پیش بینی آینده حزب الله لبنان

دیپلماسی ایرانی: به رغم تمرکز منطقه ای و لبنانی ای که بر مواضع ایران بر سر سوریه به خصوص مواضع متوالی مقام های عالی رتبه ایرانی درباره بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه وجود دارد و می گویند که کنار رفتن او ضربه ای به محور مقاومت محسوب می شود، ناظران بر این اعتقادند که به استناد به این سخنان ایران به هیچ وجه اجازه نمی دهد که محور مقاومت سقوط کند و در هر حالتی آمادگی دارد تا از آن دفاع تمام عیار داشته باشد.

در حالت های عادی نیز شاهد بوده ایم که ایران چگونه خود را متعهد می دانسته است که به صراحت از حزب الله حمایت کند و آن را همیشه به مهره ای موثر در معادلات منطقه ای تبدیل کند. کما این که ایران ثابت کرده است که تحت هیچ شرایطی متحد دیرینه خود یعنی سوریه را تنها رها نخواهد کرد. مواضع حمایتی ایران از محور مقاومت از یک سو و از سوریه از سوی دیگر محل بحث بسیاری از تحلیلگران و مفسران سیاسی بوده است.

پرسشی که این روزها در ذهن بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی می گذرد این است که انتخابات سراسری لبنان که قرار است در موعد مقرر خود در بهار آینده برگزار شود، چگونه برگزار خواهد شد؟ مواضع ایران در قبال آْن چه خواهد بود و چه ارتباطی با اوضاع جاری در لبنان و سوریه خواهد داشت؟

مساله ای که در این میان بسیار پرسش برانگیز است واقعیت های سیاسی موجود در لبنان است، به این معنا که در دور پیش کشورهای غربی و غربی تلاش بسیاری می کردند که مانع از پیروزی محور مقاومت یا همان جریان 8 مارس در انتخابات پیش روی لبنان شوند، اما به رغم وجود چنین رویکردی ایران و سوریه و حزب الله چنان درایتی به خرج دادند که توانستند به رغم شکست جریان 8 مارس در انتخابات، بعد از آن که موجبات سقوط دولت سعد حریری را فراهم آوردند، با قدرت دولت را در اختیار بگیرند و شاهدیم که به رغم تحلیل های بدبینانه ای که نسبت به عمر دولت مقاومت بیان می شد، این دولت تا پایان دوره قانونی اش در قدرت باقی مانده است.

در ابتدا کشورهای غربی و عربی از تعامل با دولت مورد حمایت ایران و سوریه خودداری می کردند اما در نهایت مجبور شدند که در سیاست های خود تجدید نظر کرده و از در دوستی با آن در آیند. حتی اخیرا دیدیم که عربستان سعودی، متحد و حامی اصلی سعد حریری نیز از در دوستی با دولت میقاتی در آمد و تلاش کرد صفحه ای تازه در روابط خود با اسد بگشاید. در این میان پرسشی که مطرح است، این است که چرا این تغییر رویکرد در وضعیت فعلی حاصل شده است؟ چرا در حالی که چند ماهی بیشتر از عمر دولت مقاومت باقی نمانده، کشورهای عربی و غربی در رویکرد خود نسبت به آن تجدید نظر کرده و تلاش دارند که خود را به آن نزدیک کنند؟

برآوردها نشان می دهد که دولت آینده لبنان باز هم از آن جریان 8 مارس خواهد بود. به معنای دیگر ایران و سوریه با حمایت قاطع خود از جریان 8 مارس کمک خواهند کرد که این جریان از راه های کاملا قانونی در انتخاباتی کاملا آزاد برنده انتخابات پیش روی لبنان شود. اگر تا پیش از این کشورهای غربی و عربی گمان می کردند که می توانند امیدوار به سقوط دولت میقاتی شوند تا دولتی هم سو با خود در لبنان بر سر کار آید اکنون اذعان دارند که دولت آتی لبنان باز هم از آن جریان 8 مارس خواهد بود.

حقیقت این است که اگر اسد در قدرت باقی نماند، احتمال پیروزی جریان 8 مارس ممکن است پایین بیاید. اما دیدارهای اخیری که نخست وزیر لبنان با مقام های مختلف جامعه جهانی و عربی داشته و سیگنال هایی که از سوی دیپلمات های غربی و عربی به لبنان ارسال می شود حاکی از آن است که غربی ها نیز خود به این باور رسیده اند که اسد تا بعد از انتخابات لبنان در قدرت باقی خواهد ماند. از این رو برای این که فضای سیاسی لبنان را از دست ندهند چاره ای نمی بینند جز این که خود را به دولت میقاتی نزدیک کنند.

به رغم این که کش مکش های بسیاری بر سر قانون انتخابات وجود دارد و احتمالا این کش مکش ها پیچیدگی های تازه ای را در لبنان رقم خواهد زد اما با این حال به نظر می رسد هیچ کدام از طرف های غربی و عربی و همچنین طرف های داخلی لبنان راضی نیستنند که لبنان وارد عرصه منازعات سیاسی منطقه ای آن هم در سایه کش مکش های موجود در سوریه شود. از این رو همان قدرت ها نیز ترجیح می دهند که از دولت میقاتی با همه مخالفت های سیاسی و فکری ای که با آن دارند، حمایت کنند تا ضمن حفظ ثبات قابل قبول فعلی در لبنان از کشیده شدن آن به بحران سوریه جلوگیری کنند.

منبع: النهار