امریکا در ژنو 2 به این نتیجه رسید:
ابقای اسد در قدرت و لاغیر
دیپلماسی ایرانی: سرکیس نعوم، روزنامه نگار مشهور لبنانی در روزنامه النهار می نویسد که در دیدارهایم با چهره های امریکایی به اطلاعات و تحلیل هایی درباره سوریه دست یافتم که جالب توجه بودند. یکی از آنها می گفت: «حکومت سوریه در کنفرانس ژنو شرکت کرد برای این که امیدوار بود با ایالات متحده به توافقی می رسد. دمشق آماده پذیرفتن آتش بس و اجازه عبور کمک های انسانی بر اساس خط و مشی خودش برای این که به سوری های محاصره شده در مناطق مختلف برسند، بود. اما در مقابل این امریکا بود که تصمیم گرفت که خودش در قدرت بماند و تلاشی برای تغییر او نکند و کسی هم را قبول نکرد که برای جانشینی اش مطرح شود، برای همین اعتقاد ندارم که ژنو 3 اگر هم برگزار شود به آن بازگردد، و اصلا تردید است که به زودی این کنفرانس برگزار شود. مگر این که به این باور برسد که از لحاظ نظامی پیروز شده است که در آن صورت هم اصلا نیازی به آن ندارد. آنچه اسد باید بداند این است که جنگی که آغاز شده بالاخره باید جایی پایان یابد. کسانی که از او حمایت می کنند، 25 درصد کل ملت سوریه هستند که اکثرشان از طایفه علوی که خود نیز از آنها است، هستند، و همچنین مسیحی ها. اما مابقی به شدت با او مخالفت می کنند علی رغم این که خود با یکدیگر اختلاف های شدیدی دارند و به روی هم اسلحه می کشند و با یکدیگر درگیری نظامی دارند. از آن جا که مواضع سیاسی و نظامی آنها یکی شده است این مساله باعث می شود که جنگ همچنان ادامه یابد، اما اگر به دنبال پایانی برای این درگیری ها هستیم نیاز به دو تا سه سال زمان داریم.»
این مقام امریکایی در ادامه افزود: «به هر حال وضعیت سوریه در آخر به جایی می رسد که باید راه حلی برای آن یافت شود، ایران اسلامی و روسیه پوتین هم نمی خواهند که جنگ در سوریه ادامه یابد. مسئولان در تهران درک می کنند که محاسبات اسد اشتباه بوده اند و می خواهند که اوضاع سوریه در آخر به راه حلی برسد. برای این که از این می ترسند که ادامه جنگ تلاش های آنها را برای رسیدن به توافقی فراگیر یا تفاهم یا توافقی با امریکا به مشکل بیندازد، بنابراین آنها به دنبال راه حل هستند. ایران همچنین از این می ترسد که عدم کنترل اوضاع و تسلط بر آن بر اهداف منطقه ای اش تاثیر بگذارد.»
سرکیس نعوم سپس می گوید که چند روز بعد با شخصیت امریکایی دیگری برخورد کردم که او نیز اوضاع سوریه را از مدت ها قبل دنبال می کرد و اطلاعات و تحلیل های مهمی درباره آن داشت. وی تلاش های امریکا برای حل بحران – جنگ سوریه را به دقت تعقیب کرده بود. آن چه از حرف های او مفید یافتم این بود که: «کاخ سفید در درک آن چه در سوریه می افتاد ناتوان بود. این ناتوانی و شکست نیز ادامه دارد، امریکا همه امید خود را به کنفرانس ژنو بسته بود که شکست خورد، همچنان حداقل سیاست ورزی (Minimalist) امریکا نیز ناکام ماند. البته از ابتدا هم مشخص بود که این کنفرانس و تلاش های امریکا شکست خواهند خورد و آشتی دادن میان دو طرف جنگ غیر ممکن است. واشنگتن همچنین در درک دینامیت های موجود در سوریه نیز ناتوان بود. واشنگتن امیدوار بود که بتواند با اسد به مذاکره بنشیند اما این را درک نکرد که او به هیچ وجه حاضر به کنار رفتن از قدرت نیست یا اصلا موضوعی مطرح شود که باعث تضعیف تسلط حکومتش یا طایفه اش در سوریه شود. بشار اسد آماده بود در ژنو 2 درباره بازار سیاست صحبت کند (که جزئیات و اطلاعات آن در رسانه ها و تحلیل ها آمد)، او این را هم می دانست که امریکا فراتر از حداقل سیاستی که از ابتدای تحولات سوریه که تبدیل به جنگ شد، اتخاذ کرده است، نخواهد رفت.»
وی در ادامه گفت: «سیاست اوباما در سوریه کاملا شکست خورده بود، الآن هم در موضع عقب گرد است. عقب گرد او هم موفقیت آمیز نخواهد بود اگر نخواهد اوضاع جاری را به طور کامل و شامل درک کند، او باید دینامیت های موجود در داخل سوریه و منطقه را به خوبی درک کند.»
وی سپس به گفت وگوهایش در تماس های شبه منظمش با دمشق در سال ها قبل و در زمان ریاست جمهوری حافظ اسد، رئیس جمهوری راحل سوریه اشاره کرد و گفت: «یک بار با یکی از مقام های آن موقع سوریه صحبت می کردم، او به من گفت کاری که در سال 1982 در حماه کردیم می توانیم در بیشتر شهرهای سوریه هم انجام دهیم، ما آمادگی داریم اگر شلوغ کنند همه شان را ویران کنیم حتی اگر خودمان ویران شویم. از آن موقع من فهمیدم که طایفه رئیس جمهوری سوریه همیشه نگران اعتراض ها یا تمرد و سرپیچی در شهرهای کشور هستند. برای همین واکنش آنها در برابر اعتراض ها با خشونت شدید است، چرا که خوب می دانند وقتی تظاهرات مسالمت آمیز در خیابان ها برای اصلاح آغاز شوند خیلی سریع به شهرهای دیگر می رسند و بی توجه به واقعیت ها و امکانات و اقدامات حکومت افراد فورا دست به اسلحه می برند و اعتراض هایشان بوی خشونت به خود می گیرند. برای همین بشار اسد همیشه برای طایفه خود نگران بوده است برای این که می ترسیده اگر اکثریت سنی سوریه دست برتر را بگیرند طایفه ای او را قتل عام کنند، برای همین همیشه به دنبال نوعی از تفاهم برای اصلاحاتی بوده است که نظام و امنیت آن را تهدید نکند.»
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :