این روند تصنعی است
احتمال تداوم روند کاهش جهانی قیمت نفت در سایه حفظ سهم ایران از بازار
گفت و گو از عبدالرحمن فتحالهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – با گذشت 8 روز از اعمال تحریم های ثانویه آمریکا بسیاری معتقد بوند که این مسئله سبب افزایش قیمت جهانی نفت خواهد شد، اما در روندی کاملا عکس شاهدیم که قیمت طلای سیاه در معاملات روزهای اخیر به پایینترین سطح خود در حدود شش ماه گذشته رسید، به گونه ای که با ادامه روند نزولی قیمت طی چند ماه اخیر بهای نفت برنت دریای شمال از مرز بشکهای ۷۰ دلار هم پایینتر رفت. دیپلماسی ایرانی برای بررسی تاثیرات دلایل این روند کاهش قیمت جهانی نفت و تاثیر آن بر بازار نفت ایران در دوره تحریم ها، گفت وگویی را با بهنام ملکی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد بین الملل صورت داده است که در ادامه می خوانید:
در چند روز اخیر مشاهده روند کاهشی قیمت جهانی نفت هستیم به گونه ای که برای اولین بار قیمت هر بشکه نفت از فروردین ماه سال جاری تاکنون به زیر ۷۰ دلار رسید. در این راستا برخی از کارشناسان معتقدند که آمریکا برای تاثیر بر اقتصاد ایران در سایه اعمال فشارها به دنبال ایجاد فضای تصنعی کاهش قیمت نفت است و برخی هم معتقدند به دلیل افزایش تولید برخی از بازیگران مهمی چون روسیه این روند کاهش قیمت ها روندی طبیعی است. با ئتجه به این نکات ارزیابی شما از شرایط کنونی بازار نفت چیست؟
مسئله کاهش قیمت جهانی نفت در این شرایط و برهه حساس ناشی از اقدامات و رفتار برخی از بازیگران مانند آمریکا است. به عبارت دیگر من معتقدم این شرایط یک روند طبیعی نیست، بلکه در راستای تاثیرات اقتصادی آمریکا برای فشار بیشتر بر ایران است. در این رابطه دونالد ترامپ برای افزایش حداکثری فشارهای آمریکا در دور دوم تحریم ها با محوریت به صفر رساندن فروش نفت سعی کرد تا شرایط به گونه ای رقم بخورد که با حذف بازار ایران قیمت ها دچار افزایش نشود و این مسئله در آستانه انتخابات میان دورهای کنگره برای جناح جمهوریخواه آمریکا بسیار مهم بود، چون اکثر کارشناسان بر این باور بودند که با شروع تحریم های نفتی در زمان انتخابات آمریکا سبب افزایش قیمت حامل های انرژی در داخل خاک ایالات متحده خواهد شد. اما در حال حاضر ما شاهدیم که قیمت ها بر خلاف انتظار به طور نسبی کاهش پیدا کرد. از آن طرف علیرغم افزایش تولید عربستان سعودی و روسیه چون نیم کره شمالی به سمت فصل سرما حرکت میکند و نیز برخی عوامل دیگر باز قیمتها همین چند روز پیش در حال افزایش بود که اکنون روند نزولی یافته است. لذا این روند کاهشی اخیر در قیمت نفت بسیار غیر طبیعی است، چرا که در مخالفت با تمام منطق بازار عمل می کند. برای مثال اکنون قیمت نفت برنت از ماه آوریل (فروردینماه) تاکنون بالای ۷۰ دلار بود. ولی نفت برنت در یک هفته گذشته حدود 5/3 درصد و در 3 ماه اخیر منتهی به نوامبر بیش از ۱۵ درصد کاهش یافته است. البته این را هم باید مد نظر داشت که معافیت ۸ کشور از خرید نفت ایران در دور دوم تحریم ها باعث کاهش نسبی التهابات و حساسیت ها ناشی از تحریمهای ایران بر بازار نفت شد. چرا که اگر این کشورها به یک باره از خرید نفت ایران محروم میشدند بازار نفت با خلاء عدم وجود سهمیه ایران با یک افزایش قیمت روبه رو میشد، اما در سایه این معافیت، بازار از آن التهاب دور شد. مضافا شکست مسکو و ریاض در جبران سهمیه نفت ایران به عنوان عامل مضاعف شرایط کنونی را رقم زده است. چون بازار جهانی نفت به طور موازی هم شاهد افزایش تولید نفت روسیه، آمریکا و عربستان سعودی و هم حفظ سهمیه ایران با اندکی کاهش در بازار وجود است، لذا این دو حوزه تولیدی در کنار هم سبب شده عملا میزان تولید نفت در جهان از میزان تقاضا پیشی گرفته و خود به یکی از عوامل کاهش قیمت نقت تبدیل شده است. البته در این رابطه نباید عواملی مانند پیشبینیهای منفی درباره رشد اقتصاد جهانی که تاثیر جدی بر کاهش تقاضای نفت در بازار جهانی خواهد داشت را به عنوان یکی دیگر از دلایل افت قیمت نفت فراموش کرد.
به افزایش تولید نفت سه کشور عربستان، روسیه و ایالات متحده اشاره داشتید. بر طبق گزارشها بازار کنونی جهانی نفت در مجموع تولید این سه کشور با ۳۳ میلیون بشکه تولید نفت در روز روبهروست. سوال مهم اینجاست که این روند تولید تا چه زمانی می تواند ادامه پیدا کند؟
یقینا این شرایط نمیتواند خیلی تداوم پیدا کند. هرچند که مسئله شل به ایالات متحده آمریکا یک پتانسیل جدی برای افزایش تولید می دهد و از آن طرف روسیه نیز در سایه همکاری با اوپک به صورت داوطلبانه سهمیه خود را در چند سال اخیر کاهش داده بود، اما اکنون مسکو نیز به دنبال افزایش تولید است. ولی عربستان سعودی به عنوان بازیگر سوم این مثلث افزایش تولید بر خلاف دو بازیگر دیگر نمی تواند در مدت طولانی دست به افزایش تولید، آن هم بیش از ظرفیت خود بزند، چرا که توان نفت توان تولید نفت عربستان در این شرایط تنها به دلیل ضربه زدن به صنعت نفت ایران شکل گرفته است. لذا من معتقدم شاید مسکو و واشنگتن بتوانند مدتی این شرایط را پیش ببرد، اما در ریاض چنین پتانسیلی اساسا وجود ندارد. خصوصا این که عربستان سعودی در سایه تحریمهای سالهای ۹۱ و ۹۲ شمسی با افزایش تولید، آن هم بیش از پتانسیلیش سبب شد تا آن سیاستها ضربات جدی به اقتصاد و صنعت نفت عربستان سعودی وارد کند که هنوز هم آثار آن بر پیکره این کشور وجود دارد. البته از آن طرف هم باید گفت که اگر چه با کاهش قیمتها احتمالاً بازار جهانی نفت به سمت پیش خواهد رفت که مسکو واشنگتن نیز برای افزایش درآمد خود مجبور به تعدیل کاهش داد، اما نمیتوان برای مسئله یک فرجه زمانی مشخصی تعیین کرد.
بحث سال های ۹۱ و ۹۲ شمسی به میان آمد، آیا در سایه شرایط کنونی بازار جهانی نفت ما باید شاهد سقوط قیمت ها مانند آن دوره باشیم یا خیر؟
در یک نگاه واقع بینانه اکنون بستر برای تداوم کاهش قیمت ها وجود دارد. ولی نمی توان برای آن سقفی تعیین کرد. چرا که به دلیل تعدد و تکثر عوامل تاثیر گذار نمی توان به طور آن را پیش بینی کرد، همان گونه که اشاره داشتید هم اکنون روسیه، آمریکا و عربستان سعودی سهمیه تولیدی خود را تا ۳۳ میلیون بشکه در روز افزایش داده اند. از آن طرف به نسبت، سهمیه نفت ایران در بازار جهانی حفظ شده است، معافیت ۸ کشور نیز از خرید نفت ایران توسط وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا صادر شده است. مجموعه این شرایط دست به دست هم میدهد تا عرضه جهانی نفت بر تقاضا پیشی گیرد، اما این که تا چه اندازه این مسئله میتواند سقوط کاهش نفت را در پی داشته باشد، پیشبینی آن بسیار سختی است. هر چند که بسیار بعید به نظر میرسد که ما سقوط خیلی جدی را مانند سال های ابتدایی دهد 90 شمسی داشته باشیم.
در سایه ی نکاتی که مطرح شد راه حل تهران برای عرضه نفت در بورس انرژی که از دیروز دور دوم عرضه آن شروع شده است تا چه اندازه تحت الشعاع قرار خواهد گرفت؟
این مسئله از چند بعد قابل بررسی است؛ اول این که خود نفس عرضه نفت خام در بورس انرژی کار بسیار درستی است و میتواند در این شرایط کمک به صنعت نفت و اقتصاد کشور داشته باشد. مگر می شود کشوری مانند ایران که مهمترین تولید و صادرات آن بر روی نفت خام است، بورس انرژی نداشته باشد و یا نفت خامی در این بورس ارائه نشود. پس فعال بودن بورس انرژی و عرضه نفت خام در آن ضرورت دارد، تا هم بخش خصوص و هم مردم در این صنعت مشارکت خود سهمی داشته باشند. این مهم هم میتواند در دور زدن تحریمها موثر باشد، چرا که اکنون شرکت ملی نفت و موسسات وابسته به آن در لیست تحریمی آمریکا قرار دارند، لذا استفاده از عامل های واسط، چه شرکتهای داخلی و چه شرکت های بین المللی می تواند به عبور کشور از این تحریمها کمک کند. مسئله بعدی هم به شرایط بورس انرژی به خصوص نحوه وسقف قیمت گذاری در دور اول عرضه نفت باز می گردد. یکی از انتقادات جدی در دور اول فعالیت بورس انرژی قیمت بالایی بود که نفت خام برای فروش پیدا کرد. این شرایط جذابیت را برای مشتریان و خریداران نفت کم می کند، به گونه ای تنها نزدیک 300 هزار بشکه نفت در دور اول فروخته شد، آن هم با افت قیمت. هر چند این میزان فروش در دوره ای تقریبا دو هفته ای، آن هم برای اولین بار و در شرایط تحریمی چندان هم بد نیست، اما در این رابطه قیمت گذاری به قدری بد بود که بورس انرژی در عرضه اول حدود ۲۸۰ هزار بشکه با قیمت نهایی ۷۴ دلار و ۸۵ سنت، یعنی حدود 3 دلار و ۱۵ سنت پایینتر از نرخ پایه را به فروش ر ساند، در حالی که برای فاز اول این طرح در 6 آبان ماه، 1 میلیون بشکه نفت خام با قیمت 79 دلار برای فروش در بورس انرژی عرضه شد. پس این یک مشکل جدی برای تاثیرات مثبت این بورس و تدوام آن است که باید در دور دوم و با توجه به افت و کاهش جهانی قمیت نفت هم مد نظر قرار گیرد که خوشبختانه اخباری که دیروز مبنی بر عرضه ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام سبک ایران در بورس انرژی برای دومین مرحله طی یک ماه اخیر عرضه شد به قیمت هر بشکه ۶۴ دلار و97 سنت به فروش رسید. این افت قیمت اگر چه شاید چندان خوشایند نباشد، اما سبب می شود، هم قیمت ها واقعی شوند و هم بستری برای جذب مشتریان نفتی در بورس انرژی باشد. پس اگر این راهکار ادامه پیدا کند و قیمت ها منعطف و مطابق با قیمت های روز جهانی باشد، شرایط کنونی نمی تواند بر بورس انرژی چندان اثر گذار باشد.
نظر شما :