چه راهکاری در پس مذاکرات ایران و آژانس نهفته است؟
فقدان توافق هسته ای در سایه پرهیز از اعلام شکست
یادداشتی از جلال خوشچهره، روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی درباره مذاکرات اخیر هسته ای ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای دیپلماسی ایرانی.
دیپلماسی ایرانی : بنا به دلایل مختلف روند مذاکرات ایران و غرب در باره پرونده هسته ای با دو احتمال بعید همراه است: اینکه تهران به طور کامل به تمام خواست های یکجانبه برای تعطیل فعالیت های هسته ای خود تن دهد و دوم، فرایند کنونی به نتیجه محتوم درگیری نظامی در آینده نزدیک بینجامد.
اما همانگونه که "فرید ذکریا" نیز با استناد به نظرات دیپلمات های امریکایی در فارین افرز پیش بینی کرده است؛ غرب و به ویژه "باراک اوباما" رئیس جمهوری امریکا همچنان راهکاری را ادامه می دهند که به زعم خود قادر است تهران را در فرایندی فرسایشی وادار به تسلیم در برابر خواست هایی کند که سرانجام حاصل جمع صفر نداشته و از منظر بیرونی هریک خود را منتفع از توافقات احتمالی بدانند. اما این راهکار به مفهوم قبول مطلق نتایج پیش بینی شده آن نیست؛ بلکه می تواند تابع زمان محدودی باشد که هریک از طرف ها با آن روبرویند.
دور هشتم مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای که 27 و 28 دی ماه گذشته در تهران انجام شد، امیدواری چندانی را برای ناظران در نزدیک شدن دیدگاه های تهران و آژانس ایجاد نکرد . اگرچه "هرمان ناکائرتس" معاون پادمان های آژانس در مذاکرات دو روزه خود در تهران حامل خبر توافق تازه با مقام های ایرانی برای گروه1+5 نبود اما اعلام کرد که قرار است در اواخر بهمن ماه نیز دور دیگری از مذاکرات در تهران انجام شود. این در حالی است که گروه 1+5 با دقت به نتایج دور هشتم گفت و گو ها ی ایران و آژانس توجه داشته و قاعده مذاکرات آتی خود را با تهران بر نتیجه سفر ناکائرتس قرار داده اند.می توان پیش بینی کرد که دور آتی مذاکرات تهران و گروه یاد شده نیز با نتیجه روشنی همراه نباشد؛ به ویژه اگر به یاد داشته باشیم که آژانس و گروه 1+5 در یک تقسیم کار تعیین شده، دو سطح فنی و سیاسی از گفت و گوها را با تهران دنبال کرده و نتایج هریک از سطوح، پوشاننده سطح دیگر است. اما نکته ظریف در پس هر گفت و گو ی انجام شده میان تهران با مخاطبانش این است که دو طرف علیرغم بیان عدم توافق، از اعلام شکست مذاکرات طفره رفته اند. این وضع همان راهکار سومی است که غرب و تهران بر استمرار آن اصرار دارند.
تلقی چهارگانه ای از تأکید مشترک طرف های مذاکره کننده بر سر پرونده هسته ای برای ادامه راهکار سوم وجود دارد؛ نخست اینکه امریکائیان این رویکرد را به مفهوم القای نوعی "تهدید تا آستانه جنگ" بروز داده و براین باورند که با لحاظ تأثیرات فرساینده سیاست چماق و شیرینی، خواهند توانست تهران را در قبول خواست های غرب وادار به تسلیم کنند. در این میان اما اتفاق تازه ای وجود دارد؛ اینکه اگر پیش از این واشنگتن تلاش های دیپلماتیک برای گفت و گو با تهران را به اروپائیان واگذار کرده بود، اکنون خود به شکل معلوم در این عرصه ورود کرده و ابتکارهای شخصی را دنبال می کند.
واشنگتن از استمرار سیاست گفت و گو با تهران در دو سطح مذاکره جمعی (گروه 1+5) و ابتکارهای شخصی، در پی نتایجی است که قادر باشد اهداف راهکار سوم را محقق کند. به نظر مقام های دولت باراک اوباما پرهیز از سیاست های افراطی گروه بازها در برخورد با مسئله ایران می تواند پیامدهای به مراتب بهتری را در سطوح منطقه ای و جامعه جهانی فراهم آورد.
اروپائیان در ضلع دیگر این رویکرد قرار دارند. آنان همچنان استفاده توأمان از سیاست تهدید و تشویق را در چاچوب سازو کارهای بین المللی، مسیر واقعی و کم هزینه با نتیجه "پیروزی بدون جنگ" بر هرنوع رفتار ترجیح می دهند. اروپائیان اما این نگرانی را دارند که ابتکارهای یکجانبه امریکائیان بر موقعیت آنان در آینده و نتیجه مذاکرات سایه اندازد.
ضلع دیگر در رویکرد استمرار گفت و گو جناح روسیه و چین است که با وجود همراهی با گروه 1+5 در اعمال سیاست های خود در قبال تهران، برای ایجاد درک متقابل از دغدغه های تهران و غرب تلاش می کند. این گروه آسیایی اگرچه با رویکرد جاری غرب در قبال پرونده هسته ای ایران همسویی کرده است ولی براین باور است که باید سقفی از تهدیدها را علیه تهران قائل شد، در غیر این صورت بر شدت نگرانی تهران از درک تهدیدهای جاری افزوده می شود. این وضع می تواند توافق برای ادامه گفت و گو ها را به رغم ناکامی مذاکرات، دچار آسیب جدی کند.
تهران، ضلع چهارم از توافق برای رویکردی است که اکنون در تعاملات ایران و غرب جریان دارد. ترجیح تهران تداوم مذاکرات تا ایجاد موقعیت برای کاستن از شدت تهدیدها و افزایش تشویق ها در زمان معلوم است. مدالیته مورد نظر تهران کسب نتایج معلوم و تأثیرگذار از مذاکرات موفق با غرب است. دور بودن نتایج حاصل از توافق، تمایل تهران را برای عقب نشینی از مواضع سنتی اش کمرنگ می کند.
رویکرد غالب در تعاملات غرب و تهران اگرچه به ترتیبی پرهیز از سیاست های افراطی است و نگرانی ها از بروز وقایع غیر منتظره را می کاهد اما سؤال این است؛ اگر ترجیح راهکار کنونی که مهمترین ویژگی اش خرید زمان برای طرف های مناقشه بوده است نتواند دستاورد معلومی را درپی داشته باشد، رویکرد جاری قابل دوام خواهد بود؟
سبد تشویق های غرب، چندان رغبتی برای قبول توافق در تهران ایجاد نکرده است. زمان نیز برخلاف گذشته برای تهران فرصت سازی نمی کند، بلکه می تواند فرایندی فرساینده محسوب شود. از این رو لازم است رویکرد جاری هم از سوی غرب و هم تهران با راه حل هایی همراه شود که نتایج فوری و ملموس در پی دارد. صرف تعقیب یک رویکرد بدون کسب نتایج معلوم، فرصت سوزی است.
انتشار اولیه: یکشنبه 1 بهمن 1391 / باز انتشار: 4 بهمن 1391
نظر شما :