بازگشت پناهجویان سوری، فرصت یا چالش
تنش ایران و اسرائیل در سوریه می تواند تهران را عامل ناامنی در سوریه معرفی کند
عبدالرحمن فتح الهی - مقامات وزارت امور خارجه روسیه اعلام کردند که در روزهای آینده حدود ۳ هزار آواره سوری از لبنان به کشور خودشان بازخواهند گشت. این در حالی است که دیروز (دوشنبه) هم حدود 850 پناهجوی سوریه هم از طریق گذرگاه "زمرانی" واقع در شرق لبنان به سوریه بازگشتند که بزرگترین گروه از آوارگانی است که تاکنون از لبنان به سوریه بازگشتند. از سوی دیگر هم مذاکراتی برای افزایش هماهنگی با روسیه از سوی سازمان ملل در خصوص بازگشت آواره های سوری انجام گرفته است. همچنین وزارت دفاع روسیه از ارائه پیشنهادها به آمریکا درباره ترتیب بازگشت آوارگان سوری به کشورشان خبر داده و در این خصوص اعلام کرده بود، بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار سوری در لبنان هستند که میتوانند در سایه بک برنامه ریزی دقیق در آیندهای نزدیک به منازل خود بازگردند. اما سوال مهمی که در این میان مطرح می شود این است که آیا اساسا شرایط کنونی سوریه توان پذیرش بازگشت آواره ها را دارد؟ از این رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل شرایط سوریه با تاکید بر مساله پناهجویان گفت و گویی را با قاسم محب علی، سفیر اسبق ایران در مالزی و یونان، رئیس سابق اداره کل خاومیانه وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب انجام داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به افزایش موج بازگشت آواره های سوری در چند وقت اخیر و نیز پررنگ شدن هماهنگی های لازمه برای مساله بازگشت آواره ها هم در سازمان ملل و هم در مسکو و واشنگتن این سوال مطرح می شود که آیا اساسا در شرایط کنونی سوریه توان پذیرش بازگشت آواره ها را دارد؟
خیر سوریه به هیچ وجه در شرایطی نیست که بتوان آن را به سمت ثبات بیشتر دید که موجب بازگشت آواره ها شود. این طیف از آواره های سوری که قصد بازگشت به سوریه را دارند به صورت داوطلبانه پذیرفته اند که به کشورشان بازگردند. جنگ داخلی سوریه حجم بسیار زیادی از آواره ها را هم در داخل و هم در کشورهای منطقه و حتی اروپا سبب شده است. اکنون به موازات پیگیری تحولات میدانی و نظامی و نیز مسائل سیاسی و دیپلماتیک مساله به سرانجام رساندن آواره ها نیز از جدی ترین چالش های پرونده سوریه است. شرایط سیاسی و تحولات میدانی به دلیل وضعیت سخت زندگی آواره های سوری برایشان چندان مهم نیست. تنها انتظار دارند که امنیتی نسبی برقرار شود تا به کشورشان بازگزدند. اکنون مساله آواره ها می تواند به یک اهرم فشار مضاعف بر دولت دمشق عمل کند. چرا که این سوال وجود دارد در صورت بازگشت آواره ها آیا دمشق توان حفظ مناطق تحت سیطره خود را خواهد داشت؟ آیا اساسا با بازگشت آواره ها می توان مسکن موقت، حداقل های زندگی، معیشت و نیز امنیت آنها را در چنین شرایطی تامین کرد؟
اما مهمترین چالش تغییر بافت جمعیتی در اثر خروج مردم و نیز بازگشت آواره ها است. آیا می توان در سایه این مساله چالش جدید دیگری را برای سوریه متصور بود؟
بر اثر جنگ داخلی سوریه که رنگ و بوی دینی، طائفه ای و قومیتی هم داشت، اکنون بخش عمده ای از ساختار و بافت جمعیتی سوریه تغییرات جدی پیدا کرده است. لذا سوریه آینده با این مساله و مشکل هم روبه رو است که در صورت بازگشت ثبات آیا می تواند مانند سوریه سابق که در آن سنی ها، شیعه ها، علوی ها، دروزی ها، کردها و اعراب در کنار هم زندگی کرده اند، دوباره بتوانند زندگی کنند؟ در سایه این نکته به نظر می آید که در آینده ترتیب چینش آواره های سوری در کشورشان می تواند بافت جمعیتی جدیدی را رقم بزند و در عین حال هم می تواند سبب ناامنی های بعدی در سوریه شود. لذا در دستور کار قرار گرفتن بازگشت آواره های سوریه از جانب برخی از کشورها می تواند پیگیری برنامه هایی در جهت منافع برخی کشورها باشد. چرا که کینه های مذهبی و قومیتی در طول سال های جنگ هم می تواند در آینده بر دامنه نزاع در سوریه بیفزاید.
اما اخیرا هم برنامه ای از سوی وزارت دفاع روسیه به آمریکا برای بازگرداندن آواره های سوریه مطرح شد. همچنین مذاکراتی از سوی سازمان ملل با روسیه برای پیگیری این مساله انجام گرفته است. از دید شما دلیل اهمیت آواره های سوری برای این بازیگران بین المللی در شرایط کنونی چیست؟
روسیه به نظر اکنون به دنبال بازگرداندن و سکونت آواره های علوی تباری است که رابطه خوبی را با دولت مرکزی دمشق دارند. در این شرایط مساله آواره های علوی تبار می تواند نوعی پشتوانه عمومی را در شرایط فعلی برای دمشق فراهم آورد. لذا در خصوص این بخش از آواره ها مساله و مشکل چندان خاصی وجود ندارد. اما مشکل و نکته مهم در خصوص بازگشت آواره های سنی به سوریه است. به خصوص آن بخش از آواره هایی که برخی از اعضای خانواده شان به گروه های مسلح معارض پوسته اند. این مساله پیچیدگی های خود را دارد و احتاملا توافق و برنامه ریزی میان بازیگران برای بازگشت این بخش از آوارگان سوری است که می تواند شرایط را برای تنش های بعدی افزایش دهد. در هر صورت باید دولت دمشق امنیت این بخش از آوارگان را هم بپذیرد که خوب می تواند محل بحث و اما و اگرهای بعدی باشد.
این اما و اگرها از نگاه شما چیست؟
ببینید در گذشته رفتار مناسبی از جانب دمشق با مخالفین و خانواده های آنان صورت نگرفته اشت. لذا با بازگشت این بخش از آواره های سوری احتمال تکرار این رفتار وجود خواهد داشت. ضمن این که تکرار چنین رفتاری امکان افزایش پیوستن این آواره ها را به گروه های معارض در آینده افزایش می دهد. به موازات این مساله هم باید گفت که تکرار بدرفتاری با این بخش از آوارگان می تواند حساسیت ها و به تبعش هم افزایش فشار را از جانب برخی سازمان ها و نهادهای حقوق بشری و به خصوص سوگیری اروپایی ها را که به این مسائل حساسند در پی داشته باشد. پس احتمالا برخی از کشورها به دنبال گرفتن ضمانت رفتاری از دولت دمشق در خصوص این آوارگان خواهند بود. این تضمین می تواند در اثر توافق حاصل شود یا نظارت دائم سازمان ملل. به هر حال مساله آواره ها اکنون برای بازیگران حال حاضر سوریه یک مساله دو بعدی است هم چالش و هم فرصت.
در این شرایط و نیز نبود افق روشنی برای حل پرونده سوریه آیا بازگشت آوارگان نمی تواند بر تعداد تلفات جنگ بیفزاید؟
اکنون نزدیک به 7 ماه از سال میلادی گذشته است و کماکان سوریه در آتش جنگ می سوزد. در 5 ماه پیش رو هم خبری از توافق مهمی وجود ندارد. لذا ثباتی در سوریه شکل نگرفته است. در آینده نه چندان دور هم دوباره مساله ادلب به کانون تحولات سوریه باز خواهد گشت. ضمن این که شمال سوریه و مناطق کرد نشین هم در آینده می تواند محل چالش و تنش نظامی بزرگ تری شود. مساله دیگر مناطق شرق سوریه است که هنوز در دست گروه های تروریستی مسلح معارض است. این شرایط یقینا می تواند افزایش تلفات را در سایه بازگشت آواره های سوری افزایش دهد. لذا نوع توافقات روسیه و آمریکا، فعال شدن مجدد نشست های آستانه و ژنو و نیز آینده حضور ترکیه، آمریکا و روسیه در سوریه و نیز مساله حضور ایران که اکنون به چالش جدی اسرائیل و نقطه کانونی حساسیت آمریکا در جنوب سوریه بدل شده است تا چه اندازه بر سرنوشت جنگ سوریه تاثیر گذار خواهد بود؛ می تواند تعیین کننده سرنوشت آواره های سوری شود. پس اگر این مسائل حل نشود، افزاش میزان کشته های جنگ از میان همین آواره مساله اجتناب ناپذیری است.
اما نقش ایران در این میان چیست؟
ببینید ایران کشوری که از یک سو روسیه را به سوریه آورده است. از دیگر سو هم پای حزب الله لبنان، افغانستانی ها و پاکستانی ها را هم به این جنگ باز کرده است. در طرف مقابل حضور دیگر کشورها و بازیگران منطقه ای و بین المللی از آمریکا گرفته تا ترکیه، فرانسه و چند کشور دیگر شرایط را به نحوی گره زده است که می تواند ایران را به بازیگر مخرب و تنش زای سوریه معرفی کند. کما این که در این سال ها چنین مساله ای علیه تهران بارها مطرح شده است. اکنون سیبل این دست از حملات در تنش ایران و اسرائیل در جنوب سوریه و شمال اسرائیل است که می تواند کانون بحران های بعدی سوریه باشد. به خصوص که پیشنهاد مسکو برای ابقا و حضور نیروهای هم پیمان سوریه در 100 کیلومتری مرزهای فلسطین اشغالی از جانب تل آویو هم رد شد. در این شرایط یقینا مشکلات بزرگی، آن هم به نام ایران در سر راه بازگشت آواره های سوری به وجود خواهد آمد.
نظر شما :