بیست و سومین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
امریکاییها از قتل عام اقلیتها در سوریه نگرانند
دیپلماسی ایرانی: امسال سومین سالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی را که ماحصل سفر هر ساله وی به امریکا است، با هماهنگی او ترجمه و منتشر می کند. یادداشت هایی که در پی دیدارهای او با مقام های امریکایی در واشنگتن و نمایندگی های جامعه جهانی در نیویورک نوشته شده اند و به دلیل به روز بودن آنها اهمیت خاصی دارند. همانند همیشه نعوم نامی از مصاحبه کننده نمی آورد اگر چه سمت او را ذکر می کند، و به رویه همیشگی اش مصاحبه اش بیش از آن که مصاحبه باشد، گفت وگو و بحثی خواندنی است.
نعوم در مقدمه امسال یادداشت های خود آورده است: در طول 15 سال شاید هم بیشتری که هر سال در ماه مارس به واشنگتن سفر می کنم و نزدیک به پنج هفته ای را که هر سال در آن جا می گذرانم، به اداره های مختلف امریکایی و مراکز پژوهشی متنوع و صاحب نامی که ارتباطات بسیاری با سیاست خارجی و داخلی امریکا دارند، سر زده ام. امسال نیز به عادت هر ساله نزد همه آنها رفتم و به نیویورک که بعضی ها به آن لقب جهان داده اند، نیز سر زدم. با مقام های عالی رتبه نهادهای بین المللی چه اعضای سازمان ملل، چه دیپلمات های کشورهای مختلف و چه پژوهشگران مشهور مراکز پژوهشی فعال در ایالات متحده نیز دیدار کردم و همانند همیشه با برخی از چهره های ذی نفوذ در نهادهای امریکایی و حتی صهیونیستی هم دیدار کردم و به گفت وگو نشستم. در سلسله جدید از یادداشت هایم درباره شرق و غرب جهان عرب و همچنین تحولات خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین ایران اسلامی و ترکیه به طور مفصل خواهید خواند. البته افغانستان و پاکستان و کشوری که به تازگی تهدیدی برای امنیت ملی امریکا شده، یعنی کره شمالی نیز از قلم نینداخته ام. درگیری های فلسطینی – اسرائیلی را نیز فراموش نکرده ام.
در زیر بیست و سومین بخش از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم را می خوانید:
به مقام مهم در یکی از مراکز واقعا جدی در واشنگتن گفتم: «درباره مصر دو نکته دارم که می خواهم با سعه صدر با آنها برخورد کنی. از تو خواهش می کنم که مخالفان مصری را سکولار نخوانی. برای این که سکولاریسم فقط اجباری کردن حجاب برای زنان نیست. همه روسای جمهوری که از سال 1952 بر مصر در سایه یک نظام واحد حکومت کردند، سکولار نبودند. اکثر آنها مستبد بودند.»
گفت: «حق با توست. آنها سکولار نیستند بلکه کمتر اسلام گرا هستند. یا این که مسلمان هستند.»
گفتم: «اسلام به نظر من غیر سکولار یا به معنای دیگر ضد سکولاریسم است. اما نکته من چیز دیگری است، اخوان المسلمین نمی دانند دموکراسی چیست. دموکراسی فقط انتخابات نیست. و به این معنای هم نیست که اکثریت فقط بر مردم حکومت کند. شاید از لحاظ سیاسی در حکومت در اکثریت باشد اما در تعامل با شهروندان باید به طور کامل مساوات و حقوق و واجبات آنها را رعایت کند و هیچ تبعیضی برای آنها قائل نشود. این به معنای حکومت دیکتاتوری جدید نیست. به نظر من مخالفان مصری هم دموکراتیک نیستند. اکثر آنها یا اکثر موسسان جریان مخالف چه آن کسانی که در موقعیت وابسته به حکومت سابق بودند چه کسانی که با حکومت 61 ساله دیکتاتوری مصر مخالف بودند، به نوعی در استبداد مصر شریک هستند.»
جواب داد: «به طور کلی حق با توست. اما ناصری های جوان 35 درصد هستند یا اکثر دموکراسی خواهان از جمله عمرو حمزاوی در همین مقدار می گنجند.»
جواب دادم: «حق با توست اما جوانان دموکراتیکی که انقلاب مصر را رقم زدند، سازمان یافته نیستند.»
سپس درباره قبطی های مصر و این که چه کسی مسئول برانگیختن اعتراض های آنها در زمان مبارک شد، پرداختیم. گفتم که در روزهای سادات تعرضی به آنها شد و دور کردن آنها از قدرت برای مشارکت در تصمیم گیری های ملی داخلی کشور از زمان جمال عبدالناصر، رئیس جمهوری راحل مصر آغاز شد، البته این مساله باعث نمی شود از احترام من به او به دلیل دستاوردهای داخلی اش در زمان حکومتش کاسته شود، تلاش هایی که برای کاهش فقر و افزایش درآمدها انجام داد. قبطی ها مشکل حقیقی ای برای مصر هستند و مسئولان باید با توجه به تنوعشان به آنها اهمیت بدهند. طی دهه ها از اعلام جمعیت دقیق آنها خودداری می کردند و رقمی بسیار کمتر از رقم فعلی از جمعیت آنها می گفتند. قطعا جنگ داخلی اسلامی در مصر رخ نخواهد داد. اما چه کسی تضمین می دهد که جنگ طایفه ای در نگیرد (جنگ مسیحی – اسلامی) یا این که درگیری ها تا یک جنگ بزرگ گسترش نیابد؟
جواب داد: «به هر حال همه قبطی های مصر مهاجرت نخواهند کرد. مگر آن دسته از کسانی که توانایی مهاجرت دارند یا این که کشوری درهایش را به روی آنها باز کند. اما درباره اخوانی های مصر در پایان حرف هایم می گویم که آنها با عدم لغو معاهده صلح با اسرائیل و ادامه جنگ با تروریسم امریکایی ها را غره کردند. به ویژه که با فلسطینی ها به ویژه با حماس به تعامل پرداختند و توانستند آنها را راضی کنند که آرام باشند و آنها را به عنوان حاکمان مصر بپذیرند و با آنها همکاری کنند.»
از لبنان پرسید، جواب دادم: «در آستانه جنگ داخلی قرار می گیرد اگر از یک طرف حکومت اسد و از سوی دیگر جریان های تندروی اسلامی سنی بخواهند آن را به این سمت سوق دهند. البته حزب الله تا کنون توانسته از بروز چنین جنگی جلوگیری کند، اما تا کی؟ به ویژه که هنوز دست از حمایت از اسد بر نداشته و دستورالعملی که از ایران می آید را همچنان انجام می دهد.»
گفت: «در واشنگتن همچنان درباره این که چگونه می توان به بحران سوریه پایان داد، بحث می شود. آنها تلاش دارند که بر جنگ داخلی جاری یا تقسیم سوریه غلبه کنند برای این که می گویند بعد از "جنگ آزادسازی" تلاش برای قتل عام اقلیت ها آغاز می شود.»
نظر دادم: «دیگر وقت این که از پایان محنت سوریه سخن بگوییم، گذشته است (Too late)، مگر این که امریکا بخواهد به طور مستقیم عملیات نظامی انجام دهد یا از طرف آن کشوری منطقه ای چنین جنگی را ترتیب دهد. اما رئیس جمهور اوباما تصمیم گرفته است که هیچ سرباز امریکایی در سرزمین سوریه پیاده نکند.»
جواب داد: «این بدان معنا نیست که کارهای دیگری انجام نخواهد داد. عملیات نظامی می تواند با ارسال مجموعه ای سرباز برای حمایت از مراکز یا مناطق انبار سلاح های شیمیایی یا نابودی آنها صورت بگیرد.»
پرسیدم: «مجموعه های کم و کوچکی بفرستند؟» جواب داد: «نه. نزدیک به 10 هزار نفر.» نظر دادم: «خیلی خوب است اما آنها از میان پیمان آتلانتیک شمالی انتخاب خواهند شد، علی رغم این که امریکا ستون فقرات آن است اما بدون موافقت آن یا مشارکتش تصمیم به دخالت نمی گیرد.»
گفت: «موضوع دیگری نیز مطرح است و آن هم اعمال منطقه پروزار ممنوع بر مناطقی مشخص در سوریه است. بحث ارسال سلاح و پول هم مطرح است. به هر حال عملیات نظامی سری یا مخفی نیز در سوریه انجام می شود. این گونه معروف است که رئیس جمهور اوباما از انجام چنین عملیاتی خوشش می آید. در زمان او بود که از هواپیماهای بدون سرنشین بسیار استفاده شد، بعضی ها حتی می گویند در استفاده از آنها زیاده روی شد، اسامه بن لادن موسس القاعده را کشت و کارهای دیگر کرد.»
نظر دادم: «آن چه می گویی صحیح است اما این هم مهم است که امریکا شش ماه بعد از ناآرامی های سوریه از مخالفان اسد حمایت کرد و خواستار کناره گیری بشار از قدرت شد و پذیرفت به رغم همه اشکالاتی که بر سر حضور تندروها یا تروریست ها مثل جبهه النصره وجود دارد، به آنها کمک کند. باید به این مساله مهم اشاره کنیم که اخوان سوریه همچنان جزء مهمی از ترکیب ملت سوریه مثل لیبرال ها و دموکرات ها هستند که کشته های بسیاری هم داده اند. و مساله مهم آخر این که نباید اجازه داد که تندروها فقط قوه جذب مردم سوریه تحول خواه شوند.»
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :