شرق و غرب از حل مسالمت آمیز بحران ناامید شده اند
سوریه در انتظار یک جنگ تمام عیار
دیپلماسی ایرانی: بعد از سفر جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده به خاورمیانه و موضع گیری های تند او در مورد بحران سوریه، روند تحولات و موضع گیری ها درباره این موضوع به کلی متفاوت شد. او با اعلام کمک 60 میلیون دلاری امریکا به مخالفان سوری، راه را برای کمک بیشتر دیگر کشورها باز کرد. طی هفته گذشته کار به جایی رسید که دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان اعلام کرد لندن در حال بررسی وتوی تحریم تسلیحاتی مخالفان سوری است. همزمان فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه نیز در تازه ترین اظهارات خود تاکید کرد که پاریس خود را برای کمک همه جانبه عیان به مخالفان بشار اسد مهیا می کند.به موضع گیری های رهبران کشورهای اروپایی و سخنان تند و تیز اعراب مخالف بشار اسد باید تحرکات نظامی و اطلاعاتی اخیر رژیم صهیونیستی در بلندی های جولان را هم اضافه کرد.محمد علی مهتدی، تحلیل گر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی از پایان خوش بینی های سیاسی برای حل بحران در سوریه سخن گفته و پیش بینی می کند که بالا رفتن دست بشار اسد در مبارزه با شبه نظامیان مسلح می تواند توجیه خوبی برای احتمال حمله نظامی مخالفان وی به سوریه باشد:
دیوید کامرون گفته است که انگلستان در حال بررسی وتوی تحریم تسلیحاتی مخالفان سوری است. این اقدام چه تاثیری بر روند بحران در سوریه دارد؟
عملا چنین تحریمی وجود ندارد. هم امریکا و هم انگلستان و هم عربستان سعودی و قطر به معارضان سوریه اسلحه می دهند. سیل اسلحه به سمت سوریه ادامه دارد. این تسلیحات بیشتر از طریق مرز ترکیه وارد سوریه می شود اما مابقی مرزها مانند مرز لبنان و اردن نیز برای ورود سلاح به سوریه باز هستند. علاوه بر این اطلاعاتی وجود دارد که افسران امریکایی در اردن در حال آموزش معارضین سوریه هستند. طبیعتا وقتی ده ها یا صدها نفر در خاک اردن توسط افسران امریکایی آموزش می بینند نیاز به اسلحه هم دارند و باید برای آن ها اسلحه تامین کرد. حتی گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد سلاح هایی حتی از اوکراین خریداری می شود، بهای این سلاح ها را عربستان سعودی پرداخت می کند و از طریق ترکیه وارد سوریه می شود و به دست معارضین می رسد.
شرطی که امریکایی ها برای قرار دادن سلاح در اختیار معارضین گذاشته بودند این بود که مسئله تحویل اسلحه به نحوی صورت بگیرد که این تسلیحات به دست القاعده نرسد، بلکه به دست مخالفانی برسد که به ائتلاف معارضان سوری وابسته هستند. چنین مسئله ای عملا غیر ممکن است. چون گروه های تکفیری مانند جبهه النصره و جبهه توحید و دیگران گروه هایی هستند که کاملا سازمان یافته اند و مورد حمایت عربستان و قطر و حتی ترکیه قرار دارند. در صحنه داخلی بیشتر این گروه ها هستند که با دولت می جنگند. آن چه به عنوان ارتش آزاد سوریه مطرح است، بیشتر یک عنوان و یک ویترین است. صدها گروه در مناطق مختلف ذیل این عنوان دست به اقدامات نظامی، آدم ربایی و ... می زنند. ارتش آزاد سوریه سازمان یافته نیست و ارتباط ارگانیکی با معارضین خارج ندارد.
بنابراین حرفی که در حال حاضر توسط دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان مطرح می شود، آن چیزی است که عملا در حال اجرا است. منتها به نظر می رسد زمانی که چنین مسئله ای اعلام می شود، زمانی است که یک طرح اجرایی در دست دارند. آن طرح اجرایی مستلزم این است که معارضان سلاح های موثری در دست داشته باشند. در واقع این حرف آقای کامرون نشان می دهد که مخالفان سوریه یعنی انگلستان، فرانسه، اسرائیل، امریکا، عربستان، قطر و ترکیه که بیشترین تلاش را برای سرنگون کردن بشار اسد انجام می دهند، به اندازه کافی اسلحه به داخل فرستاده اند و حالا برای دادن مشروعیت به سلاح هایی که در دست معارضین هست زمینه سازی می کنند. احتمال دارد برنامه ای برای یک عملیات نظامی وجود داشته باشد که این سلاح ها در آن استفاده شود. این عملیات با عملیاتی که تا کنون انجام می گرفته متفاوت است.
رئیس سازمان اطلاعات ملی امریکا گفته است که شمارش معکوس برای سرنگونی بشار اسد آغاز شده است. چه شواهدی در روی زمین از این مسئله وجود دارد؟ عملیاتی که شما از آن نام می برید با این موضع گیری مرتبط است؟
من تصور می کنم این اظهارات به علاوه سخنان آقای کامرون و شیمون پرز در واقع در یک چارچوب قرار می گیرد و آن چارچوب این است که به مرحله یک سره کردن کارها در سوریه نزدیک می شویم. دولت سوریه طرحی دارد که در هفته آینده قصد دارد این طرح را عملیاتی کند و در این طرح یک حمله نظامی همه جانبه به معارضان در نقاط مرزی پیش بینی شده است. در مقابل طبیعتا کشورهایی که عملا برای واژگونی رژیم سوریه فعالیت می کنند هم طرح خود را دارند و به نظر می رسد که آن ها هم مترصد فرصتی هستند که در آینده نزدیک طرح خود را پیاده کنند و این طرح هم به احتمال قوی جنبه نظامی دارد. یعنی هر کدام از دو طرف می خواهند از طریق یک سره کردن عملیات مسلحانه مسئله را حل کنند.
اگر دقت کرده باشید، طی یکی دو ماه اخیر بحث راه حل مسالمت آمیز و مذاکره بسیار مطرح بود. سفرهایی که به مسکو انجام می شد، تماس هایی که مقامات روس با معارضین می گرفتند، جلساتی که معارضین در اروپا تشکیل دادند، سفر آقای جان کری، اظهارات آقای جان کری در مورد حمایت امریکا از راه حل سیاسی نشانه ای از توجه به راه حل مسالمت آمیز بود. اما در این شرایط همه آن ها فراموش شده و هیچ کس دیگر از راه حل سیاسی و یا راه حل مسالمت آمیز صحبت نمی کند. هیچ ابتکار عملی هم برای نشستن بر سر میز مذاکره در مسکو یا در هر جای دیگر به چشم نمی آید. تمام اظهار نظر ها دال بر این است که همه گروه ها در فکر یک سره کردن نظامی هستند. مجموعه این شرایط به ما نشان می دهد که در هفته های آینده به احتمال بسیار قوی شاهد یک رشته عملیات گسترده نظامی در خاک سوریه خواهیم بود. چه بسا پای اسرائیل هم به این عملیات کشیده شود و نشانه هایی وجود دارد که احتمالا اسرائیلی ها هم برای دخالت نظامی آماده هستند.
مثلا چه نشانه هایی؟
اظهارات اخیر مسئولین امنیتی اسرائیل و مسئولان سیاسی این رژیم مبنی بر این که اگر از داخل سوریه به اسرائیل شلیک شود، اسرائیل به شدت پاسخ خواهد داد، نشان می دهد که رژیم صهیونیستی در حال آماده کردن خود برای عملیات نظامی است. چون این که کسی بخواهد از داخل خاک سوریه به سمت اسرائیل شلیک کند، بسیار بعید است. در حال حاضر در سوریه همه سرگرم مسائل داخلی هستند. اگر اسرائیل به دنبال بهانه باشد، می تواند این بهانه را به راحتی فراهم کند و ادعا کند که از داخل خاک سوریه در منطقه جولان به سمت مواضع اسرائیل شلیک شده است. ما در طول تاریخ بارها دیده ایم که وقتی اسرائیلی ها قصد انجام عملیاتی را داشته اند به راحتی بهانه آن را ایجاد کرده اند. اخیرا هم یکی دو بار گفته اند که از داخل خاک سوریه به سمت نیروهای اسرائیلی در منطقه جولان خمپاره شلیک شده است.
در کنار این، شاهد آمادگی ها و مانورهای ارتش صهیونیستی در منطقه جولان هستیم. علاوه بر این ربودن تعدادی از افراد نظامی نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد در منطقه جولان مسئله ساده ای نبود. هرچند تحت عنوان ارتش آزاد این ربایش انجام گرفت، اما به نظر می رسد که یک چنین اقدامی بیشتر جنبه بین المللی دارد و احتمالا بین چند کشور هماهنگ شده است. به این دلیل که وقتی هم که این افراد آزاد شدند به محل ماموریت خود بازنگشتند بلکه به اردن تحویل داده شدند و از آن جا هم راهی فیلیپین شدند. یعنی پست های خود را ترک کردند. این در حالی است که انتظار می رفت سازمان ملل متحد و شخص دبیر کل، آقای بان کی مون اعتراض شدیدی نسبت به این مسئله داشته باشند. اما ندیدیم که سازمان ملل و دبیر کل نسبت به این مسئله موضع گیری نشان دهند. به نظر می رسد که سازمان ملل متحد از این که نیروهایش در سوریه گروگان گرفته شدند چندان ناراحت و نگران نشد. حذف و کنار رفتن این نیروهای سازمان ملل از منطقه حایل بین اسرائیل و سوریه، نشان می دهد اسرائیلی ها به دنبال عملیاتی هستند و می خواهند سازمان ملل در این منطقه حضور نداشته باشد یا حضور سازمان ملل تضعیف و بی ارزش شود.
البته اسرائیلی ها در مورد لبنان وارد عملیات نمی شوند، چون که از سلاح موشکی حزب الله وحشت دارند. اما در مورد سوریه به نظر می رسد که اسرائیل طرح نظامی در دست دارد که در شرایط خاصی این عملیات را انجام دهد. ما نمی توانیم دقیقا آن شرایط را پیش بینی کنیم؛ آیا در صورتی که ارتش سوریه بتواند مناطق وسیعی را پاکسازی کند و به سمت پیروزی حرکت کند اسرائیل برای ممانعت از پیروزی ارتش سوریه وارد عمل می شود یا این که زمانی که هیچ یک از طرفین قادر به یک سره کردن بحران نباشند و میزان هرج و مرج در کشور در سوریه بسیار بالا رود، اسرائیل با سوء استفاده از هرج و مرج وارد عملیات می شود و بخش های جدیدی از خاک سوریه را برای چانه زنی های بعدی اشغال می کند؟ این ها حدس ها و احتمال هایی است که وجود دارد. اما آن چه مسلم است این است که طی هفته آینده سوریه شاهد یک رشته عملیات مسلحانه و نظامی دراماتیک و سرنوشت ساز خواهد بود.
در این صورت چه سناریوهایی برای سوریه متصور است؟
سوریه در منطقه متحدینی دارد. جمهوری اسلامی ایران، مقاومت اسلامی در لبنان در سطح منطقه و در سطح بین المللی چین و روسیه از سوریه حمایت می کنند. طبیعتا این کشورها اجازه نخواهند داد که سوریه محل تاخت و تاز کسانی شود که می خواهند محور مقاومت را از منطقه حذف کنند. به طور حتم این کشورها واکنش هایی نشان خواهند داد و وارد عمل خواهند شد. البته نمی توان حجم این واکنش ها و چگونگی آن را تخمین زد. بنابراین هر احتمالی اعم از این که ارتش سوریه بتواند با برنامه هایی که دارد بخش های زیادی از کشور به خصوص مناطق مرزی را پاکسازی کند یا این که برای ممانعت از این کار نیروهای خارجی وارد عمل شوند تا نگذارند دولت سوریه دوباره روی پای خود بایستد. به نظر می رسد در حال حاضر هر سناریویی را باید وارد دانست. هرچند قوی ترین سناریو گسترش هرج و مرج و کشتار و خرابی بیشتر است که ممکن است در نهایت به تجزیه سوریه منتهی شود. این چیزی است که اسرائیل و امریکا و عربستان و قطر آن را دنبال می کنند. احتمال دیگری که باید در نظر داشت انتقال این بحران به طور هم زمان به داخل خاک لبنان و عراق است. می بینیم که در لبنان هم دست هایی فعالیت می کند و تعداد بسیار زیادی از افراد تکفیری وارد خاک لبنان شده اند. این ها به طور روزانه علیه حزب الله خط و نشان می کشند. این هم سناریوی دیگری است که در عین حال که برخوردهای نظامی در سوریه ادامه دارد، این انفجارها و برخوردهای مسلحانه در چارچوب درگیری های شیعی ـ سنی که غربی ها از آن حمایت می کنند به کشور لبنان و کشور عراق هم سرایت کند.
شما اشاره ای به بحث تمایل عربستن و قطر برای سرنگونی اسد کردید. موضع دیگر کشورهای عربی چه خواهد بود؟ پیشنهادی که شیمون پرز برای دخالت نیروهای عربی در سوریه داده است تا چه اندازه محتمل است و تا چه حد بین کشورهای عربی مقبولیت دارد؟
این طرح قبلا در اتحادیه عرب مطرح بوده است. قطری ها این پیشنهاد را مطرح کرده اند و آن را پیگیری می کنند. البته سوریه به شدت آن را رد کرده و بسیاری دیگر مخالفت کرده اند. بنابراین، این مسئله تازه ای نیست. آن چه شیمون پرز اعلام کرده در واقع حمایت از موضع قطر است. همان طور که می دانید قطر و اسرائیل در بسیاری از زمینه ها با یکدیگر هماهنگ هستند. اما در حال حاضر چنین چیزی عملی نیست. مگر این که تصور کنیم طی یک سناریوی محتمل دولت سوریه از نظر نظامی بسیار ضعیف شود و هرج و مرج در داخل سوریه گسترش پیدا کند. در آن صورت کشوری مانند قطر یا امارات و یا عربستان تحت عنوان نیروهای عربی و اتحادیه عرب بخواهند نیروهایی را از طریق مرز اردن به داخل سوریه به عنوان نیروهای فاتح گسیل کنند. البته چنین سناریویی در کوتاه مدت محتمل به نظر نمی رسد.
این جا مسئله اتحادیه عرب هم مطرح است. اتحادیه عرب عملا وضعیت و ارزش گذشته خود را از دست داده و تبدیل به جولانگاه قطر و عربستان سعودی شده است. کشورهای مهم جهان عرب بر خلاف گذشته در حال حاضر در اتحادیه عرب نقشی ندارند و بیشترین اعمال نفوذ از سوی نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر در اتحادیه عرب انجام می دهند. چنان که گویی اتحادیه عرب به تشکیلاتی در اختیار قطر تبدیل شده است. بنابراین حرف شیمون پرز را فقط می توان چنین تعبیر کرد که در شرایط خاصی که احتمالا در سناریوهای آن ها ارتش سوریه تضعیف شده باشد، نیروهای قطری یا عربستان سعودی را زیر پوشش اتحادیه عرب وارد سوریه کنند که این در کوتاه مدت عملی نیست./12
انتشار اولیه: جمعه 25 اسفند 1391 / باز انتشار: سه شنبه 29 اسفند 1391
نظر شما :