تشدید نگرانی ریاض از گسترش نفوذ منطقه ای ایران
به گزارش فارس، «میدل ایست آنلاین»، با رو به وخامت گذاشتن حال «عبدالله بن عبدالعزیز»، پادشاه سعودی و بستری شدن او در بیمارستان و انتشار برخی اخبار ضد و نقیض درباره وضعیت او، نخبگان عربستانی نیز پیشبینیهای مختلفی از آینده عربستان سعودی و وضعیت مرحله آینده این کشور در راستای متغییرهای داخلی و خارجی به عمل آوردند.
این نخبگان سیاسی تاکید میکنند که هم اکنون همه نگاهها در عربستان سعودی به بخش ویژه شهر پزشکی «ملک عبد العزیز» ریاض دوخته شده و با نگرانی در انتظار شنیدن اطلاعات و اخباری درباره آخرین وضعیت ملک عبد الله است.
اگرچه تاکنون اخباری که منتشر شده از بهبودی حال شاه سعودی خبر میدهد، اما این اخبار چندان موثق نبودهاند تا موجب اطمینان خاطر دستکم برخی در عربستان سعودی به ویژه پس از عملی که روی کمر شاه سعودی صورت گرفت تا شاید بتواند بار دیگر عبد الله را سرپا نگهدارد.
نگرانیهای سعودیها تنها مرتبط با موفقیت عملیات نیست، بلکه در توانایی ملک عبد الله جهت خروج از بیمارستان و نشستن مجدد بر تخت سلطنت نهفته است، چون به خوبی میدانند، پی از عبدالله باید شاهد برخی منازعات و درگیریها در خاندان سعودی پس از وی باشند.
اما غیر از این نخبگان سیاسی عربستانی و در آن سوی مرزهای نخبگان عربستانی دیگری هم هستند که از سال 1977 در لندن اقامت کرده و اقامت در پایتخت انگلیس را به جای اقامت در کشور خود ترجیح دادهاند. این نخبگان نیز دارای دیدگاهها و نظرات خاص خود درباره مرحله پس از عبد الله در عربستان سعودی هستند.
به اعتقاد این نخبگان بیتردید پس از عبد الله زمام قدرت در دست شاهزاده «سلمان بن عبد العزیز»، ولیعهد کنونی خواهد افتاد، اما مهمتر از قضیه پادشاهی مسئله ولیعهدی در عربستان سعودی مطرح است، به ویژه پس از آنکه «شاهزاده احمد» از سمت خود به عنوان وزیر کشور سعودی به صورت بسیار غافلگیرکننده استعفا کرد.
همچنین بیم هراسهای بسیاری در خصوص ورود نسل سوم شاهزادگان سعودی به دایره قدرت در عربستان سعودی به چشم میخورد، چون این اعتقاد وجود دارد که عربستان هنوز آمادگی پذیرش این شاهزادگان را ندارد و پس از بروز برخی نارضایتیهای مردمی از حاکمیت خاندان سعودی در عربستان هم اکنون این باور شکل گرفته که این شاهزادگان تلاش دارند، خود را به نوعی بر کشور و مردم تحمیل کنند.
این درحالی است که احتمال نزاع شاهزادگان سعودی برسر قدرت نیز به شدت افزایش یافته و این موجب میشود تا این احتمال تقویت شود که این اختلافات ممکن است، سلطنت آل سعود در عربستان را به باد فنا دهد، همانگونه که در سال 1865 میلادی روی داد و درگیری فرزندان «فیصل ترکی» برسر قدرت موجب شد تا «حائل بن رشید» قدرت را در عربستان به جای آنها به دست گیرد.
از سوی دیگر با اینکه این اطمینان وجود دارد که پس از مرگ عبدالله این سلمان بن عبد العزیز است که قدرت را در این کشور به دست گیرد، اما وضعیت جسمانی سلمان هم چندان مساعد نشان نمیدهد و شایعات بسیاری درباره او در عربستان به گوش میرسد. این شایعات زمانی شدت مییابند که از زمان بستری شدن عبد الله در بیمارستان سلمان یکبار هم در رسانههای سعودی حاضر نشده تا درباره وضعیت پادشاه سعودی سخنی بگوید، با اینکه همه در عربستان به قدرت بیان او آگاه و واقف هستند و میدانند، با قدرت بیانی که سلمان دارد، به راحتی میتواند، در صورت لزوم مردم عربستان را آرام و به آنها اطمینان خاطر در خصوص هر آنچه لازم است را بدهد.
به همین دلیل به نظر میرسد، مردم عربستان هم اکنون با سوالات بسیاری مواجه هستند، اینکه پادشاه و ولیعهد آینده مملکت کیست و آیا سلسله مراتب به قدرت رسیدن پسران «عبد العزیز آل سعود»، بنیانگذار پادشاهی سعودی بسان گذشته حفظ خواهد شد و آیا ملاک انتخاب پادشاه از بین فرزندان عبد العزیز همچنان سن و شایستگی و کاردانی خواهد بود یا اینکه این عادت زیر پا گذاشته شده و موجب به قدرت رسیدن یکی از نوادگان عبد العزیز خواهد شد.
این سوالات زمانی عمق و گستره بیشتری مییابند که این سوال مطرح شود، کدامیک از قلههای شاهزادههای سعودی بلندتر است و این نکتهای است که حیرت و سرگردانی نخبگان عربستانی را هم به دنبال داشته است، تا آنها نیز تاملی در این امر داشته باشند که از بین شاهزادگان نسل سوم کدامیک شایستهتر از بقیه نشان میدهند.
سعودیها با اطمینان از احراز منصب معاون دوم شورای وزیران توسط شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» سخن میگفتند، اما بیماری عبد الله و عدم تمایل شاهزاده احمد به احراز این منصب موجب شد تا سر از وزارت کشور درآورد که در آن هم دوام چندانی نیاورد و این وزارتخانه نیز نتوانست توجه این شاهزاده سعودی را به خود جلب کند. نخبگان سعودی بر این باورند، احمد مهمترین گزینه برای ولیعهدی پس از به قدرت رسیدن سلمان است. اگرچه در این راه شاهزادگان بسیاری همچون شاهزاده «مقرن بن عبد العزیز» در راس این شاهزادگان است که تلاش بسیاری خواهند کرد تا وی را از احراز این سمت دور کنند.
با این حال شاهزاده احمد به باور بسیاری ولی عهد آینده خواهد بود و آنچه این پیشبینیها را تقویت کرد، حضور شاهزاده احمد در بیمارستان گارد ملی شهر پزشکی ملک عبد العزیز و ماندن در کنار برادر خود شاهزاده سلمان و اداره امور از آنجا بود.
با این حال بار دیگر این سوال مطرح میشود که کدام شخصیت برای ولیعهدی مناسبتر است و در این ارتباط از گزینههایی چون خالد الفیصل، محمد بن نایف، محمد بن فهد، متعب بن عبدالله، خالد بن سلطان اشاره میکند.
- خالد الفیصل (72 ساله)
شاهزاده «خالد الفیصل» امیر منطقه مکه مکرمه است، اما باید وی را از لیبرالیستترین شاهزادگان سعودی دانست که منادی افکار و اندیشههای باز و روشنفکرانه در عربستان سعودی است.
شاهزاده الفیصل صاحب و دارای امتیاز روزنامه سعودی «الوطن» است که بسان صاحب امیتازش خود را از جمله روزنامههای پیشرفته از حیث افکار و اندیشهها تلقی میکند.
وی طبع شعر و شاعری نیز دارد و به هنر و موسیقی بیتمایل نیست، بنابراین محافظهکاران تندرو و افراطی سعودی به شدت از او متنفر هستند.
خالد الفیصل بزرگترین و ارشدترین مسئول خاندان سعودی پس از شاهزاده سلمان بن عبد العزیز، ولیعهد کنونی رژیم سعودی است، اگرچه به نظر نمیرسد، سن و سال به کمک این شاهزاده سعودی بشتابد و او را به قدرت برساند.
- محمد بن نایف (53 ساله)
شاهزاده «محمد بن نایف» پسر ولیعهد سابق عربستان سعودی «نایف بن عبد العزیز» است. وی را باید اولین نواده ملک عبد العزیز دانست که مسئولیت وزارت کشور عربستان سعودی به عنوان یکی از مناصب مهم سیاسی کشور طی سالهای اخیر به وی سپرده شده است.
محمد بن نایف خود را رهبر مبارزه با تروریسم در عربستان سعودی و دست راست نیروهای امنیتی در این کشور میداند.
- محمد بن فهد (62 ساله)
شاهزاد «محمد بن فهد»، فرزند فهد بن عبد العزیز، پادشاه سابق عربستان سعودی است که از سال 1985 تاکنون حاکم منطقه الشرقیه در شرق عربستان سعودی است که اکثر ساکنان آن را شیعیان این کشور تشکیل میدهند.
منطقه الشرقیه از جمله مناطق استراتژیک عربستان سعودی است، چون کانون چاههای نفت و پالایشگاههای این کشور در این منطقه متمرکز شده است.
محمد بن فهد با دختر شاهزاده نایف، ولیعهد سابق عربستان سعودی ازدواج کرده و تاکنون موفق به آرام کردن اعتراضات مردمی این منطقه نشده است.
- متعب بن عبد الله (59 ساله)
شاهزاده «متعب بن عبد الله»، فرزند پادشاه کنونی عربستان سعودی ملک عبد الله است که هم اکنون فرمانده گارد ملی عربستان سعودی است. وی پس از پایان تحصیلات خود در دانشگاه نظامی «ساند هرست» انگلیس زندگی نظامی و شغلی خود را در سال 1990 در گارد ملی عربستان سعودی آغاز کرد و در ژوئن 2009 جای پسر عموی خود شاهزاده «بدر» را در این منصب احراز کرد.
ملک عبد الله در نوامبر 2010 مسئولیت کامل گارد ملی عربستان سعودی را برعهده او گذاشت و از آن زمان تاکنون نفوذ و تاثیر او نه تنها در این گارد بلکه در شورای وزیران سعودی به عنوان یکی از وزرای کشور همواره در حال توسعه و گسترش بوده است.
متعب بن عبد الله مسئول برگزاری جشنواره سالیانه به اصطلاح فرهنگی و هنری «الجنادریه» هم به شمار میآید.
- خالد بن سلطان (63 ساله)
شاهزاده «خالد بن سلطان»، فرزند سلطان بن عبد العزیز، ولی عهد اسبق عربستان سعودی است که در حال حاضر معاون وزیر دفاع این کشور است.
شاهزاده خالد را باید فرمانده نیروهای عربی در جنگ خلیج فارس در سال 1991 برای پایان دادن به پایان اشغال عراق دانست. وی همچنین صاحب امتیاز روزنامه فرامنطقهای «الحیات» است که در لندن، پایتخت انگلیس چاپ و منتشر میشود.
با مرگ شاهزاده سلطان، بسیاری تصور میکردند، وی جانشین پدرش در وزارت دفاع خواهد شد، اما این منصب به عمویش شاهزاده سلمان، ولی عهد کنونی عربستان سعودی رسید.
وی فرماندهی نظامیان سعودی در حمله به حوثیهای یمن در سال 2009 را نیز برعهده داشت و به دلیل شکست در این تجاوز به دلیل ارتکاب خطاهای تاکتیکی مورد انتقاد بسیار در عربستان قرار گرفت.
برای اینکه هریک از گزینههای فوق بتوانند، منصب ولیعهدی عربستان سعودی را احراز کنند، باید شرایط خاصی داشته باشند که از جمله مهمترین این شروط داشتن مقبولیت در خاندان آل سعود است که از آن در این خاندان تحت عنوان «دمکراسی آل سعود» خوانده میشود.
عامل دوم را باید در داشتن مقبولیت بین روحانیون سعودی و دستگاهها و نهادهای سنتی مذهبی مخصوص به وهابیها در عربستان و همچنین بهرهمندی از حمایت و تایید خانوادههای مهم مذهبی سعودی همچون «آل شیخ» ملاحظه کرد.
اما عامل سوم داشتن مقبولیت بین المللی است و اینکه انتخاب او امنیت و ثبات کشور و منطقه را تهدید نکند، به بیانی رساتر خط مشی و سیاستی خصمانه در قبال اعراب و غرب نداشته باشد.
اما عامل چهارم که آخرین عامل به شمار میآید، داشتن مقبولیت در میان مردم است، به عبارت دیگر خط مشی و رفتاری نداشته باشد که مردم به انتخاب وی اعتراض کنند و یا اطرافیان وی دارای بدنام نباشند و از وجهه اجتماعی در عربستان برخوردار باشند تا مبادا رقبا از آن برای براندازی وی از این منصب استفاده کنند، بسان آنچه که درباره «سعود بن عبد العزیز» شاهد آن بودیم.
این نگرانیها تنها محدود به خاندان حاکم سعودی یا نخبگان سیاسی این کشور نمیشود، بلکه مسئله پادشاهی و ولایت عهدی در عربستان موجبات نگرانیهایی در بین شیوخ خلیج فارس نیز شده است، چون آنها به خوبی میدانند، هرگونه تغییر و تحول در عربستان سعودی یا بیثباتی و ناآرامی در آن بر آنها و عمق استراتژیک آنان تاثیر خواهد گذاشت، به همین دلیل این توجه به صورت کامل در میان شیوخ رژیمهای عرب حوزه جنوبی خلیج فارس قابل مشاهده است.
آنچه بیش از پیش نگرانی این شیوخ را تشدید میکند، صرف نظر از اوضاع جاری در عربستان بیم از گسترش نفوذ و قدرت ایران و وجود ناآرامیهایی در کشورهای منطقه همچون بحرین است، در حالیکه اوضاع در عراق و یمن و سوریه و لبنان و غزه هم برای آنها چندان آرام و خوشایند نمینماید و در این اواخر آنها با چالشی سخت به نام جریانهای «اخوان المسلمین» در کشورهای خود مواجه هستند.
مشغول شدن سعودیها به اوضاع داخلی بالطبع از میزان توجه آنها به اوضاع جاری در منطقه خواهد کاست و به اعتقاد شیوخ عرب موجب خواهد شد تا بازتابهای منفی بر قضایای جاری در لبنان و سوریه بگذارد که عربستان سعودی از آنها حمایتهای مالی و سیاسی و نظامی به عمل میآورد.
به همین دلیل برای کشوهای همپیمان عربستان سعودی مانند یمن و اردن و مغرب فهم و دریافت گرایشات حاکم بر مرحله آینده عربستان سعودی و اینکه آیا خط مشی سعودیها در حمایت از متحدان سابق خود ادامه خواهد یافت یا خیر بسیار مهم مینماید.
نظر شما :