمیانه است. لذا من معتقدم که در این نشست قرار نیست ایالات متحده آمریکا به همراه اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی کاری جدی و یا اقدامی اساسی را صورت دهند، بلکه این بازیگران سعی دارند با یک شوی سیاسی و دیپلماتیک شرایط را برای ایجاد یک جبهه جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران شکل دهند. لذا اگر این اتفاق روی دهد، یقیناً گام ها و مراحل بعدی ایالات متحده آمریکا نیز با سهولت بیشتری پیش خواهد رفت. پس نشست ورشو بیشتر به عنوان یک آتش تهیه دیپلماتیک کاخ سفید در تقابل با قلمداد می شود. همان گونه که شبیه به این مدل در کنفرانس های قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت که در سایه این کنفرانسها مانند کنسرت اروپا برنامه جدی برای تجزیه و فروپاشی امپراتوری عثمانی شکل گرفت. اکنون نیز مثل همان نشست ها در خصوص ایران در ورشو پیگیری میشود. البته مشابه این اقدام برای حمله به عراق نیز صورت گرفت و ایالات متحده با نشست هایی از این دست، برخی از کشورهای دسته چندم اروپایی و آسیایی را در خصوص حمله به عراق با خود همراه کردند تا در نهایت افکار عمومی جهانی با واشنگتن همراه شد. لذا امکان دارد در صورت موفقیت این نشست آمریکا مشابه این برنامه را برای ایران نیز در نظر داشته باشد.
اما در میان نکات شما به نظر می آید عدم حضور برخی از کشورهای کلیدی مانند آلمان، فرانسه، روسیه و چین نادیده گرفته شد. آیا با توجه به عدم همراهی این بازیگر میتوان به نتیجه این نشست در خصوص ایران امیدوار بود؟
ببینید اکنون مسئله عدم حضور بازیگرانی مانند آلمان، فرانسه، روسیه و چین به سهم این کشورها بازمی گردد. اگر ایالات متحده آمریکا متناسب با جایگاه و وزن این کشورها به آنها سهمی اعطا کند یقیناً این بازیگران نیز می توانند همراهی خود را با نقشه های ایالات متحده آمریکا داشته باشند. در این خصوص دو نکته را یادآور میشوم؛ اول این که همین کشورها در حمله به عراق کمال همراهی و همکاری را با ایالات متحده داشتند، پس سابقه آنها گویای همراهی احتمالی آنها با برنامه های آمریکا است. دوم این که همین کشورها اکنون در خصوص توان موشکی و دفاعی و نیز دیپلماسی منطقه جمهوری اسلامی ایران به مراتب از دونالد ترامپ انتقادات بیشتری را دارند. لذا اگر تهران برخلاف موازین بازیگرانی مانند فرانسه و آلمان در خصوص توان موشکی و غیره عمل کند می تواند حساسیت به وجود آمده میان طرفین سبب تغییر مواضع این بازیگران و همراهی با آمریکا شود. از همه اینها گذشته اگر دونالد ترامپ بتواند در نشست ورشو یک اجماع جهانی را شکل دهد یقیناً سینرژی این کشورها میتواند بر این بازیگران اثرات خود را داشته باشد و در نهایت موجب همراهی آنها با کاخ سفید و یا حداقل انفعال دیپلماتیک آنها شود. در این راستا بد نیست که کودتای سال ۱۳۳۲ را نیز یادآور شویم در آن زمان همراهی آمریکا و انگلستان برای راه اندازی کودتا علیه دولت قانونی محمد مصدق شکل نگرفت، مگر این که سهم واشنگتن و لندن از غنایم صنعت نفت ایران مشخص شد. به محض تعیین سهم هر یک از این طرفین از تاراج نفت ایران، کودتا علیه دولت مصدق شکل گرفت. اکنون نیز اگر سهم هر یک از این کشورها مشخص شود، امکان همراهی این بازیگران با نقشه ها و برنامه های ایالات متحده آمریکا وجود دارد.
نظر شما :