ترامپ ایران را کشور بزرگ منطقه می بیند
مخالفان نفوذ ایران دیگر نمی توانند روی مخالفانش حساب کنند
دیپلماسی ایرانی: «حسن عباس» روزنامه نگار لبنانی و دبیر سیاسی پایگاه «رصیف ۲۲» در مقاله ای در این سایت به وضعیت منطقه خاورمیانه و سیاست های پیش روی کشورهای ضد ایران در وضعیت پس از خروج نیروهای امریکایی از سوریه پرداخته است.
در این مقاله آمده که سال ۲۰۱۸ با تصمیم «نامنتظره» رئیس جمهور امریکا درباره خروج نیروهای امریکایی از سوریه پایان یافت. این تصمیم البته چندان بدون زمینه نبود. ترامپ بارها گفته بود که نمی خواهد کشورش به جای دیگران بجنگد، اما کسی انتظار آن را نداشت، چون نیروهای امریکایی مستقر در مناطق تحت کنترل یگان های مدافع خلق کرد که فقط حدود ۲ هزار سرباز می شوند تا حد زیادی معنای «نمادین» داشتند. حضور این نیروها بیش از آنکه برای جنگیدن باشد برای ترسیم مناطق نفوذ بود.
به گزارش میدل ایست نیوز، احتمالا ترامپ پیش از گرفتن این تصمیم، به چیزهایی فکر کرده که به منافع خودش و امریکا مربوط می شود، اما در سطح منطقه ای اصلی ترین تأثیر این اقدام، چیزی است که خود ترامپ آن را منظور نداشته است: اینکه اعتماد به امریکا و تکیه به آن برای پیمانی درازمدت ممکن نیست.
فهمیدن این درس برای نیروهای کرد سوریه دشوار نبود، برای همین فورا مواضعی گرفتند که معنایی جز افتادن به دامن روسیه و حکومت سوریه نداشت. مواضع آینده کردهای سوریه قاعدتا در چارچوب همین تجربه تعیین خواهد شد و این در را به روی مخالفان امریکا باز می کند تا نفود خود را در منطقه گسترش دهند و در ترسیم آینده خاورمیانه دست بالا را داشته باشند.
برخی کشورهای عربی منطقه چندان از سیاست های «باراک اوباما» خرسند نبودند. دقیقاً مثل کودکی که از پدرش می خواهد بچه همسایه را کتک بزند. اوباما با جدیت وارد موضوع سوریه نشد و تلاش نکرد که حکومت سوریه را سرنگون کند، با ایران توافق هسته ای را امضا کرد، و از «ائتلاف عربی» ضد یمن آنطور که عربستان ها می خواستند حمایت نکرد.
برای همین وقتی ترامپ بر سر کار آمد این حکومت ها برایش سوت و کف زدند. اما حالا که دو سال گذشته چه اتفاقی افتاد؟ قدرت حکومت بشار اسد بر سوریه روز به روز تحکیم می شود، در یمن همه پذیرفتند که بدون نیروهای انصار الله صلحی در کار نخواهد بود، و در بحران خلیج فارس واشنگتن پشت دوحه را خالی نکرد. تنها تفاوتی که پیش آمده ورود روسیه به خاورمیانه است.
دلبستگان به ترامپ امروز هیچ در دست ندارند جز تحریم های امریکا علیه ایران، البته به نظر خودشان این چیزی کمی نیست اما سیر حوادث به تدریج باعث خود شد که خودشان به دست خودشان این تحریم ها را نادیده بگیرند! ترامپ وقتی از دور به نقشه منطقه نگاه می کند ایران را کشور بزرگ منطقه می بیند. کشورهای عربی هم می دانند که ایران ایادی بسیاری در همه کشورهای عربی دارد و هرگونه تعامل با این ایادی به معنای تعامل با ایران است.
بیرون رفتن امریکا از مناطقی که درگیری در آنها جاری است باعث می شود که حکومت های عربی ضد ایران مجبور باشند وارد جزئیات مسائل مناطقی شوند که ایران بسیاری از سرنخ های آنها را به دست دارد. چه در عراق چه در سوریه چه در یمن و چه در دیگر کشورها. در این میانه باید دستان بسته عربستان سعودی در پی ماجرای قتل «جمال خاشقجی» را هم در نظر داشت.
حکومت های عربی مخالف نفوذ ایران در خاورمیانه تنها چیزی که از ترامپ دریافت کرده اند توئیت های تند و تیزی است که می تواند ترشح آدرنالین را زیاد کند. اما در عمل چه به دست آورده اند؟ هیچ.
برای همین بود که سال ۲۰۱۸ با غافلگیری عادی سازی روابط کشورهای عربی با سوریه پایان یافت: بازگشت سفارت امارات در دمشق و «ادامه فعالیت» سفارت بحرین. کشورهای خلیج فارس فهمیدند که منافعشان را با واسطه ها نمی توانند تأمین کنند و باید مثل سابق و مثل دیگران وارد منطقه شوند. اما مشکل اینجاست که حالا که می خواهند چنین کنند مخالفشان دست بالا را دارند.
مخالفان نفوذ ایران در منطقه دیگر نمی توانند روی حمایت از نیروهای مخالف ایران برای رسیدن به قدرت در کشورهای متحد ایران قمار کنند. این گزینه کاملا از دست رفته است. اگر می خواهند به میدان برگردند باید روابطی استراتژیک در دو سطح برقرار کنند: جلوگیری از فروپاشی همپیمانانشان و افتادن آنها به دامن ایران؛ برقراری روابطی سازنده با نیروهایی که با ایران رابطه و بندوبست دارند و استفاده از فرصت ها برای دادن برگ برنده هایی به آنها تا بتوانند درباره روابط خود با ایران و تعیین حدود و ثغور آن دوباره و چندباره مذاکره کنند.
نظر شما :