رسانه ها مقصر استراتژیک جلوه دادن روابط تهران و مسکو هستند
بازی هم زمان روسیه با ایران و اسرائیل
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه در مصاحبه شنبه 26 ژانویه(6 بهمن) با شبکه تلویزیونی سی ان ان آمریکا عنوان داشت که ایران هم پیمان روسیه نیست و از دید دولت مسکو، تامین امنیت اسرائیل یک امر مهم است و نباید آن را از نظر دور داشت. از آن سو نیز حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در سخنانی مسکو را به دلیل خاموش بودن سامانه اس -300 روسیه در پاسخ به حملات هوایی و موشکی اسرائیل به سوریه مورد انتقاد شدید قرار داد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گفت وگویی را با بهرام امیر احمدیان، کارشناس ارشد مطالعات اوراسیا و تحلیلگر مسائل روسیه و قفقاز ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
در سایه مواضع اخیر برخی از مقامات مسکو مانند ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه در قبال سطح و نوع تعامل و همکاری با ایران در پرونده سوریه، آیا می توان از دل این گفته ها نشانی از انشقاق و یا دوری مسکو از تهران در آینده پیش رو در پرونده سوریه داشت؟
خیر. چرا که اساسا نوع و سطح همکاری های تهران و مسکو در پرونده سوریه استراتژیک و راهبردی نبوده و نخواهد بود. از نگاه من این مسئله بیشتر به واسطه سمت و سو دهی و ایجاد انتظاراتی است که به اشتباه، رسانه ها در سطح افکار عمومی جامعه شکل داده است. چون که مسکو در طول سال های حضور و همکاری با ایران در تحولات سوریه، هیچ گاه خود را متحد استراتژیک و راهبردی تهران معرفی نکرد. ببینید در روابط بین الملل و مناسبات جهانی تعریف و تبیین همکاری های استراتژیک و راهبردی چارچوب مشخص و مدونی دارد که یقیناً نوع و سطح مناسبات ایران و روسیه در پرونده سوریه نشان از این مهم ندارد. در یک کلام میتوان عنوان کرد که از بنیان سطح و نوع مناسبات ایران و روسیه در مبارزه با تروریسم یک نوع همسویی و همراهی دو طرف؛ ذیل چارچوبی به منظور رسیدن به اهداف است. با نظر به اهداف و مقاصد ایجاد داعش و دیگر گروه های تروریستی در سوریه یقینا امنیت روسیه و ایران تحت الشعاع قرار می گرفت. از این رو دو کشور در یک فصل مشترک برای نابودی این تهدید امنیتی خود، همکاری های جدی را به صورت تاکتیکی پی گرفتند. اما هم زمان با آن در همین پرونده سوریه نقاط اختلاف نظر بسیار جدی میان دو کشور وجود دارد که سبب شده تا سطح و نوع همکاری تهران و مسکو به صورتی استراتژیک و راهبردی تعریف نشود و به سطحی تاکتیکی تقلیل پیدا کند.
اما آیا اظهارات اخیر معاون وزیر امور خارجه روسیه در این شرایط از پوست اندازی مسکو در همکاری با ایران نشان ندارد؟
ابدا. باید بپذیریم که روسیه به عنوان مهمترین قدرت حاضر در تحولات سوریه، اهداف خاص خود را دنبال می کند، همان گونه که ایران هم به عنوان یکی از قدرتهای بلامنازع در پرونده سوریه به دنبال مقاصد خود است. این نوع اختلاف نظر سبب شده است که خود به خود دو کشور، علیرغم همکاری های جدی، نوع تعاملی متفاوت با بازیگران حاضر در پرونده تحولات سوریه داشته باشند. اگر شما دقت کرده باشید نوع تعامل مسکو با برخی از گروه های تروریستی، ارتش سوریه، کردها، ترکیه، آمریکا و دیگر مسائل متفاوت از تهران است. این مسئله سبب شده تا برخی از مقامات مسکو نیز اعلام کنند که این نوع تعامل و همکاری ایران و روسیه استراتژیک نبوده است. این مواضع، مواضعی کاملا منطقی است و مطرح شدن آن در این شرایط به نظر نمی آید که نشان از اتفاقاتی خاص در سطح همکاری های ایران و روسیه در پرونده سوریه داشته باشد. من باز تاکید دارم که این دست حساسیت ها تنها به واسطه ایجاد برخی انتظارات اشتباه در جامعه است که رسانه ها در سمت و سو دهی به سطح و نوع همکاریهای ایران و روسیه در سوریه داشته اند.
به تفاوت تعامل روسیه و ایران با بازیگران حاضر در تحولات سوریه اشاره داشتید که یقیناً یکی از مهمترین آنها اسرائیل است. در این راستا مسئله انتقال سامانه موشکی اس- ۳۰۰ به سوریه برای تقابل با حملات موشکی و هوایی اسرائیل به خاک سوریه از جانب روسیه بعد از سقوط هواپیمای ایلوشین- ۲۰ این کشور سبب شد تا گسل جدی میان مسکو و تل آویو شکل بگیرد. اما خاموش بودن این سامانه در طی حملات اخیر اسرائیل به سوریه نشان از رویکرد متفاوت روسیه داشت. آیا این دست رفتارها باز در سایه همان سمت و سو دهی رسانه ای مطرح است یا واقعیت ها نشان از چیز دیگری دارد. چنانی که در این راستا حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در سخنانی مسکو را به دلیل خاموش بودن سامانه اس -300 روسیه در پاسخ به حملات هوایی و موشکی اسرائیل به سوریه مورد انتقاد شدید قرار داد؟
ببینید روسیه هیچ گاه حاضر نخواهد بود به خاطر ایران و یا سوریه از همکاری با اسرائیل دست بکشید. باید بپذیریم که سطح همکاری و نوع روابط تل آویو و مسکو بسیار پررنگ است و روسیه هیچ گاه حاضر به دست کشیدن از روابط خود با اسرائیلی ها تحت هیچ شرایطی نخواهد بود. اگر در دوره ای به واسطه سقوط هواپیما، تنش مقطعی در روابط این دو شکل گرفته است دال بر کم رنگ شدن مناسبات تل آویو و مسکو نیست، اما در خصوص انتقال سامانه موشکی اس- ۳۰۰ به سوریه هم باید عنوان داشت که اساساً روسیه این سامانه موشکی را برای دفاع از منافع و نیروهای خود به سوریه منتقل کرده است، نه برای حفاظت از ارتش و یا نیروهای ایران. پس مادامی که اسرائیل در حملات هوایی و موشکی خود کاری به مواضع و ادوات روسیه نداشته باشد این سامانه کماکان خاموش خواهد بود. چون این سامانه و فعالیت آن در اختیار مستقیم روسیه قرار دارد، نه ارتش سوریه. از آن طرف باید این نکته را هم یادآور شد که تمام حملات موشکی و هوایی اسرائیل از پیش با روسیه هماهنگ شده است. به عبارت دیگر مسکو از زمان، شدت و نوع حملات موشکی و یا هوایی اسرائیل پیش از انجام آن آگاه است و این مسئله در چارچوب همان روابط مسکو و تل آویو تعریف می شود. لذا به نظر منطقی است زمانی که روسیه از پیش اشراف کاملی به حملات اسرائیل به سوریه دارد، سامانه خود را موشکی و دفاعی خود را خاموش کند. چون در سایه این حملات تهدیدی برای مواضع، نیروها و ادوات روسیه وجود ندارد. مضافا این که تل آویو بارها و بارها عنوان داشته که هدف اصلی حملات خود به سوریه را نیروهای محور مقاومت و ایران قرار داده است و کاری با روسیه نداشته و نخواهد داشت. حتی شما شاهد بودید که روسیه در سایه حملات موشکی ایالات متحده آمریکا به مواضع و پایگاه های خود در سوریه، هیچ گونه واکنش و اقدام نظامی را صورت نداد، آن هم در صورتی که پیشتر مسکو اعلام کرده بود در صورت هرگونه اقدام واشنگتن، پاسخی مناسب را خواهد داد. پس می بینید که مسکو تعاملی متفاوت از تهران با بازیگرانی چون اسرائیل و ایالات متحده در تحولات سوریه دارد. پس حشمت الله فلاحت پیشه یا هر شخص دیگری باید این واقعیت را در اظهارنظرها و مواضع خود مدنظر قرار دهد. اگر ایشان به عنوان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به بدیهیات حاضر و ناظر در روابط ایران و روسیه اشراف ندارند بهتر است این کار را به اهلش واگذار کند چون مواضع به نظر من اشتباه و پوچ ایشان نشان از عدم پختگی و ناکارآمدی وی دارد. از شما می پرسم آیا منطقی است که روسیه از سامانه موشکی خود برای تقابل با اسرائیل استفاده کند؟ باز تکرار می کنم روسیه هیچ گاه امنیت اسرائیل را فدای روابط خود با ایران نخواهد کرد. شما شاهد بودید که با نزدیک شدن ایران به مرزهای جولان تکاپوی جدی دیپلماتیک در کرملین برای افزایش امنیت اسرائیل شکل گرفت. سخنان من دال بر تایید و یا عدم تایید سیاست مسکو نیست. من تنها سعی دارم در سایه نکاتی که مطرح کردم این واقعیت را به مسئولین ایرانی یادآور شوم که روسیه همواره امنیت اسرائیل را در اولویت برنامههای خود داشته است. البته این نکته مهم را هم باید بگویم که روسیه برای سامانه های موشکی و دفاعی اس- ۳۰۰ و اس- ۴۰۰ خود نوعی بازار گرمی را در تحولات بین المللی راه انداخته است. در شرایطی که ترکیه، ایران، عربستان و دیگر کشورها به دنبال خرید این سامانه های موشکی هستند، روسیه هیچ گاه استفاده عملیاتی از آنها را در جنگ های خود از سوریه تا اوکراین نداشته است، چرا که می خواهد بازار گرمی های خود کماکان برای فروش هر جه بیشتر این سامانه های موشکی را بدون نمایش عملیاتی آن داشته باشد. لذا به نظر میرسد که کماکان مسکو این سامانه های موشکی را خاموش نگاه دارد.
با این وصف سیاست پراگماتیک پوتین در این شرایط تا کجا ادامه خواهد داشت؟
همان گونه که شما گفتید سیاست پراگماتیک و در عین حال رئالیستی کرملین برای تعادل میان روابط روسیه - ایران و روسیه - اسرائیل بسیار جدی است. در این راستا یقیناً پوتین هیچ گاه منافع تهران را فدای و روابط خود با اسرائیل نخواهد کرد، همان گونه که اسرائیل قربانی مناسبات ایران و روسیه نیز نخواهد شد. اما این که تا چه زمان این سیاست ادامه پیدا کند، باید عنوان داشت که به نظر میرسد این مسئله جزء راهبردهای مسکو باشد. لذا با تغییر روسای جمهور در روسیه به نظر نمی رسد که تغییری جدی و شدید در این استراتژی کرملین روی دهد. اکنون در شرایط تحریمی، روسیه هم به فکر افزایش مناسبات خود با ایران است و از آن سو به نفوذ اسرائیل در آمریکا نیز امید دارد. این نیاز های چندگانه سبب شده تا در یک موازنه قوا، روسیه به دنبال حفظ مناسبات همزمان با ایران و اسرائیل باشد.
در سایه مواضع ترامپ برای خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از سوریه می توان عنوان داشت که اکنون روسیه به دنبال تقویت جایگاه خود در خلاء حضور آمریکا است؟
از ابتدا حضور ایالات متحده آمریکا در سوریه چندان پررنگ نبوده است، اما باید عنوان داشت که حضور حداقلی نظامی ایالات متحده نوعی توازن امنیتی را میان بازیگران حاضر در تحولات سوریه شکل داده بود. اکنون با اقدام کاخ سفید برای خروج نیروهای نظامیش از سوریه، روسیه سعی دارد جایگاه توازن امنیتی آمریکا را هم از آن خود کند. لذا احتمال دارد با این رویکرد، سعی داشته باشد مناسبات خود با ایران در تحولات سوریه را مدیریت کند. چون روسیه به عنوان قدرت اول نظامی و امنیتی در پرونده سوریه اگر بخواهد نقطه تعادل بخش این جنگ هفت ساله باشد، باید میان همه بازیگران نفوذ پیدا کند و شاید مواضع آقای ریباکوف در این راستا قابل تحلیل باشد.
نظر شما :